خبرگزاری شبستان: اهمیت موضوع مردم سالاری دینی به عنوان مبنای نظری شکل گیری جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست و همین اصل تجربه سی و چهار ساله ایران در نظام سازی را پیش چشم و در آیینه بررسی و ارزیابی قرار می دهد. از این رو به گفتگو با دکتر غلامرضا خواجه سروی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) پرداختیم تا زوایای این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
1.آقای دکتر به عنوان اولین سوال بفرمایید ضرورت نظام سازی در یک کشوراسلامی چیست؟
همه نظامها از جمله یک نظام سیاسی دینی به دنبال اهداف خاصی است که باید محقق شود و از سوی دیگر باید کار ویژه های خاصی را متناسب با فضای خود ایجاد کند تا یک سیستم سیاسی پویا و فعال داشته باشد. از این رو ساخت سیستم سیاسی به عنوان ضرورت اساسی جامعه است و این سیستم باید بر اساس مبانی نظری و ایدئولوژی حاکم و مورد قبول طراحی شود. بطور مثال دین اسلام که دارای جامعیت و کمال است برای تحقق این محور نیازمند داشتن نظامی است که بر اساس شرع طراحی و اجرا شود. به عبارت دیگر خود این مکتب توان ساخت نظام را داشته باشد و ظرفیت تحقق آن را ایجاد نماید. با در نظر گرفتن جامعیت دین اسلام باید توجه داشت که مردم سالاری دینی بخشی از نظریه سیاسی اسلام درباب حکومت را تشکیل می دهد.دموکراسی و تعبیر بومی آن یعنی مردم سالاری در اندیشه سیاسی اسلام عنصری اصیل می باشد و جزء لایتجزای نظریه حکومت اسلامی محسوب می گردد.لذا موضوع نظام سازی پس از انقلاب مطرح می باشد و نظام سازی در خصوص کشورهایی موضوعیت دارد که با انقلابی در صدد از بین بردن نظام پیشین و براندازی طرحی نو باشند. این همان موضوعی است که کشورهای دستخوش انقلاب در دو سال گذشته در منطقه خاورمیانه با آن مواجه می باشند.
در باب اهمیت نظام سازی این موضوع مطرح است که مرحله اول انقلابها اگر چه یک مرحله ضرورى و مهم است اما در مقایسه با مرحله دوم امرى کاملا مقدماتى و در حکم مقدمه واجب آن است. در واقع بر خلاف برخى تلقىها که پیروزى انقلاب ها را نقطه پایان این پدیده مىدانند، باید گفت که پیروزى انقلابها که با فروپاشى نظم گذشته توام است، تنها پایان مرحله مقدماتى انقلاب است و در واقع، آغاز مرحله اصلى انقلاب هاست که باید بتواند نظم مطلوب خود را مستقر کند و عمده کار «نظامسازى» و جامعه پردازی نیز مربوط به این دوره و مرحله است. بنابراین برای انقلاب اسلامی ایران 22 بهمن 1357 اتمام گام نخست و مقدماتی و نقطه آغاز مرحله اصلى یعنى نظامسازى انقلاب اسلامى است. شما نگاهی به مثال مصر در دو سال اخیر بیندازید. در مصر چرا پس از انقلاب اول با مطرح شدن بحث انحراف از آرمان های انقلاب ، تشتت و چنددستگی در باب آرمان ها پیش آمد و از لزوم انقلاب های بعدی در تکمیل انقلاب اول نام بردند؟ بنابراین بعد از تحقق انقلاب، تثبیت آن و تحقق آرمانهای انقلاب نیازمند نظام سازی است.
موضوع نظام سازی پس از انقلاب اسلامی در ایران به چه صورت بوده است؟
نظامسازی یعنی فُرم دادن و قالب دادن به جامعه، مشخص کردن مراکز تأثیرگذار در وضعیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه و نیز مشخص کردن نوع تعامل و ارتباط آنها با یکدیگر. همچنین نظامسازی به معنی آرایش دادن به ساختارهای جامعهی متناسب با هدفی است که آن جامعه دنبال میکند. پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران با نهاد هایی که در راستای نظام سازی ایجاد شد ابتدائا تثبیت انقلاب محقق و پس از آن تداوم آن معنا یافت .برخی از این نهادها مشابه نهاد ها در جوامع دیگر می باشد که در این خصوص باید به نهاد ریاست جمهوری، قوه قضائیه و پارلمان اشاره داشت.بسیاری ازموارد نهادهای بومی مختص جمهوری اسلامی ایران است ،که برخی از آنهاعبارتند از: شوراهای شهرو روستا، شورای نگهبان ،مجمع تشخیص مصلحت نظام ، هیئت عالی حل اختلاف قوا، مجلس خبرگان رهبری ،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و صداوسیمای اسلامی.
تجربه نظام سازی در قالب مردم سالاری دینی با توجه به تحولات منطقه چگونه می تواند مد نظر کشورهای متحول شده قرار گیرد؟
چنان که عرض شد پس از انقلاب اسلامی 1979 در ایران بر مبنای اندیشه ی مردم سالاری دینی و با هدف تشکیل حکومتی مردم سالار و مبتنی بر شرع ، جمهوری اسلامی به عنوان شکل نظامی سیاسی در عمل به وجود آمد. این غنای اندیشه ای نیازمند عملیاتی شدن در چارچوب نظامی مردم سالار و اسلامی بود ، بنابراین نیاز به تثبیت و نظام سازی که زاییده ی انقلاب بود بلافاصله پس از وقوع انقلاب به وجود آمد و در راستای پاسخگویی به این نیاز نهاد های متعددی در ایران شکل گرفتند که بعضی ازاین نهادها مشابه سیستم های سیاسی دیگر و بخش مهمی از آن به عنوان تجربه بومی و کم نظیر جمهوری اسلامی ایران، یاری رسان پیشبرد اهداف انقلاب و نظام سازی در راستای تثبیت انقلاب گشتند. برخی از این نهادها که بدان ها اشاره شد با توجه به تجارب تثبیت و نظام سازی در چارچوب نظام مردم سالار ی اسلامی می تواند مدنظر کشورهایی قرار گیرد که در دو سال اخیر در منطقه دستخوش تحول شده و با براندازی نظام پیشین درصدد نظام سازی نوین می باشند که تا به حال وقایع ،نشانه ها و اسنادی که وجود دارد حاکی از آن است که این کشور ها خواهان نظام هایی مردم سالار مبتنی بر شرع هستند .هر کشور مسلمانی که خواهان نظامی مردم سالار نیز باشد با توجه به ویژگی های بومی خود می تواند از بخشی از تجربه ایران اقتباس نماید.بسیاری از نهادهای ابداعی و ایجاد شده در ایران تجربه مفید و نافع بودن آنها در عمل اثبات شده است.مسلما در این مسیر چالش هایی وجود اشته است، اما کارآمدی این نظام سازی و تثبیت آن در عمل کاملا مشخص می باشد.
گفتگو از : حدیث اقبال
پایان پیام/
نظر شما