خبرگزاری شبستان: اسلام نه چند همسری را اختراع کرد ، زیرا قرنها پیش از اسلام در جهان وجود داشت ، و نه آنرا نسخ کرد ، زیرا از نظر اسلام برای اجتماع مشکلاتی پیش میآید که راه چاره آنها منحصرا بتعدد زوجات است . ولی اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح کرد. استاد متفکر شهید مرتضی مطهری در بخشی از کتاب " نظام حقوق زن در اسلام " به تشریح نقش اسلام در چند همسری پرداخته است.
محدودیت
اول اصلاحی که بعمل آورد این بود که آن را محدود کرد ، قبل از اسلام تعدد زوجات نامحدود بود ، یک نفر به تنهائی میتوانست صدها زن داشته باشد و از آنها حرمسرائی بوجود آورد ، ولی اسلام حداکثر برای آن معین کرد ، به یکنفر اجازه نداد بیش از چهار زن داشته باشد . در حکایات و روایات نام افرادی در صدر اسلام دیده میشود که در حالیکه اسلام آوردند بیش از چهار زن داشتند و اسلام آنها را مجبور کرد مقدار زائد را رها کنند .
از آن جمله نام مردی بنام غیلان بن اسلمه برده میشود که ده زن داشت و پیغمبر اکرم او را مجبور کرد که شش تای آنها را رها کند و همچنین مردی بنام نوفل بن معاویه پنج زن داشت . پس از آنکه اسلام اختیار کرد رسول اکرم امر کرد که یکی از آنها را حتما رها کند .
در روایات شیعه وارد شده که یکنفر ایرانی مجوسی در زمان امام صادق اسلام اختیار کرد در حالیکه هفت زن داشت ، از امام صادق سؤال شد تکلیف این مرد که اکنون مسلمان شده با هفت زن چیست ؟ امام فرمود حتما باید سه تای از آنها را رها کند .
عدالت
اصلاح دیگری که اسلام بعمل آورد این بود که عدالت را شرط کرد و اجازه نداد به هیچ وجه تبعیضی میان زنان یا میان فرزندان آنها صورت بگیرد . قرآن کریم در کمال صراحت فرمود " « فان خفتم ان لا تعدلوا فواحده »" اگر بیم دارید که عدالت نکنید ، یعنی اگر بخود اطمینان ندارید که با عدالت رفتار کنید ، پس به یکی اکتفا کنید .
در دنیای قبل از اسلام اصل عدالت به هیچ وجه رعایت نمیشد ، نه میان خود زنان و نه میان فرزندان آنها . در مقاله 27 از کریستینسن و دیگران نقل کردیم که در ایران ساسانی رسم تعدد زوجات شایع بود و میان زنان و همچنین میان فرزندان آنها تبعیض قائل میشدند یکی یا چند زن ،( زنان ممتاز، پادشاه زن ) خوانده می شدند و از حقوق کامل برخوردار بودند ، سایر زنان بعنوان چاکر زن و غیره خوانده می شدند و مزایای قانونی کمتری داشتند . فرزندان چاکر زن اگر از جنس ذکور بودند، در خانه پدر به فرزندی پذیرفته میشدند و اگر دختر بودند به فرزندی پذیرفته نمی شدند .
اسلام همه این رسوم و عادات را منسوخ کرد ، اجازه نداد که برای یک زن یا فرزندان او امتیازات قانونی کمتری قائل گردند . ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن ضمن بحث از تعدد زوجات میگوید " بتدریج که ثروت نزدیک فرد بمقدار زیاد جمع می شد و از آن نگرانی پیدا می کرد که چون ثروتش بقسمتهای زیادی منقسم شود سهم هر یک از فرزندان کم خواهد شد ، این فرد بفکر میافتاد که میان زن اصلی و سوگلی ، و همخوابههای خود فرق بگذارد تا میراث تنها نصیب فرزندان زن اصلی شود " . این جمله می رساند که تبعیض میان زنان و فرزندان آنها در دنیای قدیم امر رائجی بوده است . ولی عجیب اینست که ویل دورانت بعد به سخنان خود چنین ادامه می دهد : "تا نسل معاصر ، تقریبا زناشوئی در قاره آسیا بدین ترتیب بوده است . کم کم زن اصلی مقام زن منحصر بفرد را پیدا کرد و زنان دیگر یا محبوبههای سری مرد شدند و یا اصلا از میان رفتند " .
ویل دورانت توجه نکرده یا نخواسته توجه کند که چهارده قرن است که در آسیا در پرتو دین مقدس اسلام رسم تبعیض میان فرزندان منسوخ شده است . یک زن اصلی و چند محبوبه سری داشتن جزء رسوم اروپائی است نه آسیائی . این رسم اخیرا از اروپا به آسیا سرایت کرده است .
به هر حال اصلاح دومی که اسلام در تعدد زوجات انجام داد این بود که تبعیض را چه در میان زنان و چه در میان فرزندان ملغی ساخت . از نظر اسلام " سوگلی " بازی بهر صورت و بهر شکلی جایز نیست . علماء اسلام تقریبا وحدت نظر دارند که تبعیض میان زنان تحت هیچ عنوانی جایز نیست . فقط بعضی از نحلههای فقهی اسلامی حق زن را طوری توجیه کردهاند که با تبعیض سازگار است . بنظر من نباید تردید کرد که این نظر درست نیست و بر خلاف مفهوم آیه کریمه قرآن است . رسول اکرم (ص) جملهای در این باره فرموده است که شیعه و سنی بالاتفاق آن را نقل و روایت کردهاند . فرمود " هر کس دو زن داشته باشد و در میان آنها بعدالت رفتار نکند ، بیکی از آنها بیشتر از دیگری اظهار تمایل کند ، در روز قیامت محشور خواهد شد در حالیکه یک طرف بدن خود را بزمین میکشد تا سرانجام داخل آتش شود " .
عدالت عالیترین فضیلت انسانی است ، شرط عدالت یعنی شرط واجد بودن عالیترین نیروی اخلاقی . با توجه باینکه معمولا احساسات مرد نسبت به همه زنها یکسان و در یک درجه نیست ، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان زنان ، یکی از مشکل ترین وظایف بشمار میرود .
همه می دانیم که رسول اکرم (ص) در ده سال آخر عمر خود یعنی در دوره مدینه که دوره جنگهای اسلامی بود و زنان بی سرپرست در میان مسلمین زیاد بودند زنان متعدد اختیار کرد . اکثریت زنان پیغمبر بیوه و بزرگسال بودند و غالبا از شوهران سابق خود فرزندانی داشتند . تنها دوشیزهای که پیغمبر اکرم با او ازدواج کرد عایشه بود . عایشه به همین جهت همیشه تفاخر می کرد و می گفت من تنها زنی هستم که جز پیغمبر شوهر دیگری او را لمس نکرده است .
رسول اکرم منتهای عدالت را درباره همه آنها رعایت میکرد و هیچگونه تبعیضی میان آنها قائل نمیشد . عروه بن زبیر خواهرزاده عایشه است ، درباره طرز رفتار پیغمبر اکرم با زنان خود از خاله خویش عایشه سؤالاتی کرده است . عایشه گفت : رسم پیغمبر این بود که هیچیک از ما را بر دیگری ترجیح نمیداد . با همه بعدالت و تساوی کامل رفتار میکرد . کمتر روزی اتفاق میافتاد که بهمه زنان خود سر نزند و احوالپرسی و تفقد نکند ، ولی نوبت هر کس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت می کرد و شب را در خانه آنکس بسر میبرد که نوبت او بود . اگر احیانا در وقتی که نوبت زنی بود میخواست نزد زن دیگر برود رسما میآمد و اجازه می گرفت ، اگر اجازه داده می شد می رفت و اگر اجازه داده نمی شد نمی رفت . من شخصا اینطور بودم که هر وقت از من اجازه می خواست نمیدادم .
رسول اکرم (ص) حتی در بیماریی که منجر به فوت ایشان شد که توانائی حرکت نداشت عدالت را در کمال دقت اجرا کرد . برای اینکه عدالت و نوبت را رعایت کرده باشد هر روز بسترش را از اتاقی باتاق دیگر منتقل می کردند ، تا آنکه یک روز همه را جمع کرد و اجازه خواست در یک اتاق بماند و همه اجازه دادند در خانه عایشه بماند .
علی ابن ابیطالب علیه السلام در اوقاتی که دو زن داشت حتی اگر میخواست وضو بسازد ، در خانه زنی که نوبتش نبود وضو نمی ساخت . اسلام برای شرط عدالت آن اندازه اهمیت قائل است که حتی اجازه نمیدهد مرد و زن دوم در حین عقد توافق کنند که زن دوم در شرائطی نامساوی با زن اول زندگی کند . یعنی از نظر اسلام رعایت عدالت تکلیفی است که مرد نمیتواند با قرار قبلی با زن ، خود را از زیر بار مسؤولیت آن خارج کند .
مرد و زن هیچکدام حق ندارند چنین شرطی در متن عقد بنمایند . زن دوم کاری که میتواند بکند فقط اینست که عملا از حقوق خود صرفنظر کند . اما نمیتواند شرط کند که حقوقی مساوی با زن اول نداشته باشد ، همچنانکه زن اول نیز میتواند کاری کند که قانونا حقی نداشته باشد . از امام باقر علیهالسلام سؤال شد آیا مرد میتواند با زن خود شرط کند که فقط روزها هر وقت بخواهد باو سر بزند ، یا ماهی یکبار یا هفتهای یکبار نزد او برود . یا شرط کند که نفقه بطور کامل و مساوی با زن دیگر باو ندهد و خود آن زن هم از اول این شرطها را بپذیرد ؟ امام فرمود : " خیر ، چنین شرطهائی صحیح نیست ، هر زنی به موجب عقد ازدواج خواه ناخواه حقوق کامل یک زن را پیدا میکند . چیزی که هست پس از وقوع ازدواج هر زنی میتواند عملا برای جلب رضایت شوهر که او را رها نکند یا بعلت دیگری همه یا قسمتی از حقوق خود را ببخشد " .
تعدد زوجات با این شرط اخلاقی اکید و شدید بجای آنکه وسیلهای برای هوسرانی مرد واقع گردد ، شکل و قیافه انجام وظیفه بخود میگیرد . هوسرانی و شهوت پرستی جز با آزادی کامل و دنبال هوای دل رفتن سازگار نیست ، هوسرانی آنگاه صورت عمل بخود میگیرد که آدمی خود را در اختیار دل قرار دهد و دل را در اختیار خواهشها و میلها . دل و خواهشهای دل منطق و حساب بر نمیدارد . آنجا که پای انضباط و عدالت و انجام وظیفه بمیان میآید ، هوسرانی و هواپرستی باید رخت بربندد . ازینرو به هیچ وجه تعدد زوجات را در شرائط اسلامی نمیتوان وسیلهای برای هوسرانی شناخت .
کسانی که تعدد زوجات را وسیله هوسرانی قرار دادهاند ، قانون اسلامی را بهانه برای یک عمل ناروا قرار دادهاند ، اجتماع حق دارد آنها را مؤاخذه و مجازات و این بهانه را از دست آنها بگیرد .
مسأله بیم از عدم عدالت
انصاف باید داد که افرادی که شرایط اسلامی را در تعدد زوجات کاملا رعایت میکنند بسیار کماند . در فقه اسلامی میگویند " اگر بیم داری که استعمال آب برای بدنت زیان دارد وضو نگیر " " اگر بیم داری که روزه برایت زیان دارد روزه نگیر " . این دو دستور در فقه اسلامی رسیده است . شما افراد بسیاری را میبینید که میپرسند میترسم آب برایم زیان داشته باشد ، وضو بگیرم یا نگیرم ؟ . میترسم روزه برایم ضرر داشته باشد ، روزه بگیرم یا نگیرم ؟ البته این پرسشها پرسشهای درستی است . چنین اشخاصی نباید وضو بسازند و نباید روزه بگیرند .
ولی نص قرآن کریم است که " اگر بیم دارید که نتوانید میان زنان خود به عدالت رفتار کنید یک زن بیشتر نگیرید " . با این حال آیا شما در عمر از یکنفر شنیدهاید که بگوید میخواهم زن دوم بگیرم اما بیم دارم که رعایت عدالت و مساوات میان آنها نکنم ، بگیرم یا نگیرم ؟ من که نشنیدهام . حتما شما هم نشنیدهاید . سهل است ، مردم ما با علم و تصمیم اینکه بعدالت رفتار نکنند . زنان متعدد می گیرند و این کار را بنام اسلام و زیر سرپوش اسلامی انجام میدهند . اینها هستند که با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام میکنند . اگر تنها کسانی اقدام به تعدد زوجات نمایند که لااقل این یک شرط را واجد باشند جای هیچگونه بهانه و ایرادی نبود .
حرمسراها
موضوع دیگری که سبب شده تعدد زوجات را بر قانون اسلام عیب بگیرند ، دستگاههای حرمسراداری خلفا و سلاطین پیشین است ، برخی از نویسندگان و مبلغین مسیحی تعدد زوجات اسلامی را مساوی با حرامسراداری با همه مظاهر ننگین و مظالم بی پایان آن معرفی کردهاند و چنین وانمود می کنند که تعدد زوجات در اسلام یعنی همان حرمسراداریها که تاریخ در دستگاههای خلفا و سلاطین پیشین نشان می دهد .
متأسفانه بعضی از نویسندگان خودمان نیز که حرف بحرف باز گو کننده افکار و عقاید و منویات غربیها هستند ، هر جا که نام تعدد زوجات میبرند آنرا با حرمسرا ردیف میکنند . این قدر شخصیت و استقلال فکری ندارند که میان آنها تفکیک کنند .
شرائط و امکانات دیگر گذشته از شرط عدالت ، شرائط و تکالیف دیگری نیز متوجه مرد است . همه میدانیم که زن مطلقا یک سلسله حقوق مالیو استمتاعی بعهده مرد دارد ، مردی حق دارد آهنگ چند همسری کند که امکانات مالی او باو اجازه این کار را بدهد . شرط امکان مالی در تک همسری نیز هست ، اکنون فرصتی نیست که وارد این بحث بشویم . امکانات جسمی و غریزی نیز بنوبه خود شرط و واجب دیگری است . در کافی و وسائل از امام صادق روایت شده است که فرمود " هر کس گروهی از زنان نزد خود گردآورد که نتواند آنها را از لحاظ جنسی اشباع نماید و آنگاه آنها به زنا و فحشا بیفتند گناه این فحشا بگردن اوست " تاریخچههای حرمسراها داستانها ذکر میکنند از زنان جوانی که از لحاظ غریزه تحت فشار قرار میگرفتند و مرتکب فحشاء میشدند و احیانا پشت سر آن فحشاها کشتارها و جنایتها واقع میشد .
مرد امروز و تعدد زوجات
مرد امروز از تعدد زوجات رو گردان است . چرا ؟ آیا بخاطر اینکه میخواهد به همسر خود وفادار باشد و به یک زن قناعت کند یا بخاطر اینکه میخواهد حس تنوع طلبی خود را از طریق گناه که به حد اشباع وسیله برایش فراهم است ارضاء نماید ؟ امروز گناه جای تعدد زوجات را گرفته است نه وفا . و بهمین دلیل مرد امروز سخت از تعدد زوجات که برای او تعهد و تکلیف ایجاد میکند متنفر است . مرد دیروز اگر میخواست هوسرانی کند راه گناه چندان برای او باز نبود ناچار بود تعدد زوجات را بهانه قرار داده هوسرانی کند . در عین اینکه شانه از زیر بار بسیاری از وظائف خالی میکرد از انجام بعضی تعهدات مالی و انسانی درباره زنان و فرزندان چارهای نداشت . اما مرد امروز هیچ الزام و اجباری نمیبیند که کوچکترین تعهدی در زمینه هوسرانیهای بی پایان خود بپذیرد . ناچار علیه تعدد زوجات قیام میکند .
مرد امروز تحت عنوان سکرتر ، ماشین نویس و صدها عنوان دیگر کام خود را از زن میگیرد و بودجه آنرا بصندوق دولت یا شرکت یا مؤسسهای که در آن کار میکند تحمیل میکند بدون آنکه دیناری از جیب خود بپردازد . مرد امروز هر چند صباح یکبار معشوقه خود را عوض میکند بدون اینکه احتیاجی به تشریفات مهر و نفقه و طلاق داشته باشد . مسلما موسی چومبه با تعدد زوجات مخالف است زیرا او همیشه یک سکرتر مو بور جوان زیبا در کنار خود دارد و هر چند سال یکبار آن را عوض میکند . با چنین امکاناتی چه حاجت بتعدد زوجات ؟
در شرح حال برتراند راسل که یکی از مخالفین سرسخت تعدد زوجات است چنین میخوانیم " در نخستین دوران زندگی او علاوه بر مادر بزرگش ، دو زن دیگر نقش بزرگی داشتهاند که یکی از آنها " آلیس " نخستین همسرش و دیگری رفیقهاش بنام " اتولین مورل " میباشند . " مورل " از زنان سرشناس آن دوره بود و با بسیاری از نویسندگان اوایل قرن بیستم دوستی داشت " . مسلما چنین شخصی با تعدد زوجات روی موافق نشان نمیدهد . گویا همین رفیقه بازی او بود که به ازدواج او با همسرش " آلیس " پایان داد . زیرا از زبان خود راسل چنین نوشتهاند : " در بعد از ظهر یکی از روزها هنگامیکه با دوچرخه عازم یکی از ییلاقات نزدیک شهر بودم ناگهان احساس کردم که دیگر " آلیس " را دوست ندارم " .
بنا بر این گزارش کتاب نظام حقوق زن در اسلام، اثر به جا مانده از متفکر شهید استاد مرتضی مطهری است.
پایان پیام/
نظر شما