خبرگزاری شبستان: نقش کلیدی و محوری حضرت امام (ره) در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، اولین موضوعی است که باید در جریان بررسی وضعیت و مواضع نیروهای موجود در جریان تسخیر، مورد بررسی قرار گیرد. گرچه دانشجویان به صورت خودجوش این کار را انجام دادند اما در ادامه امام از آنها حمایت نمود. حضرت امام (ره) از آغاز نهضت اسلامی و به طور علنی از سال 1341، با مخالفت با لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، همیشه شاه ملعون را به عنوان نوکر و دستنشاندهی آمریکا و عامل اجرای خواستههای آنها در کشور، مورد حمله قرار میداد.
امام بارها تأکید داشت که «آمریکا دشمن شماره اول بشر و ماست.» و «آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از انگلیس بدتر، انگلیس از هر دو بدتر، همه از هم پلیدتر؛ لکن امروز سروکار ما با آمریکاست.» ایشان با راهبرد حمایت از مستضعفان و محرومان در عالم تصریح میکرد: «تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.» اوج آمریکاستیزی امام پیش از انقلاب را در جریان تصویب قانون کاپیتولاسیون شاهد بودیم. امام خمینی در پی تصویب لایحهی استعماری کاپیتولاسیون، روز چهارم آبان 1343، که مصادف با میلاد حضرت فاطمه (علیها السلام) بود، این خیانت رژیم شاه را مورد حمله شدید قرار دادند و روز قبولی کاپیتولاسیون را روز عزای ملت نامگذاری کردند و دولت و مجلسیان را نوکران آمریکا نامیدند.
روند مبارزه امام با رژیم شاهنشاهی در سالهای بعد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 نیز مانند گذشته از این خطمشی پیروی میکرد؛به گونهای که ایشان در کنار مخالفت با شاه و سیاستهای عقبافتاده وی، با دولت آمریکا، به عنوان بزرگترین عامل خارجی حمایت از شاه و محرک وی نیز به شدت مبارزه میکردند. امام به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و در ماههای منتهی به تصرف سفارت، همچنان مواضع ضدآمریکایی خود را حفظ کرده بودند و به تشریح علل مخالفت خود با آمریکا میپرداختند. موضعگیریهای امام در مقابل آمریکا، صریح و قاطع بود و در تقابل با دیدگاههای دولت موقت قرار میگرفت. مقامات دولت موقت طرفدار مذاکره و روابط دیپلماتیک حسنه با این کشور بودند. از سوی دیگر، دانشجویان پیرو خط امام، که از مماشات و عدم موضعگیری انقلابی دولت موقت نگران بودند، تلاش میکردند تا با پیروی از دیدگاههای حضرت امام (رحمت الله علیه)، در تحولات جامعه آن روز ایران، نقش کلیدی و اساسی را ایفا کنند.
در واقع اگرچه حضرت امام (رحمت الله علیه) سیاستهای نظام اسلامی را بارها و بارها به کشورهای دیگر یادآوری نمودند، اما ایالات متحده با توجه به ویژگیهای خاص انقلاب اسلامی از هنگامهی پیروزی آن، از طرق مختلف (خرابکاریهای امنیتی و تحریک گروههای سیاسی مخالف نظام اسلامی) در پی سرنگونی نظام نوپای سیاسی بودند و این مسئله موجب گردید که مردم انقلابی ایران نسبت به این کشور و سفارت آن بدبین و خشمگین شوند و واکنش نشان دهند.
بالاخره در تاریخ 13 آبان 1358، حدود 400 تن از دانشجویان پیرو خط امام (بدون هماهنگی قبلی با حضرت امام) در مقابل سفارت آمریکا تجمع نمودند و پس از ساعاتی، آن را تسخیر کردند. امام (رحمت الله علیه) تسخیر لانه جاسوسی را واکنش طبیعی دانشجویان در مقابل جنایتها و توطئههای آمریکا در ایران و حمایت از شاه، پس از فرار از کشور، میدانستند و در نخستین اظهارات رسمی خود، در این باره فرمودند: «توقع این است که جانی دست اول ما را ببرند آنجا نگه دارند و حمایت از او بکنند و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند و مرکز پخش چیزهایی که توطئهگری است درست بکنند و ملت ما و جوانهای ما و جوانهای دانشگاهی ما و جوانهای روحانی ما بنشینند تماشا کنند تا خون این 100 هزار نفر، تقریباً، هدر برود... اگر این خرابکاریها نبود، اگر آن کار فاسد نبود، همه مردم آزادند در اینجا موجود باشند، اما وقتی توطئه در کار است، وقتی که آن طور کارهای فاسد انجام میگیرد، ناراحت میکند جوانهای ما را. جوانها توقع دارند در این دنیا مملکتشان، که آن قدر برایش زحمت کشیدند، دستشان باشد. وقتی میبینند توطئه است که میخواهند که دوباره به حال سابق برگردد و دوباره همه چیزشان به باد برود، نمیتوانند بنشینند.»
بدین ترتیب موضع حضرت امام (رحمت الله علیه) در خصوص رابطه با آمریکا همچنان منفی ماند و تغییری نکرد.
همزمان با تسخیر لانه جاسوسی، مذاکراتی بین مهدی بازرگان و برژنسکی در الجزایر (بدون اطلاع قبلی حضرت امام) صورت میپذیرد که امام خمینی (رحمت الله علیه) بلافاصله پس از اطلاع از این موضوع، در پیامی رسمی، هر گونه مذاکره با آمریکا و نمایندگان آن را رد میکنند. ایشان در 16 آبان 1358، در پیامی خطاب به شورای انقلاب، ابلاغ میکنند: «از قرار اطلاع نمایندگان ویژه کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با اینجانب ملاقات نمایند. لهذا لازم مىدانم متذکر شوم دولت آمریکا که با نگهدارى شاه، اعلام مخالفت آشکار با ایران نموده است و از طرفى دیگر، آن طور که گفته شده است، سفارت آمریکا در ایران محل جاسوسى دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامى است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه براى نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر این:
1. اعضاى شوراى انقلاب اسلامى به هیچ وجه نباید با آنان ملاقات نمایند.
2. هیچ یک از مقامات مسئول حق ملاقات با آنان را ندارند.
3. اگر چنانچه آمریکا، شاه مخلوع ـاین دشمن شماره یک ملت عزیز ماـ را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسى بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضى از روابطى که به نفع ملت است باز مىباشد.»
امام پس از تسخیر سفارت، آن را «انقلاب دوم» نامید. پس از اشغال سفارت، مردم، شخصیتهای سیاسی و نهادهای انقلابی منتظر شنیدن مواضع و دیدگاههای حضرت امام بودند تا اینکه امام خمینی 24 ساعت پس از اشغال سفارت آمریکا، سرانجام اولین موضع رسمی خود را در حمایت قاطع از اقدام دانشجویان اعلام کردند. ایشان ضمن ستودن این حرکت، آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نام نهادند: «آن مرکزی که جوانان ما رفتند گرفتند ـآن طور که اطلاع دادندـ مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. آمریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا، مشغول توطئه شود، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند و جوانهای ما بنشینند و تماشا کنند.» امام راحل (رحمت الله علیه) به صراحت، سفارت آمریکا را مرکز توطئه و جاسوسی و عملکرد سفارت آمریکا در ایران را نمونهی نقض قوانین بینالمللی و تجاوز به حقوق ملتها میدانستند و به همین علت، پشتیبانی ملت را از چنین حرکتی، کاملاً طبیعی اعلام کردند: «اگر اینها یک مسئلهی سفارتی بوده است، احتیاج به این کار نبود. اگر یک مسائلی بود که مربوط به توطئههایی که بر ضد ماست نبود، این محتاج به این عمل نبود، حالا که این توطئهها به ملت ما ثابت شده است و این عملی که این جوانهای ما انجام دادهاند، تمام ملت ما، الا بعضی منحرفین در اینجا و سایر ممالک دیگر، از آن پشتیبانی کردند و این خواست تمام ملت ما بوده است، نه یک خواست از روی هوای نفسانی. این حق از برای ملت ما هست، سفارتخانهها حق قانونی ندارند که جاسوسی بکنند یا توطئه.
پایان پیام/
نظر شما