به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، تابناک نوشت: پس از انتشار گزارش متقن «تابناک» درباره کمک 1670 میلون تومانی و پیش از آنکه برخی ابعاد دیگر اتفاقات به وقوع پیوسته در سازمان سینمایی و نهادهای زیرمجموعه را منتشر کند، خبرگزاری دولت پیش دستی کرد و ضمن تایید خبر تابناک مبنی بر دریافت رقم مذکور به نقل از منابعش در سازمان سینمایی، در پرداخت های چندصدمیلیون دیگر سخن به میان آورد که واکنشها در قبال آن همچون گذشته بود؛ تایید اصل پرداختها توسط دوستان یا اقوام شمقدری و تعدیل رقم دریافتی اما آیا اتفاقات عجیب دیگری نیز در این سازمان رخ داده است؟
«در دورهای شرط حمایت مالی آقای شمقدری این بود که فضای دامین سینماپرس را به نام موسسهی ایشان بزنیم. آن زمان ما مجوز هیأت نظارت بر مطبوعات را که به نام خودمان بود، در اختیار داشتیم و بهنوعی در یک اشتباه و بیتدبیری و البته به اجبار، فضا را به نام آنها زدیم... اواخر سال گذشته (91) مشکلاتی از جمله دخالتهای زیاد آقای روحالله شمقدری در محتوای خبرها، تلاش در ایجاد یک جهتگیری انتخاباتی در خبرها و همچنین اختلافهای مالی بهوجود آمد. این اختلافها باعث شد موسسهی مرآت هنر حمایتهای مالیاش را قطع کند. پس از آنکه آقای شمقدری متوجه شد با قطع کردن حمایت مالی نمیتواند فعالیت ما را متوقف کند، نامهای تهدیدآمیز به شرکت پشتیبان نرمافزاری ما نوشت و آنها نیز بدون مبنای قانونی، دسترسی ما را به سایت قطع کردند... وقتی مجوز سینماپرس به نام آقای جمال شورجه صادر شد، ما مجوز رسمی هیأت نظارت بر مطبوعات را که به نام خودمان بود به کارمند معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نشان دادیم و جالب است که ایشان میگفت، هر دو مجوز که با یک اسم و برای یک سایت صادر شده کاملا درست و رسمی است!»
این پشت پرده به دست آوردن وب سایت سینماپرس متعلق به موسسه مرآت هنر به مدیرعاملی روح الله شمقدری برادر جواد شمقدری است؛ چهره ای که عملاً روز گذشته حاضر به گفت و گو با «تابناک» برای پاسخگویی شفاف نشد و از آن طفره رفت. روح الله شمقدری را باید با «پایان نامه» به یاد داشته باشید که در زمان اکران فیلم، حتی برای تماشاچیان خودرو در نظر گرفته بودند اما باز هم این پروژه نفروخت. موسسه ای که علاوه بر برادر شمقدری، عظیمی میرآبادی و شورجه نیز عضو هیات مدیره اش هستند، آن گونه که خبرگزاری دولت گزارش داده، نیم میلیارد تومان از سازمان سینمایی در دوره شمقدری کمک دریافت کرده اما سعید الهی سردبیر این وب سایت که از قضا برادر محمود گبرلو مجری «بی طرف» برنامه هفته است، این عدد را تنها 250 میلیون میخواند!
پس از این اظهارات سعید الهی سردبیر سینماپرس، «احمد دانش» مالک پیشین سینماپرس این بار در گفت و گو با خبرگزاری دولت در این باره اطلاعات جالبی داد و درباره کمکهای دریافتی توسط الهی که تاکنون علنی نشده بود و سوای 250 میلیون فوق الاشاره است، گفت: «مقرر بود 200 میلیون تومان از موسسه سینماشهر دریافت شود که ما اصلا این پول را ندیدیم، این پول به موسسه مرآت هنر رفت که به ما تحویل داده شود که هیچگاه تحویل نشد. اگر جاهای دیگری پول هایی بنام سینماپرس دریافت شده ما خبر نداریم و شاید پول های دیگری هم گرفته شده باشد. ما از سازمان سینمایی کمتر از 50 میلیون تومان دریافت کردیم و این در حالی است که 200 میلیون تومان به روح الله شمقدری پرداخت شد.»
سعید الهی و برادرش محمود گبرلو
این کمک جالب را بگذارید کنار کمک بلاعوض 1670 میلیونی به موسسه مرآت هنر به مدیرعاملی برادرش و عقد قرارداد مستند با فرزند کوچک شمقدری با رقم 90 میلیون تومانی و به واسطه تهیه کننده ای که کوچک ترین سابقه تهیه کنندگی مستند ندارد اما به هر حال نامش لازم بوده است! در کنار اینها خبرگزاری دولت از فروش دو فیلمنامه به مرکز سینمای مستند و تجربی به مضمون فتنه توسط روح الله شمقدری اشاره شده که رقم دریافتی بابت آنها 88 میلونی بوده، حال آنکه بیش از 10 میلون تومان ارزش نداشته است. اینها را بگذارید در خصوص کمک صوررت پذیرفته برای تولید «پایان نامه» که هنوز مشخص نیست، چه رقمی را شامل میشود. ظاهراً چهار سال پیش، اگر برای همه طیفها هزینه داشته، برای برخی ها بدون دستاورد مالی نبوده است!
موضوع جالب اما نوع مواجهه شمقدری و دوستانش با علنی شدن این اتفاقات است. آنها از پاسخگویی شفاف طفره میروند و سعی می کنند با ان قلت آوردن در جزئیات، اصل حوادثی که در دوره شان رخ داده، را زیر سوال ببرند. در ماجرای قرارداد داماد شفیع آقامحمدیان و فرزند جواد شمقدری، یک پاسخ مشابه داده شد و آن هم اینکه با تهیه کننده قرارداد بسته شده و نه کارگردان و جالب اینکه تهیه کننده هر دو اثر چهره هایی ناشناخته در حوزه مستند و تنها یک نام و واسطه بودند.
در ماجرای کمک بلاعوض 1670 میلیون تومانی شمقدری به موسسه برادرش نیز که «تابناک» علنی کرد، روح الله شمقدری و شورجه حاضر به تکذیب خبر نشدند چرا که خبر به شدت دقیق و صحیح بود و در عوض برادر شمقدری «بلاعوض» بودن این کمک را با این ادعا که این کمک هزینه شخصی نشده، به چالش کشید، حال آنکه تعریف کمک بلاعوض این است که دریافت کننده بر اساس تفاهمنامه یا توافقنامه ای آن را دریافت نکرده باشد و تعهدی درباره نوع هزینه کرد کمک دریافتی و مابه ازای کمک نداشته باشد و به واقع در تعاریف حقوقی قطعاً رقم 1670 میلیون کمک شمقدری به برادرش بلاعوض است. توجیهاتی نظیر استفاده از این رقم برای تولید فیلم «پایان نامه» نیز منطقی نیست، چرا که اولین بخش از 1670 میلیارد در 23 خرداد 90 بوده و تولید فیلم پایان نامه همان سال 89 به اتمام رسید و با حواشی در جشنواره فیلم فجر اکران شد.
وقتی همه این بهانه ها نیز مقبول نمی افتد، شورجه یا الهی (گبرلو) وجود دارند که عنوان کنند در دوره قبلی (دولت هشتم) نیز از این کمک ها صورت پذیرفته و بنابراین اتفاق تازه ای نیست؛ انگار انجام چنین اعمالی در دوره پیشین به تکرارش مشروعیت می بخشد و چون در گذشته صورت پذیرفته، می توان باز هم تکرارش کرد که بدترین نوع استدلال برای توجیه چنین اتفاقاتی است.
هنوز مشخص نیست دامنه آنچه در دوره مدیریت شمقدری بر سازمان سینمایی گذشته تا کجا خواهد رفت و برای افکارعمومی مبهم است که چه اتفاقات جالب دیگری رخ داده که هنوز علنی نشده اما بیشک برای همه اینها توجیهاتی وجود دارد؛ توجیهاتی که اگر بی حاصل ماند، میتوان از طریق همان وب سایت 250 میلیونی به سازمان سینمایی حمله کرد که چگونه یک سایت (تابناک) به اسناد رسوخ کرده و برخی مسائل را علنی کرده یا پاسخگویی درباره آن اتفاقات تلخی که در دوره مدیریت اخوی رخ داده، (آغاز پخش فیلم های سینمایی در بی بی سی فارسی) از مدیران حال حاضر مطالبه نمود و به یک باره به یاد آورد چقدر سینمای ایران اشکال دارد که باید از همه آنها انتقاد کرد و مقصر همه آنها نیز مدیران دو ماه اخیر سازمان سینمایی هستند، نه شمقدری و دوستانش که چهار سال اخیر مشغله کمکهای آنچنانی داشتند.
باید دید آیا این مدیران عزیز که در دوره حضورشان در سازمان سینمایی علاوه بر بستن خانه سینما و خانه نشینی بسیاری از کارگردانان، شاهد سقوط شدید فروش سینماها تا مرز تعطیلی برخی سالنها، و کاهش کیفیت تولیدات سینمای ایران (در یک متوسط گیری از سطح آثار)، به کارگیری وکیل تروریستها به عنوان وکیل سینمای ایران، ایجاد موسسه با اعضای حقوقی (معلق شده توسط جنتی) نیز بودیم، با آنچه در هفته های اخیر منتشر شده و رسانه های حامی شان اصرار داشته اند که در عوض رسانه ای شدن، صرفاً اسناد مرتب با آن درگیر بروکراسیِ حقوقیِ رسیدگی های معمول شود، همچنان مدعی خواهد بود یا نامهای شبیه به آنچه برای جشن روز ملی سینما نوشت، خواهد نوشت؟
در بخشهایی از این نامه آمده بود: «انالله و انا الیه راجعون. من از خانواده شهدا عذر میخواهم، من از شهدای عزیز که خون مقدسشان برای رویش و نهال انقلاب اسلامی ریخته شد تا به درخت تناور و پر برکتی تبدیل شود عذر می خواهم من از ایثارگران و جانبازان که سالهاست درد و رنج ناشی از زخم های جراحت را به عشق رشد و شکوفائی نظام جمهوری اسلامی صبورانه تحمل می کنند عذر می خواهم...
... میدانند پاگذاشتن برروی میراث بزرگ امام و رهبر کبیر انقلاب اسلامی و پایمال کردن خون دهها هزار شهید چه جفای بزرگی است؟ حتماً نمیدانند. و الاّ فرزندان این آب و خاک مثل همه آحاد ملت بزرگ و قهرمان ایران در هر شرایطی حاضر نیستند از انقلاب و نظام خود فاصله بگیرند. این آفت شاه نشینان در سینماست که گاهی گرفتار هیجان و گاهی لجبازی و گاهی غفلت و سرخوشی میشوند. امیدوارم خداوند از این لغزشها بگذرد و بر بیچارگی ما این خطاها را ببخشاید و رحم نماید. مباد که در روز جزا در پیشگاه صالحان و اولیاء و شهدا سرافکنده باشیم.»
پایان پیام/
نظر شما