خبرگزاری شبستان- سرویس فرهنگ و ادب: قدمت داستان نویسی در ایران به بیش از یک سده قبل بر میگردد که از جمله آثار این دوران که با نثر روان فارسی موجود است، میتوان به آثار حاج زین العابدین مراغه ای (1276-1203) در عصر قاجار اشاره کرد. وی جزء نویسندگانی به شمار میآید که ره آورد سفرش به کشورهای مختلف را در قالب خاطرات نگاشته است. خاطراتی که بیشتر شرح رنج و درد آدمیان را بازگو میکرد؛ البته این طور به نظر میآید که سیاحتنامه ابراهیم بیگ، تنها اثر مکتوب و ماندگار او است. سال ها پس از آن و با ظهور عصر مشروطیت و رخداد های بزرگ سیاسی و فرهنگی، انسانهایی با افکاری جدید پا به عرصه وجود گذاشتند که با سپری شدن عهد ناصری و رواج ارتباطات با جهان خارج،آثار و نوشتههای خود را با رنج فراوان از قبیل چاپ در دیگر کشورها و آوردن آن به ایران، به دست خوانندگان می رسانند.
در زمینه آمادهسازی نثر پارسی،آخرین گام بلند را استاد علی اکبر دهخدا با نوشتن سلسله مقالههای «چرند و پرند» در روزنامه صور اسرافیل و وارد کردن عامل لحن در نثر روایی پارسی داشت.کار او را سپس سید محمدعلی جمالزاده با نوشتن «یکی بود یکی نبود» پی گرفت و صادق هدایت در مجموعه قصههایش به کمال رسانید که از پیشگامان این نهضت فرهنگی جمالزاده است. جمالزاده بیش از80 سال از عمرش را در خارج از ایران گذراند. سالهایی که جز یک دوره سکوت در دوران سلطنت رضاشاه تماماً به هوای عشق به فضاهای فرهنگی ایران نفس کشید و برای میهنش نوشت. قصههای عامیانه سرشار از طنز و کنایه که هر یک از شخصیت های داستانی، روایتگر شرح حال سیاستمداران و سیاست پیشگان ایرانی آن دوران بود، هر چند که بر خلاف میل منتقدان ادبیاش هیچگاه لحن نوشتاری خود را تغییر نداد. از اولین داستانش «یکی بود یکی نبود» تا آخرین مقاله و رساله و کتاب همچنان در حال هوای مشروطهخواهی آن دوران و مبارزه با استبداد و مستبدان قلم زد تا آنجا که در مورد تسلط بی چون و چرای او به دنیای کنایات و ضرب المثل ها، یکی از منتقدانش چنین نوشت: " انگار این اصطلاحات را توی کتابچه نوشته و با خودش برده به ژنو و هر وقت میخواهد معلوماتی صادر کند آنها را پشت سر هم ردیف می کند. بیجا، بی علت."
این تحلیل شاید اندکی از انصاف به دور باشد، زیرا شیوه نگاشتن و نثر روانی که در قالب کنایه و طنز، جمالزاده را به نوشتن واداشت، باعث شد تا همه آنچه که به شکل فرهنگ شفاهی سینه به سینه توسط نیاکان ما نقل شده بود، با خلق شخصیتهای متفاوت فرهنگی از طبقات مختلف اجتماع، آنها را به نقش آفرینی فراخواند و طی سالیان همه کنایات و ضرب المثلها و اصطلاحاتی را که از کودکی شنیده و خوانده بود به روی کاغذ بیاورد؛ تلاشی بی وقفه که پس از جمالزاده توسط امیر قلی امینی و بسیاری از پژوهشگران فرهنگی تداوم یافت.
