عبدالمجید نجفی نویسنده با بیان اینکه خاطره نگاری یک متریال خام است به خبرنگار کتاب وادبیات شبستان ،گفت: خاطره های مختلف از دوران انقلاب و جنگ به این دلیل جمع آوری و نوشته می شود که با گذشت زمان و درگذشت صاحب خاطره این مواد خام از بین نروند و فعلا به عنوان مواد خام جمع آوری شوند تا بعدهامنجر به خلق داستان، رمان ،فیلم و...شوند.
وی در ادامه ژانر خاطره نگاری را دارای سبک و سیاق خاصی خواند و افزود: خاطره نگاری اصول و قواعد خاص خودش را داراست زیرا مشاهده می شود که برخی از خاطرات که به صورت حرفه ای نوشته شده اند از داستانها نیز خواندنی تر هستند اما در شیوه خاطره نگاری ها متداول ما عموما این نگاه وجود دارد که خاطره چیز ساده ای است که توقع چندانی نمی توان از نویسنده آن داشت و باید زود ، شیک و بادوام نوشته شود در حالی که در نمونه های خاطراتی که به صورت پخته شده نوشته شده اند عموما خاطرات به چاپهای متعددی رسیده اند.
نجفی به نمونه ای از خاطراتی که توسط خودش نوشته شده است اشاره کرد و گفت: «باغ ملکوت» خاطرت رزمنده ای که تا کنون به چاپ چهارم رسیده است . کاری که من در این اثر انجام دادم این بود که زندگی این رزمنده را به فصلهای مختلف تقسیم کردم. اثر به گونه ای شد که خواننده می پندارد که مشغول خواندن یک داستان است. البته تلاش من در این نوشتن اثر بر این بود که جاذبه های داستانی آن را رعایت کنم که البته بعدها بر اساس همین کتاب نیز داستانی نیز تالیف کردم که برنده جایزه داستان دفاع مقدس شد.
وی در ادامه این مطلب خاطر نشان کرد:درتالیف خاطره، نویسنده ومتصدی نباید کیفیت را فدای کمیت کند بلکه کیفیت بایدهمواره مورد توجه قرارگیرد.حتی نویسنده قبل چاپ اثر می تواند کارش را به اهل فن نشان دهد و نظر آنها را درباره کارش جویا شودو ایرادات منطقی را بپذیرد و آنها را برطرف کند و در نهایت کاری شکیل تر و با کیفیت تر به ناشر ارایه دهد.
وی پاسخ به اینکه آیا خاطره نگاری نیز نیازبه آموزش دارد،عنوان کرد:افرادعلاقه مند به حوزه خاطره نگاری نیاز به آموزشهایی در این باره دارند و باید نکاتی را در نوشتن این ژانر ادبی فرا گیرند و حتی کلیاتی را در مورد داستان پردازی مستند و حفظ خط محور داستانی که به گونه ای که مستند بودن اثر حفظ شود را نیز بیاموزند. که البته در حال حاضر بعید می دانم سازمانی به صورت سیستماتیک این کار را انجام دهند.
وی در ادامه یاد آور شد: این موضع حتی در بازآفرینی متون نیز باید در نظر گرفته شود تا جنبه های دراماتیک کار دارای جاذبه باشد.نه اینکه یک کار بازاری صورت گیرد که صرفا جنبه سود دهی آن مورد توجه ناشر و یا نویسنده قرار گیرد از طرفی دیگر نثر بی رمق ذوق خواننده را برای مطالعه اثرکورمی کند. تا آنجا که ممکن است یک کار حتی تبلیغاتی نیزجنبه ضد تبلیغی پیدا کند.
وی درپایان عنوان کرد:متاسفانه برخی نویسندگانی که به نوشتن خاطره مبادرت می ورزند همذات پنداری کافی را با صاحب خاطره و خودشان ایجاد نکرده اند و از طرفی دیگر آموزش کافی را نیز در این باره ندارند و این از کیفیت کار می کاهد و کار بیشتر جنبه کمی پیدا می کند.
پایان پیام/
نظر شما