هشدار یک روحانی شیعه به سازمان جهانی یونیسف

خبرگزاری شبستان: قبر کودک سه ساله ای به نام حضرت رقیه خاتون علیهاالسلام که شیعه و سنی، مسیحی و زرتشتی و سایر ادیان او را به دیده حرمت می نهند و دست توسل به آن طفل یتیم سیدالشهدا علیه السلام بلند می کنند ...

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان و به نقل از شیعه آنلاین، در پی کشتار فجیع و قتل عام بی سابقه اخیر کودکان مظلوم و بی دفاع شیعه در سوریه و دیگر کشورهای اسلامی و سکوت معنادار مدعیان حمایت از کودکان، حجة الاسلام و المسلمین شیخ "محمّد امیری سوادکوهی" از محققین و نویسندگان سرشناس و جوان شیعه که چندی پیش با ارسال نامه هایی به سازمان جهانی دیدبان حقوق شیعیان و سازمان جهانی یونسکو، احقاق حقوق شیعیان و حفظ میراث فرهنگی جهان اسلام به ویژه "بقیع الغرقد" را مطالبه نموده بود، در جدیدترین فعالیت های فرهنگی - حقوقی خود، با ارسال نامه ای تکان دهنده به سازمان جهانی یونیسف (صندوق کودکان ملل متحد)، ضمن هشدار به نهادهای مدعی حقوق بشر، خواستار حفظ خون پاک کودکان مظلوم و بی پناه شیعه در سر تا سر جهان شد.

 

متن این نامه که نسخه اصلی آن برای ما ارسال شد، به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
مدیرکل محترم سازمان جهانی یونیسف (United Nations Children's Fund)
سلام علیکم ..

زحمات و خدمات ارزنده و رایزنی های متعدد حضرتعالی و سازمان جهانی یونیسف نسبت به حفظ حقوق کودکان، قابل تقدیر است ولکن همانگونه که در کتاب آسمانی مسلمانان آمده (وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ)؛ «و پیوسته یاد آوری کن، به تحقیق که یاد آوری، مومنان را سودمند است»، و از آنجایی که سازمان جهانی یونیسف بر اساس فطرت پاک انسانی تأسیس شده است و طبق عهدنامه ی (Convention on the Rights of the Child) حمایت از کودکان مظلوم از هر رنگ و نژاد و دین و مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده است، مطالبی را خدمتتان عرضه می دارم تا مسئولیت خطیرتان در جوامع انسانی را گوشزد کرده باشم.

خدای متعال در ابتدای خلقت بشریت تا به امروز، پیامبرانی را برای هدایت و کمال مردم برگزید و آنان را هادیان راه معرفی کرد که اوّلین آنان حضرت آدم ابو البشر و خاتم آنها حضرت خاتم الانبیاء محمّد صلی الله علیه وآله و دوازده خلیفه بعد از ایشانند که منادی رحمت و صلح و حمایت از کودکان و ضعیفان و محرومان می باشند.

اگر اندکی با تأمل در تاریخ اسلام بنگریم ملتفت خواهیم شد که پس از شهادت پیامبرآخرالزمان حضرت محمّد صلی الله علیه و آله، عده ای برای منحرف نمودن مسیر انسانیت، مانع از ادامه جریان نبوت شدند و درب خانه باب العلم نبوی یعنی امیرالمومنین علی علیه السلام را آتش زدند و برترین بانوی جهان خلقت را به شهادت رسانیدند و فرزند شش ماهه او را سِقط کردند تا به خیال خام خود ، جهان را از مسیر الهی خویش خارج کنند ... .

نمی خواهم خاطر مبارکتان را مکدّر کنم! ولکن درد دلهای تاریخ اسلام بسیار است و بنده شما را به مطالعه کتاب سلیم بن قیس هلالی (اسرار آل محمّد علیهم السلام) که از کتاب های معتبر تاریخ اسلام به شمار می آید توصیه می کنم که حقایق تاریخ و ظلم هایی که بر انسانیت و انسان و به خصوص کودکان و ضعیفان رقم خورد را بر همگان هویدا می سازد.

واقعاً جای بسی تأمل است که عده ای برای رسیدن به مقاصد دنیوی، چنین حقوق جامعه و خانواده و کودکانی که آینده سازان جامعه هستند را نادیده گرفتند!

آن زمان کسی نبود در احقاق حق مادری مظلومه اقدامی کند و مانع از کشته شدن گوهر وجودش (حضرت محسن بن علی علیهما السلام) شود.

نمی دانم! آیا دادگاه های بین المللی امروز و نهادهای انسانی و مدعی حقوق انسان، حاضرند که آن حادثه هولناک بشری را پیگیری و به بحث و تحلیل بگذارند؟ آیا کشتن شخصیت باعظمتی که علت و سبب خلقت عالم و مادر دوازده امام و ریشه شجره خاتم و حلقه اتصال نبوت و ولایت است، جای بحث و بررسی ندارد که به کدامین گناه او و جنین شش ماهه اش را مظلومانه به شهادت رسانیدند...؟!

آن زمان گذشت! تاریخ روز دیگری را به چشم خود دید،آن زمانی که در صحرایی به نام کربلا، طفل شش ماهه ای را که از عطش به خود می پیچید، به جای آنکه با جرعه ای از آب سیرابش کنند، تیر سه شعبه ای حواله اش کردند و خواهران او را با تازیانه زدند و حتی گوشواره از گوششان پاره نمودند تا اسلام حقیقت خود را از دست بدهد ...
آن زمان نیز کسی نبود که دفاع از حریم این کودکان نازدانه کند... و در حال حاضر هم در نهادهای مدعی حقوق کودکان، کسی نیست آن جرم های سنگین و بی رحمانه را به بحث و تحلیل بگذارد و حقوق آنان را مطالبه کند که چه گذشت بر یتیمان نواده پیامبر آخرالزمان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام که از کربلا تا شام بر مرکب های سخت و بی سایبان، گرسنه و تشنه، در سرمای شدید شب ها و گرمای سوزان روزها و در همه حالات نظاره گر سر های بریده پدرانشان بودند...!

امروزه بحمدالله مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری همانند یونیسف، کوچکترین مسئله انسانی را به تحلیل و بررسی می گذارند، ولی قتل عام و اسارت آنهایی که خود حقیقت و علت خلقت عالم هستند چنین نادیده گرفته می شود.

سخن را مختصر کنم... آن رویه ی ظالمانه و ضد انسانی تا به امروز ادامه دارد و حقیقتاً امروز چه می گذرد بر کودکان بی پناه و مظلوم شیعه که به جرم محبت پدرانشان به اوّلین خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علی علیه السلام زنده به گور می شوند و آنان را به دار مجازات می آویزند.

سؤالی که بغض را در گلوی هر انسان آزاده و روشن دل می نهد و بی اختیار اشک از چشمانِ همه جاری می کند این است که آیا آن کودکی که در یکی از روستاهای سوریه، به جرم آنکه از فرزندان و نسل حضرت زهرا سلام الله علیها است، سرش را می برند شامل مسئولیت خطیرتان هم می شود؟!

مگر سازمان جهانی یونیسف تعهد نداده است که بر اساس حقوق کودکان که در اعلامیة ژنو 1924 آمده، اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر ـ کنوانسیون حقوق کودک (1989) و منشور سازمانی خود، از همه سازمان‌ها و نهادهای فعال در سطح جهان و مقامات ملی و محلی کمک می‌گیرد تا از تضییع حقوق کودکان جلوگیری نماید!

آیا کودکان مظلوم کشور ستمدیده عراق نیز شامل طرح ها و تبصره های حقوق کودکان سازمان جهانی یونیسف می شوند؟

آیا فرزند کوچک رهبر شیعیان مصر، علامه شهید شحاته که به چشم خود مشاهده کرد که بر پدر بزرگوارش چه گذشت... آیا او احساس و درک کودکانه نداشت و کسی نیست پاسخ هِق هِق این طفل یتیم را بدهد، آنزمان که می دید جسد بی جان پدرش را در خیابان های مصر می چرخاندند...!

