به گزارش خبرگزاری شبستان از قزوین، فکر کردن به مرگ به عنوان واقعیتی که روزی با آن مواجه خواهیم شد در نگاه اول بسیار سخت و دشوار است ولی تفکر در خصوص مرگ در دنیایی که پیشرفت و تکنولوژی موجب شده تا انسان ها از یکدیگر و حتی خود فاصله بگیرند، لازم است و موجب می شود تا انسان با واقع بینی، زندگی دنیوی خود را با هدف ساختن زندگی آخرت خود رقم بزند.
اهمیت فکر کردن و یاد مرگ تا آنجا است که در روایات متعددی بر این امر تأکید شده است به طوری که پیامبر گرامی اسلام می فرماید: "اَفْضَلُ الْعِبادَةِ ذِکْرُ الْمَوتِ وَاَفْضَلُ التَّفَکُّرِ ذِکْرُ" و فکر کردن در مورد مرگ به قدری دارای تأثیرات مفید است که از برترین اندیشه ها و برجسته ترین عبادت ها شمرده شده است.
همچنین حضرت علی(ع) در خصوص فضیلت اندیشیدن به مرگ فرموده است: مَنْ اَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیا بِالْیَسِیرِ؛ کسی که بسیار یاد مرگ کند، به مقدار کمی از دنیا راضی می شود؛ بنابراین ما به عنوان مسافری که روزی مرگ به سراغ ما خواهد آمد، باید در خصوص این واقعیت و جایی که خواهیم رفت، فکر کنیم تا بتوانیم بهترین عملکرد را داشته باشیم.
* مرگ خوابی به رنگ سفید
کیمیا اصغری معلم یکی از مدارس قزوین در خصوص اهمیت اندیشیدن به مرگ در گفتگو با خبرنگار شبستان بیان کرد: من به مرگ بسیار فکر می کنم زیرا مرگ واقعیتی است که از ما جدا نیست.
وی ادامه داد: مرگ در هر کجا و هر مکانی که باشیم، ما را فراخواهد گرفت به همین خاطر امکان ندارد که به مرگ فکر نکنم زیرا شب که به خواب می رویم نوعی مرگ کوتاه است و به همین دلیل نیز من شب ها بیشتر به مرگ می اندیشم.
این معلم 34 ساله تصریح کرد: به نظر من مرگ به رنگ سفید است و در نگاه اول چون انسان دست و پای خود را با زنجیرهای گناه و مادیات بسته است شاید مرگ به نظر سیاه و زشت برسد اما اگر به باطن مرگ فکر کنیم مشاهده می کنیم که مرگ ما را به یک زندگی ابدی زیبایی می رساند.
وی در خصوص ترس از مرگ گفت: وقتی به خود و اعمالم می نگرم از مرگ می ترسم ولی وقتی می بینم با مرگ می توان به دنیای بهتری رجعت کنیم و بخشش و لطف خدا را می بینم امیدوار می شوم.
مریم کاظمی دانشجوی ادبیات زبان خارجه نیز در خصوص اندیشیدن به مرگ اظهار کرد: من به مرگ به هیچ وجه فکر نمی کنم مگر اینکه کسی بمیرد و تلنگری در خصوص مرگ به من وارد شود.
وی تأکید کرد: البته به نظر من فکر کردن به مرگ لازم است زیرا وقتی کردار و رفتار انسان درست باشد نیازی نیست به مرگ فکر کند بلکه باید به آخر و عاقبت اعمال خود بیاندیشد و در واقع فکر کردن به نتیجه عمل بیشتر از فکر کردن به مرگ لازم است.
این دانشجوی 22 ساله در خصوص تصورش از مرگ تأکید کرد: تصوری که از مرگ دارم، خیلی روشن نیست ولی از مرگ وحشت دارم و علت ترسم من نیز این است که با مرگ در واقع از همه خانواده ام دور می شوم و این جدایی و رفتن به دنیای دیگر برای من ترسناک است و همچنین از تنها بودن می ترسم.
* مرگ پایان زندگی نیست
مرجانه زمانی 30 ساله مدرس موسیقی نیز اندیشیدن به مرگ را در دنیای امروز یک ضرورت دانست و گفت: من به مرگ بسیار فکر می کنم و هر زمانی که مشکلاتم بسیار می شود این فکر کردن به مرگ نیز بیشتر می شود البته وقتی به مرگ فکر می کنم کمی افسردگی می گیرم و شاید این افسردگی به خاطر این است که از اعمال خود راضی نیستم.
وی یادآور شد: البته من هر ماه یک بار به قبرستان می روم و ابتدا ترس از مرگ در من ایجاد می شود ولی بعد احساس آرامش می کنم.
