به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، مرگ بر آمریکا یک شعار سیاسی رایج در میان برخی احزاب و گروههای سیاسی-مذهبی در برخی کشورهای دنیا است. این شعار اولین بار در زمان انقلاب سال 57 ایران و سالهای پس از آن توسط هواداران امام خمینی رواج یافت تا جایی که برخی مقامات ایران، همانند علی اکبر محتشمی شعار مرگ بر آمریکا را «سیاست خارجه ایران» اعلام کردند، آیت الله خامنه ای خطاب به مردم ایران و رسانهها اعلام کرد: کسی مرگ بر آمریکا را به ملت ایران یاد نداد، مرگ بر آمریکا از اعماق جان یکایک مردم برآمد.
با اینحال این شعار مختص و ویژه ایران نبوده و در بسیاری نقاط دیگر دنیا دیده شده است از سوی دیگر، بسیاری دیگر شعار مرگ بر آمریکا را یک پدیده آمریکاستیزی دانسته بطوریکه برخی صاحب نظران آمریکایی در پاسخ، این شعار را «شعار جنگی خطرناک ترین دشمن غرب در عصر حاضر، یعنی اسلام جنگ طلب» دانسته اند.
شعار مرگ بر آمریکا، شعار ظالمانه ای نیست بلکه توجیه دقیق عدالت گرایانه دارد. مرگ بر آمریکا، مرگ بر یک ملت یا یک کشور نیست هر چند ملت آمریکا به دلیل تحمل حکام ستمگر در ظلم امثال بوش و اوباما و کمپانی ها و مراکز اطلاعاتی و امنیتی شریکند اما در عین حال ملت ایران ریختن خون مردم آمریکا و یا ذلت آنان را طلب نکرده و برای آن برنامه ریزی نکرده اند و می بینید که هیچ آمریکایی بدست ملت یا دولت ایران کشته نشده اند در حالیکه ملت مظلوم ایران هزاران قربانی داده اند. منظور شعار مرگ برآمریکا به هیچ وجه، مردم آمریکا نیست؛ بلکه منظور از آمریکا، نظام سیاسی و سیاست هایی است که از سوی حکومت و دولت آمریکا، در دنیا اعمال می شود.
شعار مرگ بر آمریکا، شعاری برآمده از تجربه های بسیار مردم ایران، در طول سال های متمادی است که با تمام وجود، خوی استکباری آمریکا را تجربه کرده اند؛ و در واقع این شعار هشدار و بیدارباش دائمی جهت آگاهی در مقابل توطئه های دائمی آمریکا، در قبال ملت مسلمان و آزادة ایران است؛ چنان که مقام معظم رهبری در پاسخ به سؤالی می فرماید: «ما همة مشکلات را به گردن آمریکا نمی اندازیم. مشکلات ما از خودمان است؛ منتها دشمن از این مشکلات می خواهد حداکثر استفاده را کند؛ پدر کشور و ملت را در بیاورد. ما نمی گوییم اگر تورم هست، تقصیر آمریکاست؛ نه، اگر تورم هست، اگر کاهش قدرت خرید هست، اگر کمبود اشتغال هست، چه کسی گفته تقصیر آمریکاست؟ ما گردن آمریکا نمی اندازیم؛ این تقصیر خود ماست؛ تقصیر مسئولان است؛ اما اگر اسم آمریکا را می آوریم، اگر حرف آمریکا را می زنیم، می خواهیم بگوییم که گرگی کمین گرفته، پشت خم کرده که به شما حمله کند؛ از این غافل نباشید. به مسئولان می گوییم ضعف ها را برطرف کنید، به شما می گوییم که متوجه این دشمن باشید؛ تا به شما حمله نکند.
آیا با گفتن مرگ بر امریکا اتفاقی می افتد؟
آیا با گفتن مرگ بر امریکا اتفاقی می افتد؟ در جواب باید گفت بله. «مرگ بر آمریکا» رساترین واژگان ادبیات جبهه گسترده بین المللی ملت هایی است که سیطره غرب را نمی پذیرند و برای برانداختن آن به میدان آمده اند از این رو آمریکایی ها و همگنان اروپایی و غیر اروپایی شان این شعار را بزرگترین مانع فرهنگی و سیاسی علیه سلطه و تداوم حاکمیت خود ارزیابی می نمایند، به این آمار توجه کنید: شعارهای چپ گرایانه و مارکسیستی دهه های 1920 تا 1970 علیه آمریکا که در واژگان «نفی امپریالیسم» یا «نفی کاپیتالیسم» بروز و ظهور می یافت، توانسته بود حدود 25 درصد نفرت علیه آمریکا تولید کند.
موسسه آمریکایی «نظرسنجی پیو» ضمن بیان این آمار می گوید ایران و متحدان و هواداران آن از آغاز دهه 1980 تا دهه 2010 توانسته اند بطور میانگین 80 درصد نفرت علیه آمریکا و هم پیمانان بین المللی و منطقه ای آن تولید کنند و میزان نفرت تولید شده توسط آنان علیه آمریکا در کشورهای اسلامی، بطور میانگین 88 درصد است، این در حالی است که شعارهای چپ گرایانه ضد امپریالیستی جنبه صرف اقتصادی و سیاسی داشت، در حالی که شعار مرگ بر آمریکا علاوه بر جنبه های اقتصادی و سیاسی دارای جنبه های فرهنگی و امنیتی نیز می باشد و این به آن معناست که چپ گراها موجودیت نظام سلطه گرانه غرب را با مشکل مواجه نمی کردند و حداکثر به نتایج و ابعادی از آن توجه داشتند. «پیو» و زوج آمریکایی نظرسنجی دیگر آن «زاگبی» می گویند شعار مرگ بر آمریکا، «موجودیت» و بقاء تمدن و نظام غرب را زیر ضربات خود گرفته است.
مبارزه با ظلم در خون مسلمین است
در قرآن درباره مبارزه با ظلم آمده است : "لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ، خداوند ناسزاگویی و بدگویی را دوست ندارد مگر از کسی ظلمی به او رفته باشد."(نساء/148). یا درباره یهودیان و مسیحیانی که موضع اعتقادی مشابه کفار پیش از حضرت موسی و حضرت عیسی علیهما السلام اتخاذ کرده بودند، میگوید: "قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ، خدا آنان را بکشد چگونه [از حق] بازگردانده مىیشوند."(توبه/30). یا با صراحت از آنان اعلام برائت میفرماید:
"بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَىالَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ، این اعلام بیزاری خدا و رسولش است نسبت به مشرکانی که با آنان معاهده دارید."(توبه/1)
این مشی جمهوری اسلامی هم بر آموزههای قرآن و سنت استوار بوده است که در سوره توبه دراین باره آمده است:
"بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ... وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ ... إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُواْ عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ... کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِندَ اللّهِ وَعِندَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدتُّمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لَهُمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ... کَیْفَ وَإِن یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاَ یَرْقُبُواْ فِیکُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً یُرْضُونَکُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ ... لاَ یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ ... وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ (توبه/1-12)
[این آیات] اعلام بیزارى [و عدم تعهد] است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانى که با ایشان پیمان بستهاید ... و [این آیات] اعلامى است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدى ندارند ... مگر آن مشرکانى که با آنان پیمان بستهاید و چیزى از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نکرده و کسى را بر ضد شما پشتیبانى ننمودهاند پس پیمان اینان را تا [پایان] مدتشان تمام کنید چرا که خدا پرهیزگاران را دوست دارد ... چگونه مشرکان را نزد خدا و نزد فرستاده او عهدى تواند بود مگر با کسانى که کنار مسجد الحرام پیمان بستهاید پس تا با شما [بر سر عهد] پایدارند با آنان پایدار باشید زیرا خدا پرهیزگاران را دوست مىدارد ... چگونه [براى آنان عهدى است] با اینکه اگر بر شما دستیابند در باره شما نه خویشاوندى را مراعات مىکنند و نه تعهدى را. شما را با زبانشان راضى مىکنند و حال آنکه دلهایشان امتناع مىورزد و بیشترشان منحرفند ... در باره هیچ مؤمنى مراعات خویشاوندى و پیمانى را نمىکنند و ایشان همان تجاوزکارانند ... و اگر سوگندهاى خود را پس از پیمان خویش شکستند و شما را در دینتان طعن زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید چرا که آنان را هیچ پیمانى نیست باشد که [از پیمانشکنى] باز ایستند"
از این آیات نورانی چنین فهمیده می شود که:
- بیزاری جستن مانع مذاکره و معاهده نیست. به شرط آنکه کشور متخاصم برعهدش بماند.
- در این صورت لازمه تقوا رعایت عهد فی مابین است. حتی با مشرکی که از او بری هستیم.
- اینکه معتقدیم که مشرکان به سوگند و پیمانشان پایبند نیستند و اکثرشان عهدشکن و تجاوزکارند، باعث نمی شود که وارد مذکره یا معاهده شویم.
- البته باید هوشیاری و مراقبت باشد تا اگر عهدشکنی کردند حالت مخاصمه تجدید می شود و باید سران کفر را هدف گرفت نه تودههای ناآگاه را.
- جنگ و نزاع نیز بر سر رعایت پیمان است.
وقتی آمریکا شمشیر را از رو میبندد
البته غرب در مقابل این اقدامات بیکار ننشسته است وبه «ایران هراسی»، «شیعه هراسی» و «اسلام هراسی» روی آورده و از طریق رسانه ها، شبکه های دیپلماتیک و سیاسی و شبکه های اطلاعاتی و امنیتی هر روز به بهانه ای اقدامات وحشیانه ای انجام میدهد.امروز غرب با کینه ای عمیق و با استفاده از همه امکانات، خون اسلام گراها، شیعیان و هواداران ایران را بر زمین می ریزد، حمله به بارگاه ائمه در عراق، تخریب قبور صحابی شیعه در کشورهای سوریه، اردن، مصر و ... حمله به صفوف عزاداران حسینی در پاکستان و افغانستان و عراق، تخریب مساجد و حسینیه ها در بحرین و جمهوری آذربایجان، به شهادت رساندن روحانیون و ... در این راستا صورت می گیرد و البته راه به جایی هم نمی برد. اسلام گرایی، تشیع و هواداران ایران اگر چه هزینه هایی را می پردازند ولی مظلومیت آنان و تأثیری که شهادت در میان ملت ها دارد، مانع به نتیجه رسیدن سیاست ایران هراسی(Iran Fobeia) و اسلام هراسی می شود.
هماکنون در آمریکا سالانه فیلمهای زیادی علیه ملت و دولت ایران ساخته میشود، هر روز مقالات و پیامهای ضدایرانی، حتی ضد ملت ایران منتشر میگردد، ولی به بهانه آزادی بیان دولت آمریکا هیچ مسئولیتی برعهده نمیگیرد، بنابراین مردم، رسانهها (در معنای عام) میتوانند به ابراز نفرت و بیزاری خویش از نظام ادامه دهند و دولت هم کار خودش را بکند. البته با نظارت رهبری و مردم. اعتقاد به پیمان شکنی تاریخی آمریکا نیز باعث متوقف کردن تلاش برای حل مسائل فی ما بین نیست، فقط مراقبت بیشتر می طلبد.
پایان پیام/
نظر شما