آیا کودکان پاراچنار و هزاره و کویته که روزانه شاهد مثله شدن بدن و ذبح پدران و مادران و برادرانشان هستند، شامل قوانین انسان دوستانه سازمان جهانی یونیسف نمی شوند؟!

اگر واقعاً هدف تأسیس چنین سازمانی، صلح و حمایت از کودکان مظلوم جهان است، چرا کسی قطرات اشک صدها بلکه هزارها کودک یتیم عراقی، بحرینی، سوری، مصری، پاکستانی و غیره را نمی بیند که قربانی افراطی های تکفیری می شوند.

مصیبت دردناک تر اینکه از طرفی نیز می بینیم که متاسفانه علی رغم مظلومیت و شکنجه هایی که بر این کودکان جاری می شود، قبور این کودکان در کشورهای مختلف خصوصاً در عربستان و سوریه را تخریب می نمایند تا اثری از منادیان نور باقی نماند.

با نهایت تأسف و تاثر باید خدمت شما عرضه بدارم، این روزها قبر مطهر آن دختر سه ساله ای که بدن مبارکش از شدت تازیانه سیاه و کبود شده بود و کسی نبود در احقاق حق او بعنوان یک کودک یتیم تلاش کند، محاصره شده و آماج خمپاره و تیرهای کینه و نفاق می باشد. قبر کودک سه ساله ای به نام حضرت رقیه خاتون علیهاالسلام که شیعه و سنی، مسیحی و زرتشتی و سایر ادیان او را به دیده حرمت می نهند و دست توسل به آن طفل یتیم سیدالشهدا علیه السلام بلند می کنند ... .

سخن را کوتاه می کنم، اگر چه قلبمان و قلب همه روشن دلان و آزادگان جهان از شدت فاجعه ظلم به کودکان مظلوم شیعه جریحه دار است و حقیقتاً نمی دانم بر قلب مبارک مولای مظلومان عالم حضرت بقیت الله الاعظم مهدی موعود ارواحنافداه چه می گذرد؟!

بنابراین اینجانب به نوبه خود، از بزرگترین نهاد بین المللی حمایت از کودکان می خواهم که مسئولیت خود را در قبال بزرگترین امتحان تاریخی اش نسبت به کشتار کودکان شیعه به انجام رساند تا قضاوت آیندگان درباره آن نهاد سبب سرافرازیتان گردد و این مستلزم آن است که می بایست از خون و جان و مال و ناموس شیعیان صدیق اکبر و فاروق اعظم امیرالمومنین علی علیه السلام در سر تا سر جهان حفاظت شود. و چنانچه حرکت اصلاحی و رسیدگی لازم از سوی این سازمان های جهانی و نهادهای انسانی دیده نشود، اینجانب به نوبه خود این واقعیات تلخ را در کتب و تألیفات خویش ثبت می نمایم و مظلومیت کودکان شیعه و ذبح و قتل عام آنان را در تاریخ فریاد می زنم تا آیندگان بدانند که کسی نبود در مقابل نسل کشی شیعیان و ذبح آشکار کودکان و ایتام آل محمّد علیهم السلام قدمی بردارد.

در خاتمه در مقابل این همه ظلم و ستم، بی ادبی و جسارت به ساحت مقدس محبان رسول خدا و اهل بیت پاک آنحضرت؛ شیعیان مظلوم جهان و ذبح آشکار کودکان بی گناه، جبهه بر خاک می نهم و ظهور منتقم مظلومان و مستضعفان جهان و ایتام آل محمّد علیهم السلام را از خدای متعال مسئلت می جویم.

وعجل اللّهم فی فرج مولانا و صاحبنا صاحب العصر و الزمان
امیری سوادکوهی
24 شوال المکرم 1434 ه. ق

پایان پیام/

کد خبر 288801

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha