سربلندی رزمندگان در جهاد اکبر عامل ماندگاری لشگر خوبان است

خبرگزاری شبستان: یکی از رزمندگان واحد عملیات لشگر عاشورا گفت: رمز ماندگاری لشگر خوبان سربلند بیرون آمدن بچه های واحد عملیات لشگر عاشورا از جهاد اکبر بود.

خبرگزاری شبستان// اردبیل


"لشگر خوبان" کتابی از خاطرات مهدی قلی‌ رضایی (رزمنده دوران دفاع مقدس ) از واحد اطلاعات عملیات لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس بوده و این کتاب به قلم معصومه سپهری به رشته تحریر درآمده است. آشنایی و اطلاع کامل نویسنده از فضای حاکم بر آن روزها و حال و هوای نیروهای واحد اطلاعات و عملیات لشگر 31 عاشورا، باعث شده است این اثر تصویری روشن و واقعی به مخاطب از فعالیت های این واحد عملیاتی ارائه بدهد، اثر نفیس لشگر خوبان این روزها به ویژه پس از دیدار رزمندگان باقی مانده از لشگر خوبان با مقام معظم رهبری علاقمندان زیادی رو پیدا کرده، راستش دیدن این کتاب و خواندن آن قسمتی از آن برای من هم خیلی جالب بود و باعث شد علاقه ام برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد لشگر عاشورا و دیدار با رزمندگانی که از استان اردبیل هم در آن بودند چند برابر بشه به همین خاطر پای صحبت های یکی از این رزمندگان عزیز یعنی حاج ایرج احمدی که در حال حاضر کارمند دانشگاه علوم پزشکی استان هستند نشسته و گفتگوی صمیمی و دوستانه با ایشان داشتیم.


حاج ایرج احمدی از رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات لشگر عاشورا در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری شبستان در اردبیل، اظهار داشت: بنده از سال 61 که تقریبا 18 سال داشتم در جبهه های حق علیه باطل و در عملیات های متعدد همچون مسلم بن عقیل، عملیات های والفجر مقدماتی، والفجر8، کربلای 4و 5، بیت المقدس 2 و قسمتی از عملیات بدر شرکت کرده ام.


وی در مورد اینکه چرا مقام معظم رهبری فرمودند: لشکرخوبان پر است از اعجاب و عظمت ناگفته‌ رزمندگان غواص و اطلاعات عملیات جنگ در ایامی که این کتاب را می‌خواندم بارها و بارها متاثر شدم، بیان داشت: علت اصلی این است چون در آن زمان کسانی که در واحد اطلاعات و عملیات گردان عاشورا بوده اند به دلیل حساسیت مسئله که باید اسرار اطلاعات و عملیات در دل ها باقی می ماند، اجازه نداشتن به خانواده و حتی هم رزمانشان محل فعالیت خود را بگویند. و مقام معظم رهبری فرمودند که علی رغم حضور بسیاری که در جنگ داشتند اما از خیلی از کارها و فعالیت های انجام شده در این عرصه بی خبر بودند و این امر به خاطر همین مسئله بود که اطلاعات و شناسایی های انجام شده در زمان جنگ گفته نمی شد که مثلا رفتیم فلان شناسایی و آن معبر را و یا پادگان را شناسایی کردیم.


این رزمنده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: در این کتاب لشگر خوبان واقعیت های خوبی از رزمندگان نوشته شده است که از جمله آن ها مربوط به غواصانی است که در اروند پشت خاک دشمن نفوذ کرده و به بصره می رسیدند و یابه فاو می رفته اند، این ها رزمندگان با یک سری موانع و مشکلات مواجه بودند که نیروهای عادی توان عبور از این موانع و مشکلات را نداشتند و حتی دشمن نیز با همه تجهیزات خود از انجام آن ناتوان بود یکی از این کارها عبور از رودخانه اروند آن هم در فصل پاییز یا زمستان بود که اگر دشمنان توان عبور داشتند می توانستند همچون خرمشهر که محاصره کامل کرده بودند محاصره آبادان را نیز کامل کنند تا شهر کاملا سقوط کند که این امر به علت وحشی بودن آب اروند و جررومد شدید از طرف دشمنان محقق نشد، وقتی که یک غواص وارد اروند می شد زمان محدودی داشت تا بتواند در زمستان و در آن شرایط سخت جزرو مد از آب و موانع مختلف از جمله مین خورشیدی، مین های منور، سیم خاردار های توپی و سایر موانع پیچیده عبور کرده و استعداد ها و تعداد گردان و وضعیت خط دشمن راشناسای کند.


احمدی با بیان اینکه غیر از نیروی ایمان و اعتقاد هیچ نیروی یارای انجام این عملیات ها و نفوذ در دل دشمنان را نداشت، افزود: مقام معظم رهبری وقتی این کتاب را می خوانند ارزش والای این همه ایثارگری ها و با مشقت پشت دشمن نفوذ کردن، گرسنگی ها و تشنگی کشدیدن ها و در کل تحمل سختی ها را درک کرده و از چشمان مبارکشان به خاطر مظلومیت رزمندگان اشک جاری می شود، بچه های لشگر خوبان تنها در جنوب کشور فعالیت نداشتند بلکه در جبهه منطقه غرب کشور درمکانی به نام اولاغلو در عملیات های متعدد از جمله بیت المقدس 2 که در کتاب لشگر خوبان نیز به آن اشاره شده است شرایط بسیار سختی را تحمل می کردند به طوری که در یکی از شب های عملیات بیت المقدس 2 که بچه ها شب تا صبح را بیرون سپری کرده بودند و درگیری های سخت و متعددی با دشمنان داشتند وقتی که صبح رزمندگان زخمی را به بیمارستان رساندیم از شدت سرما بعضی از قسمت هایی از بدنشان از جمله گوش ها، بینی و یا دست ها یخ زده بود که پزشگان مجبور به بریدن و یا قطع کامل آن عضو از بدن بچه ها شدند.

 

این رزمندگان واحد عملیات لشگر عاشورا، رمز ماندگاری لشگر خوبان را سربلند بیرون آمدن بچه های واحد عملیات از جهاد اکبر دانست و خاطر نشان کرد: بچه های لشگر خوبان ره صد ساله را یک شبه طی کردند و در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا چه در سرمای استخوان سوز زمستان و چه در گرمای شدید تابستان از عمل به واجبات و حتی مستحبات دین غافل نشدند به طوری که علاوه بر این که در طول عملیات ها که بعضا هفته ها با گرسنگی و تشنگی سپری می شد نماز شب نیز می خواندند. در سرمای زمستان نیز پس از بازگشت از عملیات به دلیل نبود حمام، برای تطهیر و انجام فرایض الهی لباس غواصی را از تن بیرون کرده و با آب سرد تطهیر می کردند و نماز می خواندند.


وی ادامه داد: در عملیات کربلای 5 از شهید بزرگوار حسن نصیری که یکی از رزمندگان اسلام بود شنیدم که می گفت: در عملیات کربلای پنج شهید نخواهم شود و قتی دلیل اش را جویا شدیم گفت، چراکه وقتی از یکی از خیابان های اهواز که عبور می کردم آهنگ مبتذلی به گوشم خورد.، اینجاست که اهمیت مسئله روشن می شود و باید این درس را گرفت که اگر انسان بتواند از نفسانیات خود بگذرد و در خط صراط مستقیم قدم برداشته و در جهاد اکبر وارد شود و حتی نفس کشیدنش هم بخاطر خدا باشد به لقاء الله می رسد و می شود شهید حسن نصیری، شهید کریم وفا، می شود شهید علی غفاری، شهید ابوالفضل یعقوبی و در آن وقت نام مکانی که فعالیت می کند می شود لشگر خوبان.


با گرفتن هویت یک نسل و یا جامعه در واقع شرف، غیرت، ناموس و همه چیز آن گرفتنی می شود

 

این یادگار دوران جنگ تحمیلی در مورد سفارش و توصیه به جوانان نیز گفت: وقتی که نوجوان بودم و در کلاس هشتم قدیم مشغول به تحصیل بودم و هنوزسعادت حضور در جبهه را پیدا نکرده بودم، تصور نه نتها من بلکه اکثر هم سن و سال های من از جنگ چیزی جزء کشت و کشتار، غارت، گلوله و خمپاره و تانک نبود اما وقتی وارد عرصه دفاع مقدس شدم تازه معنای جمله مبارک امام خمینی(ره) را فهمیدم که فرمودند:" جبهه و جنگ دانشگاه است." جبهه سرشار بود از فداکاری، ایثار، رشادت و شهامت بطوری که به دلیل کم بود مواد غذایی و لباس و تجهیزات نظامی بچه ها حتی در خوردن آب و پوشیدن پوتین هم ایثار می کرند و این مسائل بر من و دوستان تاثیر بسیاری گذاشت به طوری که وقتی از جبهه برای مرخصی چند روزه به اردبیل برمی گشتیم در سرمای زمستان قبل از طلوع آفتاب به اسرار، راننده اتوبوس را برای خواندن نماز صبح در کنار جاده پر از برف مجبور به نگه داشتن ماشین کردیم و با دوستان خود پیاده شدیم و با آب سرد چشمه کنار جاده وضوع گرفتیم و نماز صبح را اقامه کردیم و موقع برگشتن شنیدیم که سایر مسافران به ویژه پیرمردها با خود می گویند که ما با یک عمر عبادت و حضور در هیئت ها توان نماز خواند در این سرما را نداشتیم ببینید فرهنگ چگونه جبهه و مکتب امام خمینی(ره) بسیجیان را تربیت کرده است.


وی ادامه داد: چند روزی که برای مرخصی اردبیل بودم مادرم هم اظهار می کرد که من خیلی متحول شده ام و این از برکات جبهه بود چراکه ما در آن وادی با بزرگان و فرماندهانی همچون شهید مهدی باکری، شهید عمران پستی و شهید بنی هاشم آشنا شده بودیم که ذره ای در آن ها غرور و تکبر فرمانده بودن، نبود و انسان های بسیار خاکی بودن که رقابت و بزرگی را در امور معنوی و ایثار در حق دیگران می دیدند و به خوبی در مکتب امام خمینی(ره) که همان مکتب امام حسین(ع) است تربیت یافته بودند، وقتی در جبهه برای باز کردن میدان مین راهی جزء وارد شدن یک فرد در میدان نبرد نبود آنقدر رزمنده داوطلب پیدا می شد که انتخاب را مشکل می کرد.


سفارش من به همه جوانان این است که به دنبال معنویت و دین مبین اسلام بروند و هرچه قدر می نتوانند به خدا نزدیک شوند و در این راه قدم بردارند دشمنان امروز به دنبال گرفتن هویت ما و جوانان مان هستند و می خواهند جوانان این مرزوبوم را در دام ادیان نوظهور انحرافی همچون شیطان پرستی گرفتار کنند چراکه به خوبی می دانند با از دست گرفتن هویت یک نسل یا جامعه در واقع شرف، غیرت، ناموس و همه چیز آن جامعه گرفتنی است.


احمدی اظهار داشت: نسل سوم وچهارم انقلاب اسلامی باید ضمن تلاش در راه شناخت ایثارگری ها و فداکاری های رزمندگان اسلام و شهدای گرانقدر که امنیت، اقتدار و آسایش امروز را مدیون آن ها هستیم، بصیرت و آگاهی خود را بالا برده و در دام شیاطین و افکار آن ها نیفتاند.


خاطراتی چند از دوران دفاع مقدس


این رزمنده واحد عملیات لشگر عاشورا در بخش دیگری از سخنان خود در مورد خاطرات دوران دفاع مقدس، گفت: عرصه جنگ و جبهه سرشاز از لحظات زیبا بود و بهترین خاطرات من لحظاتی بود که در کنار شهدا سپری کرد ام و افتخار همرزمی با این عزیزان را داشته ام و دوری از این عزیزان بدترین خاطره من است و من هر لحظه به یاد شهدا هستم و حسرت می خورم که چرا خداوند متعال من را لایق شعادت ندانست واز کاروان شهدا جا ماندم.