شگل گیری رمان در آستانه مشروطیت
تردیدی نیست که روند ادبیات امروز به سود داستان نویسی به پیش میرود و نوشتن در شکلهای مختلف داستانی از اقبال شایسته در جامعه برخوردار است که سبب شده رویکرد نویسندگان به این نوع ادبی، بیش از پیش باشد به دلیل اینکه مردم، انعکاس زندگی خود و حوادث جامعه خود را به صورتهای مختلف در داستان کوتاه و بلند می یابند و بیش از پیش به سوی آن روی خواهند آورد، این اجتماعی ترین شکل نگارش ادبی که دیرزمانی از آن نگذشته است، در مسیر جریان کمال یابنده به پیش خواهد رفت. کمال یافتهترین شکل داستان نویسی را در قالب رمان میشناسیم و به تاریخی بر میگردد که تقابل جهانبینی نو و کهنه، در فاصله زمانی اندکی در اروپا و در زمینههای فلسفه و دانش و هنر و ادبیات آغاز شده بود. از این زمان، رمان از رمانس فاصله میگیرد و عالم جادویی و مینوی با جهان واقعی در ادبیات داستانی تفاوت مییابد.
رمان و رمان نویسی به سبک اروپایی و به معنای امروزی آن تا حدود 70 سال پیش که فرهنگ غرب در ایران رخنه پیدا کرده، در ادبیات ایران سابقه نداشت. ابتدا رمانها به زبانهای فرانسه و انگلیسی و روسی و آلمانی یا عربی و ترکی به ایران میآمد و کسانی که به این زبانها آشنا بودند، آنها را میخواندند و استفاده میکردند. سپس رمانهایی از فرانسه و بعد انگلیسی و عربی و ترکی استانبولی به فارسی ترجمه شد. رواج ترجمه رمانهای غربی در ایران، بی شک موجب ایجاد حرکتهای اجتماعی نیز شده است که حاصل آن آشکار شدن تضاد میان حکومت و مردم و نتیجه نهایی آن امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار بود و در ادامه اصلاحات اداری، بسط تجدد و ترقی، گسترش علوم جدید، گام به گام پذیرش اجتماعی یافت و نوگرایی در فرهنگ، به تدریج بخشی از نیاز عمومی جامعه شد و شکل ساده و تعلیمی نثر منشیانه قاجاری، یعنی سبک قائم مقام فراهانی، امیر نظام گروسی و مجدالملک سینکی در برخورد با فرهنگ غرب، روش جدلی و منطقی پذیرفت.
تاثیر سادگی بیان داستانها در تحول سیاسی و اجتماعی
بر این اساس، محققان معتقدند که تاریخ قصه نویسی در ایران، تاریخ انقلاب در زبان نیز هست؛ زبانی که پس از مشروطیت به سوی نحوه گفتار مردم عادی آمده است و خود را از معانی بیان پرتکلف رهایی داده است. تنی چند از پژوهندگان ادبیات مشروطه و تاریخ بیداری ایرانیان، ساده نویسی و شکل بیانی موثری را که در آخرین سالهای قبل از مشروطه در ایران رواج یافته بود، در پیدایی این تحول سیاسی و اجتماعی بی تاثیر ندانستهاند، به ویژه کتابهایی چون سیاحتنامه ابراهیم بیگ اثر زین العابدین مراغه ای را که توانسته است فساد دوران سالهای قبل از مشروطیت را با قلمی که یادآور تواناییهای ولتر در نشان دادن و رسوا کردن عوامل فساد است، رقم بزند؛ در این فرآیند، اثرگذار و شایان توجه میدانند. همچنین ترجمه «میرزا حبیب اصفهانی» از کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمز موریه که نثر آن برخاسته از نثر منشیانه قاجاری و وضوح و بی تکلفی شیوه داستان نویسی فرنگی و عنایت به اصطلاحات، لغات و امثال بومی ایران است، بر آثار دو نویسنده بزرگ بعدی یعنی علی اکبر دهخدا و محمدعلی جمالزاده به طور مستقیم موثر میدانند و این ترجمه را به شکلی، پیشرو واقعی نثر داستانی امروز ایران بر میشمرند.
پی نوشت:
* سرچشمههای مضامین شعر امروز ایران/ ولی الله درودیان/ نشر نی / چاپ اول 1385.
* یادنامه محمدعلی جمالزاده/ به اهتمام علی دهباشی/ نشر ثالث/ مقاله حسن عابدینی/ چاپ اول 1377.
* از صبا تا نیما/ یحیی آرین پور/ ناشر: زوار: تهران/ جلد دوم.
یادداشت: آزاده فضلی
پایان پیام/
نظر شما