به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، آریا نوشت: احمدی مقدم در بخشی از گفتگو با هفته نامه مثلث گفته است :«شهرداری در دوره آقای احمدینژاد حمایتهایی از بسیج در ساخت پایگاه مقاومت کرد. شاید ایشان در همان انتخابات ریاستجمهوری سال 84 تصور میکرد که ما در بسیج هم میآییم به نوعی حمایت بسیجیها را به نفع ایشان جلب میکنیم. شاید اولین دلخوری ایشان نسبت به ما این بود که ما این کار را نکردیم. البته هیچ گاه رسما از ما چنین درخواستی نکرد. تصورم این بود که شاید چنین توقعی از من داشت.»
وی افزوده است : بعد وقتی 18 تیر 84 فرمانده نیروی انتظامی شدم تصورم این بود ایشان چنین پیشنهادی کرده که من فرمانده ناجا شوم. اتفاقا روز پنجشنبه 16 تیرماه بود که به من پیشنهاد شد. روز پنجشنبه 16 تیر واسطهای این پیشنهاد را مطرح کرد و گفت: «شنبه بیایید دفتر موقع نماز آنجا با آقاملاقات داشته باشید.» من ناخداگاه گفتم این پیشنهاد آقای احمدینژاد بود. برای اولین بار است که این موضوع را میگویم. با سیدمهدی هاشمی به منزل آقای احمدینژاد رفتیم. البته او برای رایزنیها در مجلس قدیم مستقر بود و شبها خانه نمیرفت. اتفاقا آن روز به خانه رفته بود. من گفتم برویم مجلس قدیم، گفتند آقای احمدینژاد به خانه رفته، بر همین اساس به منزل او رفتیم. اتفاقا قوم و خویشها هم آمده بودند. فرصت زیادی نداشتیم.پذیرایی کردند و به آقای احمدینژاد گفتم: «از طرف شما چنین چیزی مطرح شد؟» گفت: «خیر من اتفاقا چنین پیشنهادی ندادم. نظرم هم این نیست، شاید یک جای دیگری بودید بهتر بود.»
سوال دوم هم این بود که «اگر بتوانیم در ناجا بحث مبارزه با قاچاق مواد مخدر و کالا را متمرکز کنیم بهتر است». گفت: «خیر نظرم این نیست. فکر دیگری دارم که وزیر کشوری بگذارم که توان این کارها را داشته باشد تا بحث را در وزارت کشور متمرکز کنم.» گفتم: «فرمایشی ندارید خداحافظ شما».
فرمانده ناجا ادامه داده است : فردا که خدمت حضرت آقا رسیدم، به ایشان گفتم که چون تصورم این بود که شاید پیشنهاد فرمانده نیروی انتظامیشدن من از طرف آقای احمدینژاد باشد سری به او زدم و همچنین پیشنهادهایی را نیز مطرح کردم. حضرت آقا گفتند: «اینکه رفتید اشکال ندارد اما من در آن دو مطلب مداخلهای ندارم، قاچاق کالا و مواد مخدر بسته به نظر دولت است. هر نظری داشتند خودشان میدانند. من مداخله ندارم.»
پایان پیام/
نظر شما