به گزارش خبرنگار شبستان، با تغییر شرایط اجتماعی ورود زنان به عرصه های مختلف علمی، اقتصادی، کارآفرینی، سیاسی و... اجتناب ناپذیر شده و حضور فعال و تاثیرگذارشان در جامعه غیر قابل انکار است.
امروزه اشتغال زنان در بیرون از منزل زندگی خانواده ها و رفتارهای اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار داده، که اگرچه از نقاط مثبت این امر چشم نمی پوشانیم اما نگاه کوتاهی به دیگر تاثیرات آن می اندازیم و قضاوت را برعهده مخاطب می گذاریم.
تحصیلات عالی دختران علیرغم اینکه ازدواج آنان را به تاخیر می اندازد باعث می شود با کسب مدارک عالی زمینه اشتغال برای آن ها مهیا شده در نتیجه اشتغال زن در جامعه به آنان استقلال اقتصادی داده و حال منهای احساس بی نیازی آن ها به ازدواج و تشکیل زندگی و مسولیت، بر سطح توقعات آن ها از همسر آینده نیز می افزاید.
حال تمام این مسائل را کنار می گذاریم، اما واقعیتی که امروزه اشتغال زنان آن را به یک چالش واداشته است عدم تمایل آنان به فرزندآوری است که البته از ابعاد مختلف قابل پرداختن است.
یکی از این موارد ترس و اجتناب زنان شاغل از دست دادن موقعیت شغلی است ،چرا که یک بارداری علیرغم تغییر متابولیک بدن و سخت شدن کار کردن در 9ماه بارداری، پس از آن نیز نگهداری از نوزاد تازه متولد شده مستلزم صرف توجه و زمان کافی است که عملا برگشت به کار را دچار اختلال می کند.
در این زمینه لایحه افزایش مرخصی زایمان از شش ماه به 9ماه پس از طی هفت خان رستم بالاخره به تصویب معاونت حقوقی دولت رسید اما باید پشت چراغ قرمز منتظر تصویب هیئت دولت باشد.
با تمام این مسائل وقتی فرزندی متولد می شود اگر مادری شاغل داشته باشد خواه یا ناخواه از شش ماهگی باید به مهد برود و به گذراندن روز با شیرخشک و غذای کمکی و دوری از فضای خانه و از همه مهمتر مادر عادت کند.
اگر دیروز دیدن گریه بچه ها در اولین روز مدرسه هنگام جدایی از مادرها عادی بود، اما دیگر هر روز این داستان در جلوی درب هزاران مهد کودک تکرار می شود.
دکتر اصغرینکاح روانشناس می گوید: مکرراً مشاهده شده کودکانی که در روزهای اولیه ورود به مهد در جلوی در ورودی از آغوش والدین گرفته می شوند وبا گریه و شیون بلافاصله به مربی سپرده میشوند دچار شب ادراری، تب ودردهای جسمی ، بی خوابی، ترسهایی با علل نامعلوم و لکنت شدهاند واین نشانگر اضطرابی است که کودک در روبرو شدن با محیط جدید به علت عدم احساس امنیت روانی – عاطفی به آن دچار شده است.
درحالی که کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند در عصر الکترونیک و با وجود نهادهای مختلف آموزشی تربیت کودکان همچنان از مهمترین کارکردهای نهاد خانواده است.
سهل نگاری والدین در تعلیم و تربیت کودکان و واگذار کردن این مسئولیت از سوی آنان به سایر نهادها موجب اخلال در امر آموزش کودکان شده است، اما باید به این مسئله هم توجه داشت که انسان موجودی اجتماعی است، از زمان تولد تا واپسین دم حیات نیازمند همنشینی با دیگران است. در جامعه زندگی می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد و خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که کودک در آن پرورش می یابد و می آموزد که چگونه رفتار اجتماعی داشته باشد.
روانشناسان کودک معتقدند طبق جدیدترین تحقیقاتی که تاکنون در مورد مراقبت از کودکان صورت گرفته، کودکانی که اوقات خود را دور از مادر و در مهد کودک می گذرانند پرخاشگری شان بسیار زیاد است.
دکتر حیدر ی نیز در این مورد، چنین می گوید: کودکانی که بیش از 30 ساعت در هفته را در مهد کودک می گذرانند در ناهنجاری های رفتاری همچون جنگ و دعوا، بیرحمی، حمله و نیز رفتارهای نامناسبی چون جدال، پرتوقعی و پرحرفی «نمره بیشتری» می آورند و اطرافیان این کودکان از آنها به عنوان کودکان تهاجمی، بهانه گیر، نترس و دردسرآفرین یاد می کنند.
آیا تمام این ها بعلاوه شهریه های هنگقت ماهانه و دوری از دلبند و شاهد اولین های فرزند نبودن می ارزد؟
پایان پیام/
نظر شما