این مدرس توضیح داد: فکر کردن به مرگ لازم است زیرا از گناه کردن جلوگیری می کند و به نظر من همه باید به مرگ فکر کنند چون مرگ واقعیتی است که به سراغ همه ما می آید و فکر کردن به آن باعث می شود حتی ذره ای خود را برای مرگ و رفتن به سرای آخرت آماده کنیم و یادمان باشد کجا هستیم و به کجا می رویم و مرگ پایان زندگی نیست.
وی خاطر نشان کرد: من از مرگ تصوری از تنها شدن در یک محیط تاریک را دارم و علت ترس من از مرگ نیز به خاطر این است که نگران این هستم که خدای متعال از اعمال من راضی نباشد.
* یاد مرگ راهی برای دوری از گناهان
شهره رمضانی کارمند یکی از ادارات استان قزوین نیز در این خصوص افزود: به مرگ فکر می کنم چراکه قسمتی از وجود و زندگی انسان است و هر چقدر هم زندگی روزمره و مشکلات و مسائل مادی و دنیایی باعث فراموشی شوند اما زمانی که تنها می شوم و یا حتی زمانی که مصیبت اطرافیانم را می بینم، باعث می شود که به مرگ فکر کنم.
وی تأکید کرد: مرگ دروازه ای به سوی ابدیت است و هنگامی که از آن عبور می کنی به دو راهی می رسی که یک سفید و دیگری سیاه است و اگر کوله بار انسان پر از خوبی باشد راه سفید تو را راهنمایی می کند اما اگر زمانی برسد که کوله بارت پر از بدی ها باشد آن هنگام راه جز سیاهی رنگ دیگری نخواهد داشت.
این کارمند 30 ساله عنوان کرد: به نظر من مرگ به رنگ سفید است که بعد از آن زندگی ابدی توسط همان کوله بار به رنگ های مختلف در می آید.
وی ادامه داد: فکر کردن به مرگ لازم است زیرا باعث می شود لذت های دنیوی در پیش چشمان ما بی ارزش شوند و تلنگری است برای نزدیک شدن به خدا و ائمه و موجب دور شدن از هر گونه گناه و معصیت می شود.
فاطمه شریفی دانشجوی رشته حقوق نیز اظهار کرد: من به مرگ فکر می کنم چرا که می دانم برای همه روزی اتفاق خواهد افتاد و فقط زمان آن متفاوت است و شاید یک نفر آن را زود و یک نفر دیرتر تجربه کند.
وی تصریح کرد: وقتی به مرگ فکر می کنم ترس تمام وجود مرا می گیرد ولی بعد از آن سعی می کنم رفتار خود را تغییر بدهم و اصلاح کنم و فکر می کنم مرگ به رنگ سیاه است زیرا من مرگ را همانند بیابانی تصور می کنم که هیچ روشنایی دارد و از مرگ هراس دارم و شاید این ترس نیز به دلیل اعمالم است.
این دانشجوی 26 ساله اعلام کرد:باید به مرگ فکر کنیم چون وقتی انسان به مرگ می اندیشد سعی می کند تغییراتی را در رفتار خود اعمال کند و تغییراتی در رفتارش ایجاد شود.
* مرگ حتما برای همه اتفاق می افتد
قطع یقین تفکر در خصوص مرگ به عنوان واقعه ای است که شاید نه حتما برای همه اتفاق خواهد افتاد، امری لازم است زیرا فکر کردن به مرگ و آخرت غفلت زدایی، کوتاهی آرزو، بی رغبتی به دنیا و غیره را به دنبال دارد و نباید فراموش کنیم که یاد مرگ کردن، به معنای از دست دادن شور و نشاط در زندگی نیست بلکه چنین تفکری موجب می شود تا اعمال و رفتار ما در مسیر صحیح قرار گیرد و زندگی خود را به درستی مدیریت کنیم و در نهایت در راستای سعادت و جلب رضایت خداوند متعال قدم برداریم.
در حدیثی نیز امام جعفر صادق علیه السلام فرموده اند: "یاد مرگ، خواهش هاى نفس را مى میراند، رویشگاه هاى غفلت را ریشه کن مى کند، دل را با وعده هاى خدا نیرو مى بخشد، طبع را نازک مى سازد، پرچم هاى هوس را درهم مى شکند، آتش حرص را خاموش مى سازد و دنیا را در نظر کوچک مى کند" بنابراین بهتر است حداقل لحظاتی از روز خود را صرف تفکر در خصوص خوابی کنیم که به طور حتم تعبیر خواهد شد.
پایان پیام/
نظر شما