خبرگزاری شبستان: "تا جمعه ظهور" یکی از قدیمیترین برنامه رادیو معارف است که در طول دورههای مختلف همواره مورد اقبال شنوندگان رادیو و منتظران حضرت حجتبنالحسن(عج) قرار گرفته است. این برنامه با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسیترین وظایف منتظران (قواعد ظهور) و مقابله با باورهای سست و خرافی و برداشتهای غلط از نشانههای ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است.
دکتر بهروزی لک، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و مرکز تخصصی مهدویت در این برنامه به بررسی " اندیشه مهدوی و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) " پرداخت.
مفهومی به نام حکومت جهانی برای مردم آشناست. به طوری که بارها علاقه و انتظار خود را برای حکومت جهانی عدالت محور که حاکم شود، ابراز داشتند اما باید دید که این حکومت جهانی چیست؟
حکومت جهانی بستگی به تقسیم بندی ما راجع به قلمرو حکومت ها دارد زمانی بوده که دولت ها در حد یک شهر مستقر بودند. مثل دولت شهرها که در یونان بوده، دولت شهرها دولت هایی بودند که محدود به یک منطقه بودند ما در ایران باستان، ایران شهری داشتیم که قلمرو بسیار وسیعی داشت.
در گذشته آرمان ها و رویاپردازی هایی بود، به طور مثال اسکندر مقدونی تلاش می کرد تا حکومت بزرگی را با قلمرو جهانی ایجاد کند. اروپای آن زمان را به تسلط در آورده بود و در شرق، هند و چین را گرفته بود، همچنین درصدد بود تا کل جهان را بگیرد و حکومت جهانی تشکیل دهد.
در همین دوره معاصر نیز هیتلر با حرکتی که از اروپا آغاز کرده بود، به سمت روسیه آمد و به قصد پیشروی برای تسلط بر جهان تلاش می کرد. زیرا در سر همچین رویایی را می پروراند.
این مسائل نشان می دهد که حکومت جهانی قلمرویی بسیار وسیع است اما مراد ما از حکومت جهانی حکومتی است که کل جهان را تحت الشعاع خود دارد و حکومت جهانی آن حکومتی است که هیچ نقطه ای در زمین باقی نماند مگر اینکه تحت حاکمیت آن قرار گیرد. چنین حکومتی که کل زمین را تحت حاکمت خود قرار دهد را می گوییم جهانی.
امپرطوری از تعابیر مشابه، یک درجه پایین تر از حکومت جهانی است، امپراطوری حکومتی است که یک قلمرو بزرگتری را به اشغال خود درمی آورده و با امپریالیزم پیوند می خورد. امپریالیزم یک نوع رویکردی است که یک کشور بزرگ سعی می کرد تا کشورهای حاشیه خود را تحت تصرف خود دربیاورد.
امپراطوری ها رویای این را که بتوانند حکومت خود را در قلمرو بزرگتری گسترش دهند، داشتند. روزگاری بود که بریتانیای کبیر ادعا می کرد که قلمرو جغرافیایی ما چنان وسیع است که آفتاب در سرزمین های ما غروب نمی کند چون هر کجا بروی در این قلمرو بخشی از بریتانیا بوده از استرالیا، هندوستان، عراق و مصر در افریقا و حتی امریکا تحت قلمرو بریتانیا بود.
تعبیر امپراطوری هر چند به قلمرو بزرگتری از یک حکومت دلالت می کند اما از حکومت جهانی کوچک تر است و ایده و مفهوم حکومت جهانی را ندارد.
مفهوم سومی در این زمینه است که شهر جهانی است. مراد از مفهوم این است که بتواند کل دنیا را تحت اشراف و تاثیر خود قرار دهد، مردمان در این تعبیر به یکدیگر تعلق دارند. همه انسان ها باهم هستند که مفهوم جهان وطنی نیز به آن گفته می شود، مفهوم جهان وطنی افراد خود را شهروندان دنیا قلمداد می کند.
ویژگی که حکومت جهانی را برجسته می کند، این است که حکومتی است که به خاطر قلمرو خودش در کل جهان حاکمیت دارد.
شاید مفهومی به نام حکومت جهانی در آیات و روایات نداریم اما همین ایده در قرآن با تعابیر گوناگونی مطرح شده است، در قرآن واژه "الارض" آمده است به طوریکه هر کجا در قرآن مساله مهدویت مطرح شده از تعبیر الارض استفاده شده الارض عبارت است از کل زمین و آرمانی و موعودی که خداوند فرموده برای کل زمین است نه برای بخشی اما هر وقت راجع به موعود سخن گفته شده در آیات و روایات تعبیر الارض به کار رفته است.
این مساله نشان می دهد وعده الهی برای تمام جهانیانی است که در روی زمین مستقر هستند آنچه که از حکومت جهانی می فهمیم حکومت بر روی زمین است با حاکمیت صالحان تعبیرهای دیگری هم در روایات به کار رفته به طور مثال املا، ملئت، یملوا به معنای پر می کند، پر شدن یک ظرف از آب به معنای اشغال تمامی فضای لیوان.
یملوا با این تفسیر که حضرت صاحب الامر آنچنان عدالت خود را خواهد گسترانید که کل زمین را پر می کند و در هیچ خانه ای نیست که صدای "اشهد ان لا اله الا لله" و "اشهد ان محمد رسول الله" طنین انداز نشود.
یک اصطلاح دیگر قرانی داریم به نام استخلاف "وعد الله الذین امنو منکم..." این تعبیر به معنای این است که شما را جانشینان در روی زمین قرار خواهد داد، صالحان را خدا روی زمین جانشین خواهد کرد تعبیر دیگر قرآنی "وراثت" است روی زمین وارث کسی است که بعد از آن که نسل قبلی از دنیا رفت باقی می مانند.
علاوه بر این روایاتی داریم که محتوایی هستند و با تشریح اوضاع این مساله را بیان کرده است و هیچ حکومت و سرزمینی در عصر ظهور نخواهد بود که تحت سیطره حضرت نباشد پیام اسلام ناظر به خطاب عالمیان بوده، تعبیر دیگر "اظهار" است که در قرآن به کار رفته همه را تحت حاکمیت خود را در بیاورد.
ضرورت جهانی بودن حکومت حضرت
سه بحث در مورد ضرورت تشکیل حکومت جهانی حضرت مطرح است اول اینکه چرا حکومت حضرت حتما باید جهانی باشد و چرا در سرزمین محدودی خداوند مراسم آخرالزمان را برگزار نمی کند و زندگان آن زمان و مردگان را در روز قیامت جمع نمی کند، چه ضرورتی دارد که چنین حکومتی جهانی باشد.
چرا این حکومت ضرورت دارد در پایان تاریخ باشد، پیامبر در روایتی فرمودند: اگر از عمر دنیا یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به اندازه ای طولانی می کند تا فردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند این روایت تاکید پیامبر بر واقع شدن این امر را نشان می دهد، چرا ضرورت دارد قبل برپایی قیامت و قبل از بسته شدن پرونده این جهان این حکومت تشکیل شود.
یه شبهه دیگر این است که خدا چرا در جامعه آرمانی و موعود حکومت را ایجاد می کند حکومت برای نظم بخشیدن است و باید جلوی تعدی کنندگان ظلم و فساد را بگیرد مگر نمی گوییم حکومت جهانی جامعه صالحان خواهد بود به چه دلیل باید حاکم و حکومتی که قوه قهریه را اعمال می کند، تشکیل شود.
چرا باید حکومت جهانی باشد پاسخی که ما داریم از دو قسمت تشکیل می شود یکی از متون آیات و روایات است که بسیار ادله وجود دارد مبنی بر اینکه باید این حکومت در کل جهان باشد "ان الارض یرثها عبادی صالحون" انسان های فاسق از بین بروند و صالحان جایگزین شوند این تصوری که در آیه مطرح شده این است که بشر جلو می رود تا جایی که غیر از صالحان کس دیگر نباشد به این دلالت می کند که صالحان وارث کل زمین هستند.
استدلال عقلی برای ضرورت جهانی بودن حکومت حضرت نیز وجود دارد یکی از دلایل نزاع حق و باطل است این نزاع از اول خلقت بوده، شیطان به اغوای آدم و حوا می پردازد. در طول تاریخ نیز ظلم ها صورت گرفت اما باطل همیشگی نیست و عبارت است از مهلتی که خداوند متعال برای مخلوقاتی که دارای اختیار هستند، قرار داده است. مخلوقاتی که در برابر امتحان و آزمایش نیستند. برای آنها این مهلت نیست. موجوداتی که در معرض اختیار هستند، می توانند عبادت نکنند و کفر بورزند.
باطل از بین می رود و قبل از پایان این جهان باید باطل زایل شود تا حق در همه جای جهان حاکم شود و اقتضایش این است که کل جهان تحت قلمرو بشری را تحت پوشش خود قرار دهد.
در حکومت آینده و موعود جهانی وقتی باطل از بین برود آنچه که می ماند، خیر است و حق در سراسر جهان گسترش می یابد.
پایان پیام/
نظر شما