خبرگزاری شبستان: می گوییم اقتصاد ما مقاومتی است. اما مقاومتی چرا؟اقتصاد جمهوری اسلامی از آن رو مقاومتی است که در راستای احقاق حقوق خود، یا پیگیری اهداف سیاسی‌ای که «برحق» است، مبارزه می شود. هر چقدر اقتصاد ملت یا گروه اجتماعی مقاوم، به آنها را در راستای تحقق اهداف مقاومت یاری بیشتری رساند، مقاومتی‌تر است. گفته می شود که اولین ویژگی یک اقتصاد مقاومتی، «پیشرفت» است. سطح توسعه‌یافتگی یک اقتصاد، بر اساس همان شاخص‌هایی که در جهان برای اندازه‌گیری درجه‌ی توسعه‌یافتگی اقتصاد به کار می‌رود، به خوبی می‌تواند معرف میزان توان‌مندی ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و رسانه‌ای یک ملت برای پیگیری حقوق خود در عرصه‌ی مناسبات جهانی باشد. از زمانیکه کشور در شرایط تحریم و تغییر در مناسبات اقتصادی قرار گرفته رویکرد اقتصاد مقاومتی به عنوان راه حل کنترل و مدیریت به منظور وضعیت معاش مردم کشور در نظر گرفته شد. در حال حاضر با توجه به اینکه مدیران جدید سکان مدیریت اقتصادی را در دست گرفته اند بنباید مفاد و اهداف این رویکرد را فراموش کنند.
به گفته کارشناسان در شرایط کنونی و در کوتاه مدت که نمی‌توان کار تئوریک چندانی انجام داد، بایستی حداقل اقتصاد را مقاوم سازی نمود و بین نظام تولید و الگوی مصرف توازن برقرار کرد. بایستی کالاها را طبقه‌بندی کرد و آن‌هایی که غیر ضروری هستند را از دایره‌ی تولید و مصرف حذف کرد. چرا باید ایران خودرو 1000میلیارد از دولت کمک دریافت کند؟ مگر چه نیاز ضروری از جامعه‌ی ما را تأمین می‌کند که منابع کشور صرف آن شود؟ این‌ها مسائل مرتبط با مقاوم‌سازی‌ها می‌شود. اگر توانستیم اقتصاد مقاومتی را به مدلی هماهنگ تبدیل کنیم، در آن صورت می‌توان به کمک مدل در مورد سیاست‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و عملکردها قضاوت و بررسی کرد که در این مدل هر نهاد و شخصی چه وظایفی دارد. بنابراین تعریف اقتصاد مقاومتی و مولفه های آن واجب می نماید. به عنوان مثال در حوزه‌ی مبادله چه کار شود که مردم با هم منصفانه رفتار کنند؟ آیا قیمت‌هایی که در جامعه وجود دارد عادلانه است؟ معیارهای قیمت‌های عادلانه چیست؟ در حوزه‌ی تولید آیا باید هر چیزی را تولید نمود؟ چه چیزهایی برای تولید اولویت دارد؟ چگونه باید تولید نمود؟ منابع چگونه باید تخصیص پیدا کند؟ آیا تولید ارزش است یا ارزش نیست؟ این‌ها مسائلی است که باید مبتنی بر اسلام پاسخ داده شود؛ البته در کوتاه مدت مواردی روشن است که به راحتی می‌توانیم در مورد روش صحیح آنان استدلال نماییم. به طور مثال آیا باید از حقوق کارمند کم کنیم یا باید مالیات سنگین از اتومبیل‌هایی که از خارج از کشور می‌آید بگیریم؟
از این رو در دولت یازدهم نیز باید اهداف و مفاد سودمند این رویکرد مورد توجه قرار گیرد که به صورت کلی می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1 .اقتصادی مبتنی برتبدیل تهدیدها به فرصت ها
2 .اقتصادی فعال و پویا نه یک اقتصاد منفعل و بسته
3.نظام اقتصادی هماهنگ با نظام حکومت اسلامی
4 . اقتصاد مردمی در برابر اختصاصی‌سازی یا انحصار فعالیتهای اقتصادی دولتی و خصوصی
5. اقتصاد کارآفرینی، دانش‌بنیان، ریسک‌پذیری و نوآوری
7.مدیریت بهینه منابع ارزی کشور
8. مبارزه قاطع با اخلالگران اقتصادی، مفاسد و رانتها، بستن مسیرهای موازی تولید همچون ساماندهی حوزه پول و سرمایه، ساماندهی حوزه زمین و مسکن و نیز مدیریت رانت‌های اطلاعاتی
9. حمایت از تولید ملی به‌ویژه تولیدات استراتژیک
10. مدیریت و تنظیم واردات برای به حداقل رساندن نیاز کشور به ارز و ضربه خوردن تولید داخل
11. مدیریت، تعادل و اصلاح الگوی مصرف با اولویت مصرف کالاهای داخلی
12.هدایت سیل نقدینگی موجود به سمت اقتصاد مولد و حذف ریشه‌های سوداگری در اقتصاد
13. نظارت بر نحوه توزیع کالاها به‌ویژه کالاهای اساسی و ضروری
14. اتخاذ راهبرد انقباض بودجه و مدیریت هزینه در کشور با اولویت‌گذاریها، کاهش مصرفگرایی و به تعویق انداختن پروژه‌های ناتمام با اولویتهای پایین
15. بهبود فضای کسب و کار و ایجاد محیط رقابتی با هدف جلب مشارکتهای مردمی و انحصارزدایی
16. تحول در نظام مالیاتی کشور برای رهایی از وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی
17. دیپلماسی فعال برای متکثر نمودن شرکای تجاری از یک شریک عمده به چندین شریک کوچکتر.
پایان پیام/
نظر شما