به گزارش خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان، "تا جمعه ظهور" نام یکی از برنامه های رادیو معارف است که درراستای ترویج معارف مهدویت، با دعوت از کارشناسان متخصص مهدویت، موضوعات مختلفی را بررسی می کند.
میهمان این هفته "تا جمعه ظهور" حجت الاسلام محمد شهبازیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت است که سعی دارد قدمی در روشنگری آسیب های مهدویت بردارد.
وی در سخنانی با موضوع معیارها و مولفه های شناخت امام در عصر ظهور گفت: "امام باقر(ع) در روایتی در ذیل آیه ای از قرآن مبنی بر اینکه انسان باید به طعامی که استفاده می کند، نگاه کند و اینکه آن علاوه بر غذای دنیایی که باید حلال باشد و حرام نباشد. باید غذای روحی و معنوی نیز باشد. می فرماید: کسی که می خواهد علم آموزی کند و راه و روشی در زندگی خود انتخاب نماید. باید نگاه کند که از چه کسی این علم و مطالب را دریافت کرده است.
نشانه های ظهور معیار شناخت امام زمان(عج) نیست
دوران غیبت در منابع روایی دوران فتنه، تذبذب و مشکلات دینی مطرح شده است. اینکه افراد باطل پرچم های خود را در دست می گیرند، جلوی جماعتی حرکت می کنند و برای جذب افراد تلاش می نمایند. درصورتی که تمام اعمالشان الهی دینی و شرعی نیست.
امروز نمی توانیم روایتی را در اهل بیت(ع) پیدا کنیم که نشانه های ظهور را راه شناخت امام قرار داده باشند. این درحالی است که نشانه ها می توانند به زمان ظهور نزدیک یا دور باشند اما به هیچ عنوان معیار شناخت امام نیستند.
آنچه در این میان مهم است، شناخت خود امام است زیرا ما ائمه ای داریم که یا هدایت می کنند به سوی نار و آتش یا ائمه ای که هدایت می کنند به سوی حق و خداوند. این ائمه در آیات قرآن به دو عنوان تشبیه شده اند. امام های باطل و امام های حق.
حال باید ببینیم که افرادی که در دوران غیبت ادعای مهدویت می کنند، به چه معیارهایی شناخته می شوند. در کنار این مساله برخی هستند که ادعای لیدری و رهبری گروهی می کنند و به عنوان نایب امام و اولیای امام معرفی می کند و رهبری گروهی را به دست می گیرد. این معیارها ممکن است برای شناخت این افراد نیز مهم باشد.
در روایات تاکید شده است که هر امامی باید وصیت امامی را داشته باشد، امام حسن عسکری(ع) نیز به طور شفاف نام امام، کنیه ایشان و نسب ایشان را فرموده اند. بنابراین اگر یک مدعی ادعا کند که نصوصی بر امامت من است اما هیچ ظهور بارز و آشکاری در این مساله نبینیم، شاهدی بر غیر واقع بودن ادعای اوست.
جعل روایات، تقطیع روایات و مبهم گویی سه شگرد اصلی مدعیان دروغین
جعل روایات، تقطیع روایات، مبهم گویی و استفاده از الفاظ کلی سه شگرد اصلی مدعیان دروغین است. به طوری که امروزه احمد البصری که تبدیل شده به کلکسیونی از ادعاها، شگردش این است که از تقطیع کردن روایات استفاده کند. همچنین مبهم گویی نیز در این مدعیان دیده می شود. به طور مثال هر جا نام مهدی(ع) آمده این افراد به خودشان نسبت می دهند بدون مصداق داشتن آن.
علم و دانش نخستین معیار تشخیص امام حق و باطل
یکی از معیارهای تشخیص امام حق و باطل بحث علم و دانش است. در قرآن کریم تاکید شده است که آیا کسانی که علم دارند با کسانی که علم ندارند، مساوی هستند؟ و اشاره می کند که اگر قرار است که رهبری را انتخاب کنید، کسی که دارای علم و شناخت کامل نسبت به احکام الهی و حقایق عالم باشد را انتخاب کنید.
در روایات نیز به طور گسترده به این نکته نیز اشاره شده است که اهل بیت(ع) نیز خزینه های علم الهی هستند و علمشان به واسطه اینکه از خدا دریافت می کنند، علم فراگیری است و به صورت گسترده می تواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد.
در روایتی از امام رضا(ع) پرسیده شد: آیا اهل بیت(ع) به تمام علم هدایت بشر آگاه هستند که امام پاسخ می دهند امکان ندارد خداوند حجت خود را در زمین واسطه بین خود و مردم قرار دهد. الا اینکه دانشی را به او عنایت می کند که آن فراتر از دیگران است که برای هدایت گری نیز از آن استفاده می شود.
ازجمله راه های دریافت علوم اهل بیت(ع) می توان به تمسک به قرآن، منابع علم اهل بیت(ع)، کلام رسول خدا(ص)، آنچه که رسول خدا(ص) به اهل بیت(ع) خودشان دارند، آنچه که از کتب انبیای گذشته که اهل بیت(ع) به آنها مسلط هستند و علم جفر که تقسیم می شود به کتاب احمر و ابیض که البته باید گفت علم جفری که در اختیار اهل بیت(ع) است. جدای آن علم جفری است که بین مردم متداول است، این علم اختصاص به اهل بیت(ع) دارد، کتاب حضرت فاطمه زهرا(س) که در روایات داریم یکی از فرشتگان الهی بر حضرت زهرا(س) می خواندند. حضرت به امام علی(ع) و امام نیز املا می کردند و می نوشتند و خود کتاب امام علی(ع) اشاره کرد.
نکته دیگر اینکه اهل بیت(ع) علم فراگیر دارند و ما قائل هستیم که علم الهی است و به واسطه خدا به علوم آشنایی دارند. خلاف هم سخن نمی گویند، زیرا اهل بیت(ع) کلامشان واحد است و موید یکدیگر هستند.
احاطه علمی به روایات اهل بیت(ع) محکی برای مدعی امام عصر(ع)
نکته دیگر اینکه اهل بیت(ع) به روایات خود آگاه تر از دیگران هستند و فردی که ادعا کرده به عنوان امام. آیا خودش به روایات ائمه گذشته آگاهی دارد؟ ما باید محک بزنیم این مدعی را که به چه اندازه احاطه علمی به فضای روایات دارد؟ در غیر این صورت امام باطل است.
باید تاکید کنیم که نوع بیان امام عصر(ع) حجت خواهد بود. چراکه امام عصر(ع) تبیین دین خدا می کند و به بیان روایات اهل بیت(ع) می پردازد و ادله می آورد. درصورتی که معیارها را بدانیم.
این معیارها در جریان جعفر کذاب خود را نشان می دهد. جعفر برادر امام حسن عسگری(ع) است و ادعای امام دوازدهم کرد. افرادی پیش جعفر رفتند و از علم اهل بیت(ع) از آن سوال کردند. سوال از حلال و حرام پرسیدند و جعفر پاسخگو نبود، ولی امام زمان(ع) همان زمان پاسخ می دهند و افراد متوجه حقانیت حضرت می شوند.
در دوران معاصر نیز احمد بن اسماعیل روایات خلاف روایات اهل بیت(ع) می خواندند که استفاده از معیار علم و دانش نیز می تواند در شناخت این مدعیان کمک کند.
وی روایتی دارد مبنی بر اینکه فردی از شرق ظهور می کند که نمی تواند به بیت المقدس برسد و به یاری امام زمان(ع) نمی رسد تا اینکه می میرد. به این معنی که قبل از اینکه به امام برسد، می میرد. درحالیه در روایت دیگری می گوید من در سپاهیان حضرت هستم که این روایت در نقض روایت دیگر بیان شده است. البته بعد از اینکه متوجه اشتباهش می شود، توجیه می کند.
علم به حلال و حرام دومین معیار شناخت امام حق
معیار دیگر در شناخت مدعیان دروغین علم به حلال و حرام است. با این توضیح که در قرآن آمده آنچه که رسول خدا(ص) گفته باید بپذیرد و آنچه که نهی کرده است، از آن بگذرد، طبیعتا رهبر و امام جامعه باید بیشتر به این آیه قرآن پایبند باشد.
امام صادق(ع) نیز در روایتی می فرماید: کسی که ادعای امامت در پنهان می کند. لازم است که دلیل آشکار داشته باشد بر امامت خودش در جامعه که به امام می گویند آن نشانه چیست؟ حضرت می فرمایند این امام باید به حلال الهی پایبند بوده و حرام الهی را حرام بداند و ظاهرش گواهی بر باطنش باشد. یعنی آراستگی عمل داشته باشد و خودش نیز به آن عمل کند.
باید گفت که این معیار در بین مدعیان وجود ندارد. به طور مثال از جعفر کذاب بسیار دیده شده که مشغول لهو و لعب بود. پس متوجه شدند که او نمی تواند امام باشد. این معیار نیز معیاری واضح و روشن است در شناخت امام زمان(عج).
شیعیان غیبت کبری را با زمینه سازی کوتاه کنند
در ادامه این برنامه از حجت الاسلام محمدرضا نصوری در مورد علت غیبت و اینکه آیا شیعه در این غیبت نقش دارد؟ پرسیده شد که پاسخ دادند:
غیبت حضرت مهدی(ع) به معنای بلند و کوتاه، غیبت کبری و صغری است. اگر براساس مدت زمان غیبت کبری نگاه کنیم. از غیبت کبری 12 قرن می گذرد و طولانی شده است. همچنین اگر نگاهمان به ائمه قبل باشد، از زمان امام علی(ع) تا زمان امام حسن عسکری(ع) و مدت امامتشان این غیبت را حس می کنیم.
ولی نباید نگران این مساله باشیم و باید در طول غیبت توجه داشته باشیم که روز به روز به ظهور نزدیک تر می شویم. همانطور که در قرآن می گوید. قیامت نزدیک است، درحالیکه قرن هاست از نزول این آیه گذشته و باید گفت که باید زمینه را آماده کرد تا غیبت کوتاه شود.
برای بررسی علت طولانی غیبت باید فلسفه غیبت بررسی شود. توقیعی هم که از شیعیان داریم این است که باید توجه آنها بیش از دیگران باشد. آنها باید این غیبت را با آماده سازی کوتاه کنند.
ارائه مدلی از زندگی اقبال به تفکرات شیعه را به دنبال دارد
نباید مشکلات سیاسی و اقتصادی ما را از امر ظهور غافل کند و باید علاوه به ایجاد صمیمیت یک پالایش جدی نسبت به رفتارهای خود انجام دهیم و مدلی از زندگی را ارائه نماییم تا مردم به تفکران شیعه در این زمینه اقبال نشان دهند.
امروزه ولایت فقیه به یک مدل حکومتی تبدیل شده و توجه عالم را به خود جلب کرده است. ما باید در زمینه موعود باوری و منجی، پیش قراول این جریان باشیم و به رفتارهای خود توجه کنیم، باید بیش از دیگران تلاش کنیم و با تغییر سبک زندگی به عنوان انسان منتظر به زمینه سازی ظهور حضرت کمک کنیم."
پایان پیام/
نظر شما