خبرگاری شبستان: حج به عنوان فریضه ای عبادی – سیاسی در خود اسرار و رازهای بسیاری نهفته دارد؛ در گفتگو که با آیت الله مرتضی مقتدایی، عضو خبرگان رهبری، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رییس شوای سیاست گذاری حوزه های علمیه خواهران به گوشه ای از این راز و رمز پرداخته شده است.
چرا زائران خانه خدا پیراهن سفید و یکدت بر تن می کنند؟
حج که یکی از واجبات مهم در اسلام است از ارکان دین به حساب می آید و اعمال آن به دو بخش تقسیم می شود: اعمالی که در خود حین ورود به مکه انجام می شود اعم از احرام بستن، طواف، نماز طواف، سعی صفا و مروه، تقصیر، طواف نساء و نماز طواف نساء، و تقصیر. اما در اعمال حج عمره حجاج در مکه (بهتر است مسجدالحرام باشد) دوباره احرام می بندند و لباس احرام که سفید و ساده است را به تن می کنند. لباس که موجب زینت و گاه امتیاز و تفاخر و تکبر برخی انسان ها می شود، اینجا به دور از هر تشریفاتی، به صورت مشترک و مساوی و یکنواخت همه با آن محرم می شوند و برتری بر دیگران ندارند.
اما پس از احرام، وقوف در عرفات که رکن است، انجام می شود. حجاج در این مرحله باید به بیابان عرفات رفته از اول ظهر شرعی نیت کنند تا غروب آفتاب. اگرچه دعا و نمازی و عبادتی زائد بر آن اصل حضور، در اینجا واجب نیست اما اعمال مستحبی بسیاری وارد شده است که موجب تقرب به درگاه خداست.
فلسفه این وقوف در بیابان و صحرای عرفات چیست؟
مهمترین فلسفه این عمل، اطاعت امر خدا و تسلیم فرمان او بودن است. بنده ای که مطیع خداست، وقتی فرمانی از جانب او می رسد می گوید:"علی الراس و العین؛ یعنی بر سر و دیده" هر چند فلسفه آن عمل را نداند. وقتی بنده ای امر خدا را اجابت می کند و همین اطاعت مشخص می کند او بنده ای مطیع است و دعایش مستجاب می شود. ضمن اینکه در عرفات تمامی میهمانان خدا دور هم نشسته و دعا می کنند و اگر یک نفر قابلیت نظر خدا را پیدا کند، لطف او شامل همه می شود و این برکاتی است که در جوانب آن واجب قرار می گیرد.
زائران خانه خدا پس از وقوف در عرفات به مشعر می روند، فلسفه این عمل چیست؟
حجاج با ورود به این سرزمین باید از طلوع فجر تا طلوع خورشید نیت حضور پیدا کنند. فلسفه این عمل هم مانند وقوف در عرفات است و با هر عملی حاجی در روز قیامت صاحب درجه ای می شود. این فرصت ممکن است تنها یک بار در طول عمر انسان رخ دهد بنابراین زائران باید این توفیق را دریافته و قدر بدانند. پس از آن حجاج به سرزمین منی می روند و در روز عید قربان چند عمل به جای آوردند؛ ابتدا رمی جمره به این صورت که با پرتاب هفت سنگ ریزه به مکانی مشخص شیطان را از خود دور می کنند.
چه رازی در این عمل نهفته است؟
هنگامی که حضرت ابراهیم (ع) سه شب متوالی خواب دید فرزند خود را در راه خدا قربانی می کند، متوجه شد این امر پروردگار است و فرزند خود را به منی آورد، امر خدا را با اسماعیل در میان گذاشت و او هم گفت پدر! آنچه مامور هستی انجام بده. در این قضایا شیطان دائم حضرت اسماعیل را وسوسه می کرد که پدرت می خواهد سر تو را ببرد و ... اینجا بود به پدر شکایت کرد و گفت این پیرمرد مرا آزار می دهد و ایشان به فرزند دستور داد او را با سنگ ریزه طرد کند. این رمی جمره به صورت سمبلیک به تبع حضرت اسماعیل (ع) برای دوری از شیطان صورت می گیرد تا زائران دیگر او را اطاعت نکرده و از مسیر حق و حقیقت دور نشوند.
پس از رمی جمره چه عمل دیگری حاجیان در روز عید قربان به جای می آورند و سرّ آن چیست؟
پس از آن زائران خانه خدا به تبع حضرت ابراهیم (ع) قربانی می کنند. وقتی ابراهیم (ع) با موافقت خود اسماعیل (ع) ایشان را رو به قبله خواباند و کارد خود را تیز کرد تا با یک ضربه کار تمام کند و او زجر نکشد، در کمال تعجب مشاهده کرد کارد تیز نمی بُرد در نوبت بعد با فشار و ضربه این کار را انجام داد و همان شد، ابراهیمی که با همان دست بت های عظیم را شکسته بود، حالا نمی توانست با کاردی تیز سر فرزند خود را ببُرد! آن حضرت (ع) کارد را به سنگ وارد کرد و دو نیم شد! اینجا بود که ندا آمد ای ابراهیم! تو به وظیفه خود عمل کرده ای، خدا نمی خواهد کارد ببُرد. بنابراین این عمل هم به تبع ایشان انجام می شود. البته ریختن خون گوسفند مهم نیست. هدف از ذبح باید انجام تکلیف الهی باشد. اگر این حکم بر ما واجب می شد، آیا کسی حاضر بود فرزند خود را برای اطاعت امر خدا قربانی کند؟ آیا چنین نفس قوی داشتیم؟ بنابراین قربانی یعنی ما جان و مال و هر چه داریم را در راه خدا فدا می کنیم.
اما عمل سوم، تقصیر (تراشیدن موی سر) است؛ قدیم رسم بوده هر فردی می خواست نزد بزرگان حاضر شود، با تراشیدن موی سر خود را به حالت تسلیم و و اینکه از خود نشانی ندارد، در می آورده و حاضر می شده است؛ با تقصیر ما نشان می دهیم پروردگارا! ما هیچ چیزی از خود نداریم و مطیع امر تو هستیم و هر چه هست از آنِ توست.
پایان پیام/
نظر شما