وی تصریح کرد: من خاطرای از رشادت های یکی از رزمندگان شهید به نام شهید بهمن علی اکبر می گویم در عملیات کربلای5 خط مقدم را تحویل گرفتیم اما جای یک تیم خالی بود من رفتم سنگر دیدم این شهید بزرگوار که دندان هایش را کشیده بود ازشدت درد به خودش می پیچید و از دهانش خون می آید از من پرسید برای چه برگشتید من هم جواب دادم برای بردن 2نفر نیرو جهت تکمیل تیم خالی، گفت، من می آیم ولی قبول نکردم اما صبح که برای نماز بیدار شدیم دیدم آماده روی ماشین نشسته و هر کاری کردم راضی به پیاده شدن نشد تا اینکه قبول کردم وی را با خودمان ببریم و ایشان در همان عملیات به شهادت رسیدند.


خاطراتی از شهید آقا مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا


این رزمنده عضو لشگر خوبان به بیان خاطاتی در مورد شهید مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا نیز پرداخت و بیان داشت: شهید مهدی باکری آن قدر افتاده و خاکی بود که وقتی برای سرکشی به نیروها به خط مقدم می آمد در عین اینکه فرمانده لشکر بود اما به دلیل خشوع و تواضع بالا می دیدی خشاب یکی از بسیجی ها گرفته و دارد پر می کند. ایشان در عملیات بدر خودشان تشریف آورده بودند و در خط مقدم با لودر خاک ریز درست می کردند و در تمامی عملیات ها همچون سایر فرماندهان ما از جمله شهید خررازی و احمد کاظمی همیشه در خط مقدم بودن اما فرماندهان دشمن همیشه در پشت جبهه ها بودند.این شهید بزرگوار آنقدر در دل ها نفود داشتند که بعد از شعادت ایشان به جای بچه های گردان عاشورا ما را باعنوان بچه های شهید باکری می شناختند.


احمدی ادامه داد: یکی از بچه های رزمند که تازه به جبهه رفته بوده تعریف می کرد که یک روز به دلیل بارش زیاد باران و آب گرفتگی رزمنده ها برای اینکه از آسایشگاه جهت وضوع گرفتن به سرویس بهداشتی بروند با مشکل مواجه شده بودند شب خوابم نمی برد پا شدم در محوطه قدم بزنم دیدم فردی با فرغون ماسه می بره و مسیر که آب گرفته بود را بازساری می کنه من رفتم به این شخص کمک کردم و هر چه قدر اصرار می کردم که اجازه بدهد تا من 2بار ماسه ببرم واو یک بارقبول نمی کرد می گفت، هر کسی باید سهم خودش را ببرد می خواهی ثواب کارم را از من بگیری؟، فردا که خورشید طلوع کرد دیدم چند نفر دور این رزمنده ای که دیشب با هم ماسه می بردیم را گرفته اند و همه با او حرف می زنند از یکی از بسیجی ها که کنارم بود پرسیدم آن شخص کیست جواب داد نمی شناسی اون آقا مهدی فرمانده لشکرعاشوراست بعد من خیلی جا خوردم.


وظیفه مسئولان در قبال ترویج فرهنگ ایثار و شهادت


این رزمنده عرصه جنگ هشت ساله در پایان سخنان خود گفت: مقام معظم رهبری در جمع لشگر خوبان وظیفه مسولان را مشخص کردند، معظم له فرمودند: وظیفه مسئولان این است که رفتار ها و منش شهدا را نمود عینی و الگوی خود قرار دهند و پیام آن ها را به نسل های بعد انتقال داده و خانواده های معظم شهدا، ایثارگران و جانبازان را تکریم کنند.، من هم از همه مسولان می خواهم که پیرو محض حضرت آقا مقام معظم رهبری باشند و در راستای تحقق شعار حماسه سیاسی و اقتصادی تلاش کنند.


پایان پیام/

 

کد خبر 313199

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha