عقل امام زمان شناسی نصیب هر کس نمی شود

مردم عصر غیبت با فضیلت ترین مردم زمان ها هستند چراکه خدا به آنها نوعی عقل داده که امامشان را نمی بینند ولی به حدی معتقدند که ندیده به او ایمان دارند، عقل امام زمان شناسی عقل خاصی است.

خبرگزاری شبستان: جلسه امروز را با دو بحث پیرامون تحریفات ایجاد شده در تاریخ و مطالبی که در کتب اهل سنت موجود بوده و بعدا آن را تحریف کرده اند و رویت امام زمان(ع) مهم تر است یا رضای حضرت، پیش می بریم.
اما تحریفات در کتب اهل سنت در مورد امام زمان(ع) زیاد اتفاق افتاده است، تحریف به عملی گفته می شود که یک مطلب صحیح یا به هم زده شود یا ناقص شود یا چیزی به آن افزوده شود، همچنین عیب دار کردن مطلبی را تحریف می گویند. بنابراین دست زدن به چارچوب مطلبی که درست و صحیح است را تحریف می گویند.

در مورد امام زمان(ع) به معنای اخص خیلی کتاب نوشته شده است، چون به معنای عام مهدویت، یک مهدی است که خواهد آمد و مورد اتفاق همه است، اما مهدی به معنای خاص که امام دوازدهم و فرزند امام حسن عسگری(ع) است، غیبت صغری و کبری دارد. کتاب و مطلب از جانب علمای اهل تسنن بسیار است.
در بین علمای تسنن شخصیت های بزرگی بودند که در مورد امام زمان کتاب نوشتند؛ علامه متقی هندی کسی است که "کنزالعمال" را نوشته وی کتاب "البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان" را در این خصوص نوشته است، از علمای شافعی نیز گنجی شافعی کتاب " البیان فی اخبار صاحب الزمان" را به رشته تحریر درآورده است.
برخی از این علما حتی پا فراتر گذاشته و گفته اند که ما امام زمان(ع) را دیده ایم. به طور مثال بیهقی گفته خدا شیعیان را نیامرزد که فکر می کنند ما قائل به امام زمان(ع) نیستیم، ما هستیم و حتی برخی از ما، ایشان را هم دیده اند.
شعرایی در مورد امام زمان(ع) گفته اند: یک عارفی به نام ابن عربی که خیلی معتقد دارد، عده ای او را ولی می دانند و عده ای دشمنان سرسخت وی هستند. کتابی دارد به نام "الفتوحات المکیه" که در 540 باب است. در باب 366 مفصل برای امام زمان(ع) مطلب نوشته است. این کتاب یک چاپ 8 جلدی دارد که 130 سال پیش چاپ شده، محی الدین اصرار داشته که مطلب برای امام زمان(ع) بنویسد، حتی برای ظهور حضرت رمز گفته ولی این رمزها برای امام زمان(ع) هیچ نیست. اما چرا گفته کاشفیت دارد از اصرار این سنی برای گفتن مطلب برای امام زمان(ع).
ایشان در فتوحات گفته بدان که خدا خلیفه ای دارد که در آخرالزمان ظاهر می شود و اگر یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد. خدا آنقدر آن را طولانی می کند که او ظهور کند و او از فرزندان حضرت فاطمه زهرا(س) است.
شعرانی در قرن نهم می گوید من فتوحات را به دست آوردم و دیدم که این کتاب مهم است. دوبار از آن خلاصه برداری کردم. او می گوید عبارت محی الدین در فتوحات این است. نه آنکه گفته شده در نسخه شعرانی این طور است که از فرزندان فاطمه است و فرزند امام حسن عسگری(ع) و اسم امامان را یکی یکی آورده تا اسم امام علی را که اینها همه رمز است.
البته باید توجه داشته باشیم که اینها برای امام زمان(ع) هیچ نیست. اینها را تحریف کردند، چرا اهل تسنن در نیمه شعبان یک چراغ روشن نمی کنند، چرا یا مهدی نمی گویند.
امام سجاد(ع) دوستی داشته به نام ابوخالد کابلی که حضرت به ایشان گفته اند: ای ابوخالد به راستی اهل زمان غیبت، به امامت امام زمان(ع) معتقد هستند آنها که منتظر ظهورش هستند، این مردم با فضیلت ترین مردم همه زمان ها هستند.
چرا امام تاکید بر فضیلت ما دارند؟ چون خدا به آنها نوعی عقل داده که این ها امامشان را نمی بینند ولی به حدی معتقدند که ندیده به او ایمان دارند، عقل امام زمان شناسی عقل خاصی است، بنابر این درمی یابیم با اینکه بسیاری از علمای اهل تسنن به امام زمان(ع) معتقد هستند ولی به محبت حضرت دست نیافتند.
در دعای امام زمان(ع) آمده است: خدایا قلب مرا در مقابل امام زمان(ع) نرم کنن تا عشق حضرت در رگ های من موج بزند و من به او مشتاق شوم.
رویت امام زمان(ع) بالاترین آرزوست و شکی در او نیست ولی از آن بالاتر این است که امام از ما راضی باشند. دیدن امام عصر(ع) یقینا دلیل بر سعادت شخص است که از بالا تعیین می شود. پدرم می گفت دو عالم بودند یکی درجش 20 بود و شاگردی داشت که درجه اش 10 بود. این شاگرد امام زمان(ع) را دید و حضرت در او تصرف کرد و حضرت را نشناخت.
داستان از این قرار است که این شاگرد وقتی مردم روستایش فهمیدند که معلوماتی نداشته و از غفلت آنها استفاده می کرده، او را از 10 بیرون می کنند، او امام زمان(ع) را می بیند ولی نمی شناسد. امام به او می گوید برو از فلان استاد درس بگیر، فلان وقت را خالی دارد و ماجرا به همین ترتیب پیش می رود تا اینکه یک روز استاد می گوید کتابم گم شده است. نمی توانم امروز درس بگویمو.
آن شاگرد امام را دید و امام به او گفت که همسرش کتاب را در فلان اتاق گذاشته تا شاگرد به استادش می گوید استاد می فهمد که شاگردش آقا را می دیده، دفعه آخر به او می گوید اگر این بار امام زمان(ع) را دیدی بگو استادم سلام رساند و گفت من هم می توانم شما را ببینم. اتفاقا آن شاگرد امام را دید و آقا در جواب سوال او گفتند به او سلام برسان بگو من از تو راضیم ولی مصلحت نیست مرا ببینی.
منبع: گزیده ای از سخنان آیت الله فاطمی نیا در حرم امام رضا(ع)
 

پایان پیام/

کد خبر 304242

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha