ریشه مشروطه را باید در ناکارآمدی های سیاسی اجتماعی جست

خبرگزاری شبستان: یک مورخ با بیان اینکه جنبش مشروطه برآیند عوامل متعد ذهنی و عینی است، گفت: این دوره مقارن است با بازتاب تفکر علمای دین؛ ریشه این جنبش را باید در ناکارآمدی در عرصه های گوناگون جست.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان،‌ اولین برنامه از سری جدید مجله علوم انسانی زاویه بعد از ماه مبارک رمضان،‌ چهارشنبه شب،‌ مطابق با 6 شهریور ماه،‌ با عنوان «نهضت مشروطه؛‌ دینی یا غربی» با حضور لطف‌الله آجدانی،‌ مورخ و حجت‌السلام و المسلمین احمد رهدار،‌ استاد حوزه و دانشگاه،‌ به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.

آجدانی در ابتدای این مناظره اظهار کرد: با تامل در سرشت نهضت مشروطه به صراحت می توان ادعا کرد که جنبش مشروطیت برآیند عوامل متعدد ذهنی و عینی است که ذیل آن می توان اثرگذاری نهادهای غربی را باز جست کمااینکه در این دوره تاریخی می توان اندیشه های دیگر گروها و به ویژه بازتاب تفکر علمای دینی را مشاهده کرد.

وی با بیان اینکه تلقی از غربی یا اسلامی بودن جنبش مشروطه همواره محل مناقشه بوده است، تصریح کرد: ریشه شکل گیری مشروطیت را می توان به ناکارآمدی ها موجود آن زمان در حوزه های سیاسی،‌ اجتماعی، ‌فرهنگی و اقتصادی تسری داد.
این محقق تصریح کرد: منهای علمای درباری که حافظ وضعیت موجود بودند، دیگر علما نسبت به حقوق مردم احساس مسئولیت می کردند.

آجدانی با بیان اینکه علما در بسیاری از جنبش ها پرچم دار بودند،‌ ادامه داد: در کنار علما برخی روشنفکران نیز در اعتراضات حضور داشتند، اما درباره نهضت مشروطه زمانی که بحث ایدئولوژی طرح می شود نقش روشنفکران و نخبگان تجددگرا بیشتر به نظر می رسد.
وی با بیان اینکه نمی توان تاریخ را آنگونه که علاقه مندیم ‌تعریف کنیم، عنوان کرد: بیان تاریخ مبتنی بر تعصبات و تاریخ سازی های استوار بر تعلقات با آنچه که حقیقتا اتفاق افتاده متفاوت است.

این مورخ در ادامه خطاب به حجت‌الاسلام رهدار بیان کرد:‌ ادعای شما مبتنی بر اینکه علما در همه مقاطع نقشی برجسته داشته و در این میان روشنفکران از جایگاهی برخوردار نبوده و نمی توانستند مخاطبی را جلب کنند تنها ادعایی است که البته طرحش آسان است اما محتاج اثبات است.
وی در این راستا ادامه داد: علما در دوران قاجار نفوذ داشتند و در عصر مشروطه مطالبات جدیدی در جامعه طرح می شود و نهادهای جدیدی پایشان به میدان باز می شود، اما سوال آن است که کدام نهاد توسط روحانیت طرح شد، ‌طرح مطالبات جدید اقدامی از سوی روشنفکران بود.
آجدانی با بیان اینکه نقدهایی نیز بر روشنفکران وارد است، ‌تصریح کرد: ‌با این وصف اما بسیاری از مطالبات از سوی روشنفکران در ایران طرح شد و اگر به متون تاریخی مراجعه کنیم با وجود محدودیت های موجود برای این قشر، اما همواره تشکل های زیرزمینی آنها برقرار بوده است.
وی خطاب به حجت الاسلام رهدار گفت: شما نقش روشنفکران بر روحانیت در دوره مشروطه را انکار می کنید ،‌اساسا زمانی که مفاهیم جدیدی در جامعه طرح می شود در ابتدای امر مفاهیم سنتی را به چالش می کشاند لذا جامعه سنتی ناگزیر است که برای رویارویی با مسائل جدید وارد بحث شود،‌ چنانچه در دوره مشروطه نیز علما وارد بحث شدند.
آجدانی ابراز کرد: ‌بر این اساس رسائل و مستنداتی در حوزه اندیشه سیاسی علمای دوره مشروطه خواه ارائه شده است از آن جمله که در این رسائل گفته اند که در زمان غیبت هر گونه حکومتی غاصب است اما از آن جایی که به استناد احادیث جامعه نمی تواند خارج از حکومت باشد لذا به این نتیجه رسیدند که حکومت باید یا استبدادی باشد و یا همان حکومت روشنفکرانی که مشروطه را طرح می کردند.
وی افزود:‌در دوران مشروطه روشنفکران پایگاهی اجتماعی قوی تری داشتند و گواه این مساله آن است که آیا در جریان مهاجرت تعداد کسانی که با علما به قم رفتند بیشتر بود یا مردمی که در سفارت جمع شده بودند.
این محقق خطاب به رهدار خاطرنشان کرد:‌ نباید مباحث و دوره های تاریخی را با یکدیگر خلط کنید‌؛‌ جنبش مشروطیت در وهله اول می خواهد صدای نفی را به حاکمیت وقت برساند لذا با توجه به نفوذ علما در میان مردم از جریان علما در راستای همسوسازی لایه های اجتماعی با خود بهره می برد.

پایان پیام/

کد خبر 287288

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha