غدیر به روایت اهل بیت علیهم السلام

شیخ صدوق رحمه الله نیز حدیث سوگند گرفتن امیر مؤمنان علی علیه السلام و نفرین ایشان علیه کتمان کنندگان - یعنی انس بن مالک، براء بن عازب انصاری، اشعث بن قیس کندی و خالدبن یزید بجلّی- را نقل کرده است.

گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ در برخی از روایات به حدیث غدیر استناد و سوگند یاد شده است. شیخ طوسی رحمه الله متوفای سال 460 هجری خبر استناد امیر مؤمنان علی علیه السلام به حدیث غدیر را در جمع اهل شورا چنین نقل می کند:
حضرت علی علیه السلام به اهل شورا فرمود:  أنشدکم بالله، هل فیکم أحد قال له رسول الله صلی الله علیه و آله ما قال فی غزاة تبوک: «إنّما أنت منّی بمنزلة هارون من موسی إلا أنّه لانبی بعدی»، غیری؟ شما را به خدا سوگند می دهم، آیا در میان شما، جز من کسی هست که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در غزوه تبوک، در مورد او سخنی هم چون: «تو برای من همانند هارون برای موسی هستی مگر این که هیچ پیامبری بعد از من نخواهد آمد»، گفته باشد؟  گفتند: نه! فرمود: أنشدکم بالله، هل فیکم أحد قال له رسول الله صلی الله علیه و آله مقالته یوم غدیر خم: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه»، غیری؟ شما را به خدا سوگند می دهم، آیا در میان شما، جز من کسی هست که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم در مورد او سخنی هم چون: «هر که من مولای او هستم علی مولای اوست. خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن دار»، گفته باشد؟
گفتند: نه!(4)


شیخ صدوق رحمه الله نیز حدیث سوگند گرفتن امیر مؤمنان علی علیه السلام و نفرین ایشان علیه کتمان کنندگان - یعنی انس بن مالک، براء بن عازب انصاری، اشعث بن قیس کندی و خالدبن یزید بجلّی- را نقل کرده است.(5)

شیخ حرّ عاملی رحمه الله متوفّای سال 1104 هجری به نقل از ابراهیم بن محمّد بن سعید ثقفی در کتاب الغارات، خبر سوگند دادن ابوهریره توسّط یک جوان را چنین نقل کرده است: پس از ورود معاویه به کوفه، ابوهریره به مسجد رفت و به روایت حدیث، مشغول شد. در این هنگام جوانی از انصار به نزد او آمد و گفت: ای ابوهریره! در مورد یک حدیث از تو سؤالی دارم تو را به خدا سوگند می دهم که آیا از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده ای که به علی علیه السلام فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه؛
هر که من مولای او هستم علی مولای اوست خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار؟ ابوهریره گفت: آری، به خدایی که معبودی جز او نیست، از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه؛ آن جوان به او گفت: به خدا سوگند که تو با دشمنان علی، دوستی و با دوستان علی، دشمنی کرده ای. در این هنگام ابوهریره از مسجد بیرون رفت و تا هنگام خروج از کوفه به مسجد بازنگشت.(6)

 

شیخ حرّ عاملی رحمه الله روایت دیگری را در این زمینه به نقل از احمد بن علی طبرسی به سند خود از محمّد و یحیی - فرزندان عبدالله بن حسن- از پدرشان، از حضرت علی علیه السلام در ضمن حدیثی چنین نقل می کند: ابیّ بن کعب به هنگام سخنرانی ابوبکر به او گفت: مگر نمی دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله در جایی برای ما سخنرانی کرد و علی را به خلافت برگزید و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه...؛ هر که من مولای او هستم این علی مولای اوست..؟(7) بیشتر محدّثان مشهور اهل سنّت، روایت های سوگند دادن و استناد به حدیث غدیر را نقل کرده اند....برای مثال برخی محدّثان اهل سنّت همانند خطیب خوارزمی در المناقب، حموینی در فرائد السمطین و حتی حافظ ابن عبدالبّر در الاستیعاب به سند خود از عمرو بن حمّاد قنّاد خبر سوگند دادن در روز شورا را نقل کرده اند. (8)
هم چنین می توان خبر سوگند دادن و نفرین کتمان کنندگان را در مسند احمد، أسد الغابة فی معرفة الصّحابه، مجمع الزوائد و...مشاهده نمود. (9) از طرفی، خبر سوگند دادن ابوهریره از سوی جوان انصاری را ابوبکر هیثمی در مجمع الزوائد وهم چنین ابن کثیر در تاریخ خود از قول چندین تن از ائمه ی حدیث، نقل کرده اند. (10)


گفت وگوی سعد و معاویه
ابوجعفر محمّد بن حسن طوسی رحمه الله معروف به شیخ طائفه شیعه، گفت وگوی سعد و معاویه را از چند راوی، نقل کرده است. ابن عباس می گوید: سعد بن ابی وقّاص در ضمن گفت وگوی طولانی با معاویه گفت: شنیدم که مردی برای شکایت از علی علیه السلام به نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد، اما پیامبر صلی الله علیه و آله به وی فرمود: ألا تعلم أنّی اولی بالمؤمنین من أنفسهم؟ آیا نمی دانی که من از مؤمنان به خودشان سزاوارترم؟ گفت: می دانم. فرمود: فمن کنت مولاه فعلی مولاه؛ پس هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست. سعد بن ابی وقّاص گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله در یکی از سفرهایش، علی علیه السلام را با خود نبرد و در مدینه به جای خود نهاد؛ علی علیه السلام گفت: ای رسول خدا! آیا مرا در امر زنان و کودکان بر جای خود می نشانی؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: أما ترضی أن تکون منّی به منزلة هارون من موسی إلا أنّه لانبی بعدی؟ (11) آیا راضی نیستی که برای من، همانند هارون برای موسی باشی با این تفاوت که هیچ پیامبری پس از من نخواهد آمد؟ یعنی تو در تمام امور جانشین من هستی؛ نه فقط در امور زنان و کودکان.
این گفت وگو هنگامی رخ داد که معاویه به سعد بن ابی وقّاص دستور داد تا امیر مؤمنان علی را دشنام دهد. این گفت و گو در کتاب های اهل سنّت، نقل شده و مسلم نیشابوری و دیگر ائمه ی اهل تسنّن نیز آن را روایت کرده اند. در این گفت و گو آمده است: سعد گفت: تا زمانی که سه مطلب را به یاد می آورم که رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام گفت، وی را دشنام نخواهم داد؛ اگر یکی از این سه مطلب در وصف من گفته می شد، آن را از همه ی نعمت ها، بیشتر دوست می داشتم..

ای کاش معاویه نیز همانند برخی طرفداران خود - پس از شنیدن آن سخنان و خودداری سعد از دشنام دادن به خاطر گفتار پیامبر - از دشنام دادن به علی علیه السلام دست بر می داشت و دیگران را نیز از آن نهی می کرد.

 


پی‌نوشت‌ها:
1- الکافی: 1/ 292، حدیث 1.
2- نگاه کنید به: معارج النبوّه، محمّد معین هندی: 2/ 318، روضة الصفا: بخش دوم، جلد 1/ 173 و حبیب السیر: بخش سوم، جلد 1/ 144.
3- صحیح بخاری: 4/ 87، باب فی الحوض.
4- الأمالی، شیخ طوسی : 555، أثبات الهداة: 2/ 86.
5- إثبات الهداة. 2/ 420 به نقل از کتاب الامالی شیخ صدوق.
6- إثبات الهداة. 2/ 178.
7- همان: 2/ 116.
8- فوائد السّمطین: 1/ 86، الاستیعاب ( چاپ شده در حاشیه الاصابه): 3/ 35.
9- مسند احمد: 1/ 119، اسد الغابه: 3/ 321، مجمع الزوائد: 9/ 106.
10- مجمع الزوائد: 9/ 105، تاریخ ابن کثیر: 5/ 213.
11- إثبات الهداة: 2/ 89.
 

منبع مقاله: حسینی میلانی، علی؛ (1390)، غدیر به روایت اهل بیت (علیهم السلام)
پایان پیام/ 

کد خبر 305307

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha