خبرگزاری شبستان: در روند برگزاری اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل، فرصت مناسبی بهوجود آمد تا مقامات و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران زمینة انجام همکاریهای فراگیر با ایالات متحده در چارچوب تعامل سازنده را پیگیری نماید. چنین رویکردی از این جهت اهمیت دارد که گذار از بحران دیپلماتیک را امکان پذیر میسازد. بحرانی که آثار خود را در ارتباط با تصاعد فشارهای اقتصادی و ظهور محدودیتهای جدید علیه ایران منعکس میشود. آنچه در حاشیه اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر 2013 از اهمیت ویژهای برخوردار بود، میتوان بر واکنشهای مقابلهجویانة اسرائیل برای محدودسازی قابلیت راهبردی جمهوری اسلامی برای گذار از بحران دیپلماتیک دانست. در این ارتباط، بنیامین نتانیاهو حتی سفر دوبارهای را به واشینگتن به انجام رساند تا زمینههای لازم برای گسترش محدودیتهای راهبردی علیه ایران را با مقامات امریکایی مورد بحث قرار دهد.
مهمترین موضوع را میتوان فشار اسرائیل بر باراک اوباما برای تهدید جدیتر جمهوری اسلامی ایران دانست. بنابر نظر کارشناسان، سخنان باراک اوباما در این اجلاس، در آینده سیاست خارجی آمریکا نقش مهمی خواهد داشت. برنامه سفر نتانیاهو به ایالات متحده همزمان با برگزاری اجلاسیه سالیانه آیپک 2013 انجام گرفت. این اقدام را میتوان جلوهای از قدرت نمایی اسرائیل به دلیل بهرهگیری از نیروهای ذی نفوذ در ایالات متحده تلقی کرد.
نیروهایی که میتوانند به گونهای مستقیم و غیرمستقیم سیاست خارجی ایالات متحده علیه کشورهای مختلف از جمله ایران را تحت تاثیر قرار دهند. سخنرانی باراک اوباما در اجلاسیه سالیانه آیپک 2012 تحت تاثیر فضای اجتماعی امریکا و همچنین انعکاسی از رویکرد نتانیاهو در 4 مارس 2012 بوده است. این گونه مواضع و رویکردها را میتوان نمادی از پشتوانهی راهبردی اسرائیل در بهرهگیری از گروههای اسرائیل محور در سیاست خارجی، امنیتی، دفاعی و راهبردی ایالات متحده دانست.
1- گروههای ضد ایرانی در سیاست خارجی امریکا
آیپک به عنوان اصلیترین نماد گروههای ضد ایرانی در سیاست خارجی امریکا محسوب میشود. این مجموعه سیاسی تلاش دارد تا زمینههای لازم برای ارتقا موقعیت اسرائیل در ساختار سیاسی ایالات متحده را فراهم سازد. در حدود9 هزار فعال دانشجویی از 50 ایالت امریکا، تقریبا نیمی از نمایندگان سنا، یک سوم نمایندگان کنگره و تعدادی از سیاستگذاران و رهبران امریکایی و اسرائیلی از اعضای شرکتکننده اجلاس دو روزه«کمیته امور عمومی آمریکا-اسرائیل» (AIPAC)آیپک طی روزهای 4 الی 6 مارس 2013 در واشنگتن بودند.
آیپک قویترین نهاد غیردولتی آمریکا به شمار می آید. این نهاد در اختیار یهودیان آمریکایی قرار دارد. این کمیته پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا تاسیس شد و ماموریت خود را دفاع از منافع یهودیان سراسر جهان و اسرائیل تعریف کرده است. باراک اوباما و هیلاری کلینتون، رییس جمهور و وزیر خارجه آمریکا پیش از تصدی این مناصب، (3 سال قبل) در اجلاس آیپک شرکت کردند و قول دادند در صورت پیروزی در انتخابات آمریکا به فشارهای خود علیه فعالیتهای هسته ای ایران ادامه بدهند.
مقامات اسرائیلی هم اجلاسیه آیپک را بهترین فرصتی یافته اند تا به تشریح مواضع خود علیه ایران بپردازند. به خصوص اینکه محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران بارها، به خصوص در اجلاس ضدنژادپرستی در دوربان سوئیس، جملات تندی را علیه اقدامات نژادپرستانه اسرائیل به کار گرفت و همین مساله هم به شروع دور تازه ای از تحرکات تبلیغاتی اسرائیلی ها علیه ایران منجر شد. کمتر از یک ماه پس از اجلاس دوربان، مقامات اسرائیل به اجلاس آیپک در واشنگتن پایتخت آمریکا آمدند تا مستقیما پیام خود را به مقامات کاخ سفید منتقل کنند.
2- رویکردهای ضد ایرانی در حاشیة اجلاسیة مجمع عمومی سازمان ملل
گروه دیپلماتیک اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل ائتلافی از نیروهای متعارض علیه جمهوری اسلامی ایران را بهوجود آوردند. بخشی از لابیهای عربمحور در این مجموعه مشارکت داشتند. گروه موسوم به منافقین نیز که در سال 2011 از لیست گروههای تروریستی آمریکا خارج شده بودند، تلاش نمودند تا روند مقابله با دولت ایران را در دستور کار قرار دهند. در این فرایند، نتانیاهو بار دیگر از ادبیات مقابلهجویانه در برخورد با ایران بهره گرفت.
نتانیاهو تلاش داشت تا این موضوع را منعکس نماید که ایران در صدد توسعة قابلیتهای هستهای برای تولید سلاح کشتار جمعی میباشد، در حالی که رویکرد مقامات ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل و همچنین الگوی تعامل نمایندگان ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نگرش کاملاً متفاوتی را منعکس میسازد. بیان چنین رویکردی بهمنزلة آن است که ایران صرفاً در شرایطی میتواند از قابلیت مؤثر برای بازسازی روابط برخوردار باشد که الگوی روابط خود با اسرائیل را در چارچوب امنیت منطقهای ترمیم نماید.
چنین نگرشی بهمفهوم آن است که اسرائیل بهعنوان نیروی ذینفوذ در ساختار سیاسی امریکا تمایل چندانی برای از دست دادن مزیت نسبی راهبردی خود در منطقه ندارد. مقامات اسرائیلی بر این امر واقفند که مقابله با ایران از درون آمریکا منافع بیشتر و هزینههای کمتری برای آنان ایجاد میکند. مقامات اسرائیلی در سالهای گذشته به این جمعبندی رسیدند که الگوی تهاجمی آنان در حوزة منطقهای علیه نیروهای جبهة مقاومت، هزینة اعتباری و راهبردی بسیار زیادی برای آنان ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل است که خط مقدم مقابله با اهداف راهبردی و دیپلماتیک ایران را از نیویورک و واشینگتن به ریاض گسترش دادهاند.
در سال 2012 ادبیات نتانیاهو در برخورد با ایران ماهیت تهدیدآمیز داشت. در این مقطع زمانی مفاهیم و رهیافتهای متفاوتی از سوی مقامات آمریکایی و اسرائیلی در برخورد با ایران مطرح شده بود. چنین نگرشی بیانگر آن است که اندیشة راهبردی اسرائیل معطوف به کنترل قدرت هستهای جمهوری اسلامی ایران میباشد. روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» نیز مدعی شد، انتظار اسرائیلیها از اوباما این است که در جایگاه رئیس جمهور به نتانیاهو تضمین بدهد، اگر ایران از خط قرمزهای معینی بگذرد، با حمله آمریکا روبهرو خواهد شد.به نوشته این روزنامه، چنین تضمینی حتی میتواند در قالب یک نامه محرمانه مطرح شود.
وقتی صحبت از فعالیت هستهای ایران بهعمل میآید، گروههای اسرائیلمحور در آمریکا تلاش میکنند تا موضوع مربوط به تهدید ایران را برجسته نمایند. چنین نگرشی بهمنزلة آن است که کارگزاران سیاست خارجی آمریکا در بسیاری از مواقع چارهای جز پذیرش الگوهای کنش گروههای اسرائیلمحور نخواهد داشت. در بسیاری از مواقع که موضوع بازسازی روابط آمریکا و ایران مطرح میشود، اختلاف نظر میان مقامات آمریکایی و اسرائیلی بر سر نوع اقدام علیه ایران به اوج خود میرسد. کارشناسان می گویند اصلی ترین اختلاف میان امریکا و اسراییل این است که امریکا عقیده دارد چاره ای جز پذیرفتن حدی از غنی سازی در ایران نیست.
ارزیابی نتایج حاصل از سفر رئیس جمهور ایران و مذاکرات سازندة ایشان در اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل بیانگر آن است که هرگاه روند بازسازی روابط و حمایت جامعة ملل از ایران فراهم گردد، گروههای اسرائیلمحور نقش تهاجمی بیشتری را در برخورد با جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار میدهند. در این ارتباط نتانیاهو تلاش نمود تا نشان دهد که ایران تمایل چندانی به پذیرش واقعیتهای سیاست هستهای گروه 1+5 ندارد. نتانیاهو و گروههای اسرائیلمحور در آمریکا نگرش مقابلهجویانه با ایران را در دستور کار قرار دادهاند. آنان بر این اعتقادند که مقابله با ایران، از طریق تداوم محدودیتهای راهبردی برای تغییر بنیادی در سیاست خارجی امکانپذیر خواهد بود.
3- نیروهای افشاکننده نقشگروههای اسرائیلمحور آمریکا در مقابله با ایران
گروههای اسرائیل محور بخشی از واقعیت سیاست خارجی و امنیتی امریکا محسوب میشود. جاش بلاک در سالهای اولین دهه قرن 21 به عنوان سخنگوی کمیته امور عمومی امریکا ـ اسرائیل ایفای نقش میکرد. نامبرده در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به عنوان یکی از اعضای مشاورین کاخ سفید فعالیت نموده و از این طریق تلاش داشته است تا اهداف اسرائیل در سیاست خارجی و امنیتی امریکا را ارتقا دهد. از سال 2010 به بعد رویکرد جاش بلاک با تغییراتی روبرو شد.
جاش بلاک تلاش نمود تا نگرش خود را بر اساس ضرورتهای امنیت ملی امریکا تنظیم نماید. به همین دلیل است که مقالات خود را عمدتا در سایتهای آکادمیک و تحلیلی منتشر میسازد. جاش بلاک مخالف حمله نظامی امریکا و اسرائیل به ایران است. اگرچه بلاک در زمرهی حامیان اسرائیل در حزب دموکرات محسوب میشود اما حمایت وی ماهیت همه جانبه ندارد. وی با گروههای راست گرا و متعصبین سیاسی و ایدئولوژیک در آیپک، دارای مرزبندی سیاسی است.
در شرایط موجود جاش بلاک یکی از منتقدین سیاست اسرائیل و لابیهای اسرائیل محور در ایالات متحده است. بلاک عموما تلاش دارد تا زمینههای لازم برای امنیتسازی در محیط منطقهای خاورمیانه را مورد بررسی قرار دهد. به عبارت دیگر میتوان نشانههایی از رویکرد انتقادی بلاک در ارتباط با سیاست امنیتی امریکا را در حوزههای مختلف جغرافیایی مورد توجه قرار داد. بلاک به گروههای لیبرال اسرائیل محور تعلق دارد. به همین دلیل است که مواضع عمومی وی در حمایت از اسرائیل قرار داشته ولی کاربرد قدرت نظامی توسط امریکا و اسرائیل علیه ایران را مورد انتقاد قرار میدهد.
اگرچه سیاستهای اسرائیل در امریکا به گونهای فزاینده منجر به انتقادات متنوعی در بین گروههای اجتماعی مختلف گردیده است، اما رویکرد کارگزاران و نظریه پردازانی همانند جاش بلاک بدون توجه به حمایتهای همه جانبه دولت امریکا از اسرائیل در محدودسازی قدرت راهبردی و منطقهای ایران تنظیم شده است. لازم به توضیح است که گسترش گرایی گروههای اسرائیل محور در امریکا در دوران حکومت دموکراتها افزایش پیدا میکند. جاش بلاک در زمره افراد ذینفوذ لابی آیپک در حزب دموکرات و ساختار قدرت ایالات متحده محسوب میشود.
برخی از نظریه پردازان بر این اعتقادند که تضادهای امریکا ـ اسرائیل در دوران ریاست جمهوری اوباما گسترش همه جانبهای پیدا کرده است. برخی دیگر اعتقاد دارند که این تضادها در دوران ریاست جمهوری اوباما کاهش یافته است. در این مقاله، جاش بلاک تلاش دارد تا جلوههای انتقادی سیاست خارجی و امنیتی امریکا را براساس رویکرد اسرائیل محور مورد ارزیابی قرار دهد. لازم به توضیح است که براساس چنین رویکردی، حمایت بلاک از اسرائیل ادامه پیدا میکند اما این حمایت ماهیت لیبرالی، غیرمستقیم و مرحلهای خواهد داشت.
رویکرد تحلیلی جاش بلاک در مقالات خود معطوف به شناسایی نشانههای عدم اعتماد و اعتماد بین اسرائیل و ایالات متحده است که در دوران حکومت اوباما ایجاد شده است. در طول چندین دهه، دیپلماسیِ اتحاد محکم با دوستان نزدیک، بر روابط امریکا حاکم بوده است و در این میان اختلافات امریکا با دوستان نزدیکش به صورت خصوصی حل و فصل شده است؛ اما در طول چند سال گذشته که اوباما روی کار آمده، به ویژه در مورد روابط امریکا و اسرائیل، این قاعده به هم خورده است.
نشانههای تحلیلی و رویکرد جاش بلاک در ارتباط با تضادهای امریکا ـ اسرائیل را می توان به شرح ذیل مورد توجه قرار داد:
در این دوره، کاخ سفید، از همان ابتدا به مخالفت با اسرائیل پرداخت، به طوری که خواهان بازپس گیری برخی امتیازات غیرقابل بازگشت اسرائیل در سرزمینهایش شد. برخی افراد مانند مایکل لرنر نیز که عضو گروه «جی. استریت» بودند، در رویکردی جدید خواستار وارد آوردن فشار بیشتر بر اسرائیل و مقابله با دولت یهودی شدند، که این رویکرد به دلیل مواضع ضعیف کاخ سفید در برابر ضرورتهای امنیتی اسرائیل بود.
جامعه طرفدار اسرائیل نمیتواند به طور کامل به اوباما و دولت آینده این کشور اعتماد داشته باشد. در یک دیدار خصوصی در کاخ سفید، بین اوباما و رهبران جامعه یهودی در سپتامبر 2009، از اوباما خواسته شد که عزم قاطع خود را برای همکاری با اسرائیل، در رابطه با موضوعات مختلف، به ویژه در رابطه با موضوع ایران اعلام کند. اما او موافقت نکرد. اوج تنش بین دو طرف در بهار 2010 بود، زمانی که دولت اوباما به اسرائیل در مورد ساخت و ساز شهرکهای یهودی نشین در اورشلیم هشدار داد.
با وجودحمایت امریکا برای کمک امنیتی بیشتر به اسرائیل، پیگیری احتمالی تحریم ها علیه ایران وتداوم حمایت ایالات متحده از اسرائیل در سازمان ملل متحد، اینگونه حوادث پریشانی عمیقی درمیان جریان اصلی حامی اسرائیل در امریکا ایجاد کرده و باعث تضعیف اعتماد بین دو دولت شده است. در صورتی که اوباما تعهد آمریکا به اسرائیل در مورد مسائل حساس را اعلام میکند، ایالات متحده چه تعهدی برای جلوگیری ازفعالیتهای هستهایایران به عهده می گیرد؟
فرایند مذاکرات مقامات اجرایی ایران در سازمان ملل نشان میدهد که اسرائیل همواره نقش موثری در مقابله با سیاست راهبردی ایران داشته است. نتانیاهو بهعنوان نماد راستگرایی راهبردی در اسرائیل تلاش دارد تا مقامات آمریکایی را در جهت مقابله با قابلیت هستهای ایران بسیج نماید. تمامی تلاش نتانیاهو آن است که ایران قابلیتهای هستهای خود را در وضعیت تعلیق قرار دهد. تمامی گروههای اسرائیلمحور تلاش دارند تا فضای ضدایرانی را در حوزة رسانه، ادبیات راهبردی و نهادهای دیپلماتیک برای محدودسازی قدرت منطقهای ایران سازماندهی و گسترش دهند.
پایان پیام/
نظر شما