به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان و به نقل از خبرآنلاین، دانیال داوری در بعد از ظهر تهران، پیش از غروب آفتاب، در حالی که روز پرهیجانی را سپری کرده است، روبروی خانه پدر بزرگش، میزبان ماست. استشمام هوای آلوده تهران، نوع رانندگی مردم، خستگی ماندن در ترافیک و... در چهره او پیداست. با این حال، او با روی باز پذیرای ماست، حتی برای گرفتن عکس با ژست های مختلف. دانیال در همان ابتدا، خوش برخورد و خونگرم به نظر می رسد، انگار خیلی شبیه آلمان ها نیست. اعضای خانواده اش می آیند، از جمله پدربزرگش. او از تصمیم نوه اش بسیار راضی است و مدام لبخند می زند. پدرش هم که زحمت دیدار با دانیال را کشید، تا پایان کنار ما بود. دانیال در مصاحبه با خبرآنلاین، نشان داد کم حرف است و سخت تیتر می دهد!
*بعد از اینکه به تیم ملی ایران دعوت شدی واکنش هواداران و باشگاهت چه بود؟
هیچ چیزی تغییر نکرده. همه چیز مثل قبل میماند. من هنوز در ایران بازی نکردم. شاید بعد از اینکه بازی کنم نظرشان برگردد. اما الان زمان زیادی مانده برای اینکه بخواهند قضاوت کنند.
*برای اینکه به تیم ملی ایران بیایی با کسی مشورت کردی ؟
با دژاگه و نکونام مشورت کردم. با هر دو آنها به صورت تلفنی حرف زدم و درباره شرایط حضور در ایران پرسیدم. هر دو آنها جو را خوب توصیف کردند. با چیزهایی که فهمیدم، تصمیم گرفتم که به ایران بیایم و برای تیم ملی کشورم بازی کنم.
آیا خانواده ات هم در این تصمیم نقش داشتند؟
خب آنها هم علاقه زیادی داشتند برای ایران بازی کنم ولی در نهایت این خودم بودم که تصمیم آخر را گرفتم.
*یورگن کلوپ در ماینتس سرمربیات بوده. تجربه کار کردن با او چطور بود؟
کلوپ خیلی مربی محبوبی بود. او واقعا مربی خوبی است. خیلی خوشحالم که با کلوپ کار کردم. در حقیقت او کاشف من بود و من را از یک تیم محلی به ماینتس برد. من از کار کردن با کلوپ راضی بودم. او حالا مربی بزرگی است و محبوبیت زیادی دارد. کلوپ به چیزی که استحقاقش را داشت، رسیده است.
*قرارداد تو با آینتراخت فرانکفورت تا پایان فصل تمام میشود. تو اگر در جام جهانی برای ایران بازی کنی، رقم قراردادت بالا میرود. فکر نمیکنی الان به این دلیل نیمکتنشین میشوی که زودتر قراردادت را با آینتراخت تمدید کنی؟
الان زود است در این مورد قضاوت کنیم. من هنوز در جام جهانی هیچ بازی انجام ندادم. نمیدانم عملکردم چطور خواهد بود. باید بگذاریم جام جهانی تمام شود. البته الان پتکوویچ مصدوم است و شانس دارم چند بازی فیکس باشم.
برخورد بازیکنان تیم ملی با تو چطور بوده است؟ البته تو یک بار هم در کویت به تیم ملی ملحق شدی و در آن اردو کنار بازیکنان بودی.
خیلیها را از قبل میشناختم چون یک بار دیگر هم به اردوی تیم ملی آمده بودم. استقبال خوبی از من شده. با آندو و گوچی و جواد از همه بیشتر رفیقم. همه بچه ها به من کمک زیادی می کنند و جا دارد از همه شان به خاطر حمایتی که از من داشتند، تشکر کنم. هیچ مشکلی وجود ندارد. جو بسیار خوبی هم بر اردو حکم فرماست اما تنها مشکلی که وجود دارد، بحث ارتباط است که به دلیل بحث زبانی هنوز نتوانستهام با بازیکنان صحبت کنم و ارتباطاتم با آنها را بیشتر کنم.
در اینترنت از تو عکسهایی منتشر شد که نشان می داد مدلینگ هستی. البته استایل، تیپ و چهره ات هم به مدل ها می خورد!
(خنده) ولی نه چنین چیزی نیست. پیشنهادی هم برای اینکه مدل باشم نداشتم. در آلمان هم مدل نیستم. اگر عکسی بوده، به این خاطر گرفته نشده و بیشتر برای آلبوم خودم چنین عکس هایی گرفته ام.
*میدانیم که ینس لمان دروازهبان سابق آلمان اسطوره ورزشی تو است. دلیل علاقهات به او چیست؟
لمان اهل نمایش و تئاتر بازی کردن نبود. او خودش بود و نقش بازی نمی کرد. او کارهایی را که باید، انجام می داد. استایل و شخصیتش هم خوب بود. به همین دلیل او را الگوی خودم قرار دادم. لمان البته در تیم ملی آلمان همیشه پشت اولیور کان بود با این حال من به شخصیت و عملکردش علاقه زیادی داشتم.
*از گلرهای بزرگ ایران کسی را میشناسی؟
نه، بچههای فعلی را میشناسم. البته بازیهای حجازی و عابدزاده را هم دیدهام. این دو از بزرگان فوتبال ایران هستند و می دانم که اینجا چه محبوبیتی دارند.
*یک جایی از قول تو نوشته بودند که پرسپولیسی هستی.
من اصلا تیمهای ایرانی را نمیشناسم که بخواهم نتایج شان را پیگیری کنم. زمانش را هم ندارم. آنجا دسترسی هم نیست. زبان هم بلد نیستم. پرسپولیس جزو علاقه مندیهای من نیست. استقلال و پرسپولیس جفتشان برای من در یک سطح هستند. آمدهام اینجا و امید زیادی دارم که مورد تایید کروش باشم. در حال حاضر طرفدار تیم ملی ایران هستم.
*حضور کروش درتیم ملی چقدر در آمدنت به ایران تاثیر داشت؟
او یکی از مربیان بزرگ دنیاست. امیدوارم که مورد تاییدش باشم و رضایتش را جلب کنم. کروشنقش زیادی در حضور من داشت. با او صحبت کردم. از ته قلب این تصمیم را گرفتم که به ایران بیایم.
*در حال حاضر در فیس بوک و توئیتر صفحه داری؟ پیش از اینکه به ایران بیایی، در این دو سایت عضو بودی ولی پس از دعوتت به تیم ملی، ظاهرا اتفاقاتی افتاد که باعث شد تا هر دو صفحه ات را حذف کنی.
من اصلا عضو این سایتها نیستم. فقط در فیس بوک یک پیج هواداران دارم که آن هم برای خودم نیست چون وقت ندارم این سایتها را آپدیت کنم. یک نفر برای من یک صفحه هوادارای ساخته که نمیدانم کیست. این صفحه هم برای خود من نیست. از اول شرایط همینطور بوده است.
*دیروز حسابی تهران را گشتی؟ از برج میلاد بگیر تا نقاط دیدنی شهر را.
خب تهران خیلی بزرگ است. خیلی وسیع است. آخرین بار که در اینجا بودم، پانزده سال قبل بود. برایم اینجا شهر زیبا و جالبی است و از حضور مجدد در این شهر خوشحالم. از پدرم سوال کردم تهران بزرگتر است یا لندن. چیزی که برایم عجیب است رانندگی مردم ایران است. فکر نمیکنم هیچ وقت در ایران بتوانم رانندگی کنم. رفتیم برج میلاد را دیدیم. یک مسیر ورود ممنوع را هم رفتیم که نباید میرفتیم! مامور حراست آمد جلوی ما که من را شناخت. برایم جالب بود. از من خواست که پیاده شوم و با هم عکس یادگاری بگیریم. من هم این کار را کردم. برخورد او با من واقعا صمیمی و گرم بود. کلا مردم ایران با من برخورد خوبی دارند. اینجا همه خونگرم هستند و رفتارشان برایم جالب است.
*دوست داری در جام جهانی با کدام تیمها همگروه شویم؟
امیدوارم در گروه آلمان نباشیم. تیمشان خیلی قوی است و امیدوارم با آنها همگروه نشویم.
نظر شما