از بازار دنیا  تا بازار آخرت

خبرگزاری شبستان: مسجد، بازاری از بازارهای آخرت است؛ در آن بر سفره آمرزش می‌نشینند، کالای آن مغفرت و ارمغان بهشت است...

به گزارش خبرگزاری شبستان، در شهرهای مذهبی و سنتی جهان اسلام، میان مسجد که بازار آخرت است تا بازار دنیا ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. معمولاً راسته ی بازار از جلو درهای مسجد آغاز می شود و بازار هم مسجد را تنگاتنگ دربرمی گیرد و با بافت شهر پیوند می خورد و وجود آن زندگی روزمره ای را که در بازار جریان دارد را تضمین می کند. قال رسول الله(ص) می فرماید: مساجد بازاری از بازارهای آخرت است؛ در آن بر سفره آمرزش می نشینند و کالای آن مغفرت و ارمغان بهشت است.

 

در واقع بین فضای مقدس و مکان زندگی که عالی ترین نمونه اش بازار است فاصله ای وجود ندارد. علاوه بر این، یک نوع تعامل و ارتباط خوب هم به چشم می خورد؛ به گونه ای که یکی دیگری را تضمین کرده و آن را به تحرک وا می دارد و هر دو با هم در یک فضا جمع شده اند. حاجیان در مکه که به زیارت مهم ترین کانون عبادی جهان اسلام آمده اند این زندگی معنوی و مادی را به نمایش می گذارند و این بیان گر آن است که در اسلام بین مادیت و معنویت تضادی وجود ندارد و دنیا هم می تواند مزرعه آخرت باشد.

 

استفانپوربیانکا می نویسد: « کانون چنین ترکیب شهری در ارتباط بین مسجد و بازار قرار دارد، ارتباطی که بر سنت کهن اسلامی استوار است. حتی خود مکه در عین حالی که زیارت گاه بوده مرکز تجاری به حساب می آمده است.»

 

بازارها بیشتر در امتداد مهم ترین راه های اصلی ساخته می شدند و در اغلب موارد، راسته ی بازار شاهراه اصلی شهر نیز بوده که مهم ترین و شلوغ ترین دروازه ها را به مرکز شهر متصل می کرد. در عین حال، مسجد جامع در کنار بازار قرار داشت؛ موضوعی که هم اکنون نیز در تهران، اصفهان، یزد، کاشان، نائین، اردستان و زواره شاهد آن هستیم. این اماکن برای عرضه تولید و خرید و فروش کالا شکل گرفت و بعدها کارکردهای متعدد فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد.

 

در واقع مسجد جامع شهر، به دلیل این که رکن اصلی قدرت معنوی و مذهبی به شمار می رود، نمی تواند جدا یا با فاصله زیاد از بازار موضع بگیرد و متصل به بدنه بازار و در آمیخته با کالبد واحدهای معماری شهری سازنده آن دیده می شود. در مثال های فوق، بافت مسکونی مجاور یا پشت بازار از راه ورودی های متعدد مسجد جامع به بازار ارتباط می یابد و مسجد جامع بیشتر رابطه مستقیم را با بافت مسکونی از یک سو و یا بافت بازرگانی و خدماتی از سوی دیگر برقرار می کند.

 

لویی ماسینیون خاطرنشان ساخته است که در شهرهای بزرگ عربی-اسلامی نظیر قاهره، رابطه نزدیکی بین منطقه مرکزی بازارها با مسجد جامع و مخصوصاً موقعیت پر رفت و آمد بازار طلا فروشان و مرکز صرافان و بازار تسبیح فروشان وجود دارد. بنابراین در ساختارپذیری مراکز شهری، بازار و مسجد جامع نقش قاطعی ایفا می کردند و حال آن که عموماً مرکز سیاسی شهر دارای نقش محدود یا ناچیزی بود.

 

ویژگی دوم تمرکز زدایی شدید شهری این است که فعالیت های شهر به صورت شعاعی به سمت نواحی بیرون منطقه بازارها و مسجد جامعه توسعه یابد. مکان یابی فعالیت ها از مرکز تقریباً خصوصیت شعاع های متحدالمرکزی را داشت و فعالیت های اقتصادی بر اساس اهمیتی که داشتند به صورت حلقه های محاط بر یکدیگر یا بر اساس مقدار آلودگی و مزاحمتی که ایجاد می کردند و یا بر اساس نیازهایشان به فضا مرتب و منظم می شدند.

 

بر این اساس، اقدامات وقفی که توسط پادشاهان قرن دهم در حلب و جنوب مدینه آن شهر انجام شد شامل تعدادی بازار می گردید که بعضی از آن ها هویت اصیل معماری دارند و به درستی با یک نظام متشکل از طاق ها و گنبدها به بناهای وقفی اصلی یعنی مسجد متصی مرتبطند. در تونس محله ی بازار پیرامون مسجد جامع سازمان یافته بود؛ متاسفانه شهرها و شهرک های جدید جهان اسلام از چنین ویژگی ای محرومند.
نویسنده: غلامرضا گلی زواره/ مساجد در تمدن اسلامی
پایان پیام/
 

کد خبر 297786

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha