حماسه سیاسی به مهندسی دائمی تقوای جمعی نیاز دارد

خبرگزاری شبستان: صدرا گفت: ترویج ارزش های دینی و مکتبی، حقوقی و قوانین و اخلاقی، نیاز به مهندسی، مدیریت و آسیب شناسی و آسیب زدایی مستمر دارد. ما باید تقوا را دائم مهندسی کنیم.

خبرگزاری شبستان: یک ملت باید درست حواسش را جمع کند، بداند پا کجا می گذارد - تقواى جمعى یعنى همین - بداند چه کار می خواهد بکند، مراقب باشد که از کجا ضربه متوجه او می شود. (بخشی از بیانات در دیدار با مردم قم 1391/10/19)
 

ضرورت رعایت این تقوا و ارتباط آن با حماسه سیاسی در گفتگو با علیرضا صدرا، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بحث گذاشته شده که در ذیل می آید:

 

معنا و مفهوم تقوای جمعی چیست و این موضوع چه جایگاهی در آموزه های دینی ما دارد؟
تقوا یعنی پرهیزگاری و پرهیزگاری عبارت است از رعایت حدود و موازین اعم از دینی، قانونی و حقوقی و اخلاقی. تقوا یا فردی و شخصی است یا جمعی یعنی گروهی یا اجتماعی یعنی ملی بوده که اصطلاحا به آن تقوای عمومی گفته می شود. که به نوبه خود فراگیر و فراهم آمده تقوای اقتصادی، تقوای سیاسی و تقوای فرهنگی است. تقوا هم جنبه بازدارندگی داشته از معاصی اعم از قصور و تقصیر و هم جنبه وادارندگی دارد؛ واداری به رعایت اعتدال و بازداری از افراط و تعدی و ناراستی و نادرستی یا تفریط و تعلل از کاستی و نارسایی در اقامه حدود، احقاق حقوق و اعمال و تبعیت قانونی و قوانین و رعایت موازین اخلاقی. افراط، حدود دینی، حقوق قانونی و موازین اخلاقی را زیر پا گذاشتن است و شکستن حریم ها و وارد حرمت ها شدن است. انجام منکر دینی، قانونی و اخلاقی و بدتر از آن معروف دینی، قانونی و اخلاقی را منکر کردن یا برعکس منکر اخلاقی، قانونی و دینی و مکتبی را معروف وانمودن کردن تعدی و تجاوز به حدود، حقوق و اخلاق بوده وضد تقوا است.

بنابراین اولا هر گونه امری هر چند خصوصی ترین امور شخصی، هم جنبه و هم آثار عمومی دارد یعنی در سرشت و سرنوشت جمعی و اجتماعی بازتاب دارد. از طرفی و بر عکس آن هم صادق است یعنی عمومی ترین امور می تواند در خصوصی ترین مسائل حتی شخصی انسان تاثیرگذار باشد. چراکه حیات و شرایط اجتماعی، بسترساز باروری و بروز و بویژه بهره وری و اثربخشی هرچه فراتر جهات و جنبه های شخصی از جمله فضایل یا برعکس رذایل اخلاقی بوده و به شمار می آیند. به همین سبب و نسبت تقوای عمومی، جمعی اجتماعی هم در جای خودش نقش زمینه سازی دارد که بسیار مهم است. گاه دچار اشکال نارسایی یا ناسازواری شدن یک حوزه و بخش کشور بسان یک کشتی، کل آن را دچار مشکل می کند و گاهی اصل مسیر و سیر آن که جنیه عمومی و فراگیر داشته اشکال داشته و یا یافته و مشکل آفرین می شود؛ در نهایت این کشور همچون همان کشتی یا مشکل مواجه شده و در معرض خطر غرق شدن قرار گرفته و می گیرد. چه هدایت و کاپیتانی کلان آن اشکال پیدا کند، چه یک سوراخ کوچک در آن ایجاد شود. گناه نیز همینطور است. گاهی یک گناه کوچک می تواند اثر بزرگی داشته باشد، به ویژه اگر از طرف آسیب دیده از افراد و گروه های مرجع جامعه بوده و باشد. برای مثال هیتلر یک شخص بود اما جهان را درگیر جنگی بزرگ کرده و چه تلفات عظیم انسانی و خسارات مادی و مالی که ببار نیاورد. یک انسان یا گروه و حتی ملت ناساخته، چه تخریب هایی که ببار نمی آورد. صدام خودناساخته چه فجایعی با تحمیل چندین جنگ در منطقه به مردم و کشورهای همسایه که ایجاد نمی کند.
 

رعایت تقوای جمعی در چه مواردی ضرورت بیشتری پیدا می کند؟
اساسا در همه زمان ها، از آغاز هر حرکتی تا فرآیند طی مسیر و غایت آن رعایت تقوا مورد نیاز است. تقوا ضامن سلامت و سعادت همگانی است. البته زمانی و در شرایطی که جامعه و بویژه موازین دینی، قانونی و اخلاقی در معرض تهدید است به طور طبیعی رعایت تقوای فردی، جمعی و اجتماعی اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و معنوی و اخلاقی هم حساس تر شده و هم بیشتر احساس می شود در نتیجه ضرورت بیشتری هم پیدا می کند و در زمان ها و مکان هایی که حساس و سرنوشت ساز است، رعایت آن ضروری تر می شود. ترویج ارزش های دینی و مکتبی، حقوقی و قوانین و اخلاقی، نیاز به مهندسی، مدیریت و آسیب شناسی و آسیب زدایی مستمر دارد. ما باید تقوا را دائم مهندسی کنیم. چنان که شایسته است ارزش ها را در جامعه پیاده و آسیب ها را شناسی کنیم. به تعبیر قرآنی همواره و بلکه هر روز باید ایمان تجدید شود و در این خصوص اصلاح و بازبینی و نوسازی و بهینه سازی داشته باشیم و نه تنها ساختارها حقوقی و سازمانی کشور بلکه زیرساخت های ارزشی، بینشی و منشی یا اخلاقی را که در کنش و روش های بیرونی فردی، جمعی و اجتماعی بازتاب یافته باید بازسازی و بلکه نوسازی کرده و به سازی کنیم. بنابراین در همه مراحل و شرایط تقوا نیاز است اما در شرایط تهدید یا بالا بودن آسیب پذیری بیشتر باید دقت و رعایت شود.
 

خروجی تقوای جمعی چیست و چه نتایجی را می تواند به دنبال داشته باشد؟
تقوا نه تنها میزان کرامت، عزت و برتری بوده بلکه مسبب آن نیز است. چه تقوا و کرامت در جامعه و چه تقوا و کرامت جمعی و جامعه. کرامت کمال بوده که با کارآمدی، بهره بری بدست می آید. حاصل و برآمد آن نیز سعادت حقیقی، یقینی و واقعی اعم از آسایش مادی و آرامش معنوی و روحی و روحانی در دنیا و آنگاه در زندگانی جاویدان آخرت است. بدین ترتیب با رعایت تقوای فردی، جمعی و اجتماعی اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی معنوی و اخلاقی بدست می آید. رعایت تقوا تا حدی مهم است که حضرت علی (ع) در آخرین لحظات زندگی مبارک و پربار خویش زمانی که در شرف شهادتند، خطاب به فرزندانش می فرمایند: «اوصیکم بقوی الله و نظم امرکم». شما را وصیت می کنم که تقوا و نظم را رعایت کنید. که این آموزه، قاعده و راهبردی به همه تاریخ و به همه جوامع و جهان است. اگر این اتفاق بیفتد، یعنی یکی نظم و نظام و دیگری تقوای فردی، جمعی و اجتماعی در تمامی بخش های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و زیربخش های مربوطه رعاییت شود جامعه به سعادت می رسد. اگر مشاهد می کنیم در جاهایی در کشور برخی مشکلات داریم این به دلیل اشکال نارسایی یا ناسازواری در نظم و نظام دهی درست و یا در رعایت نکردن حدود اسلام، قوانین و موازین اخلاقی آن میزان و آنگونه که بایسته و شایسته است. حال یا قانون، برنامه و سیاست بهینه و بسامان نبوده یا حدود، موازین و قوانین و برنامه ها درست رعایت و اجرا نشده است.
 

جایگاه تقوای جمعی در نظام مردم سالاری دینی را تببین بفرمایید.
مردم سالاری دینی دارای سه بخش خاستگاه، جایگاه و نقش است. خاستگاه در مردم سالاری دینی ضرورت و حسن و قبح ها یعنی ارزش ها و موازینی که شایسته تبعیت اند، همچون عدالت و ضد ارزش هایی که بایسته رفع و دفع بوده مانند ظلم اساسا ذاتی بوده که عقل فطری و خدادادی به عنوان وحی، پیامبر و راهنما و حجت درونی اصل بایستگی و شایستگی ارزش ها و یا برعکس ناشایستگی و نابایستگی های ضد ارزشی را درک کرده و وحی و دین به عنوان راهبر و حجت برون به تبیین یعنی تعیین حدود و تفصیل آن ها می پردازد. عرف نیز شکل و سازکار اجرایی و مظاهر آن ها را بر نموده و پذیرفته و تحقق می بخشد. ما که یک جامعه و نظام سیاسی و دولت مکتب دینی و اسلامی هستیم. باید بیشتر تقوا را رعایت کنیم. ما مانند آمریکا نیستیم که بر اساس اقتصاد بچرخیم و هدف در جامعه اقتصاد باشد، و قوای اقتصادی آنهم طبیعی و داروینیستی و خدود، قوانین و اخلاقی تنازعی حاکم باشد. ما اگر تقوای دینی، حقوقی و اخلاقی متعالی اسلامی را نکنیم نه تنها دچار ضعف و فتور و ناکارآمد، عدم بهره وری و عدم اثربخشی لازم و کافی شده، بلکه چه بسا به تعبیر قرآنی دچار ذلت شده که از نابودی بدتر است. در واقع نظام هایی که مکتبی و اخلاقی هستند مانند بادکنک هستند که اگر سوزنی از ناحیه بی تقوایی و به ویژه بداخلاقی و منکرات به آن زده شود ترکیده و متلاشی می شوند. نه اینکه مانند لاستیک ماشین که در صورت پنجری، باد آن کم شده و کم کم ضعیف شوند. هر کجا و هر زمانی که ضعیف و یا بد عمل کردیم، به ویژه در صورتی که حدود و موازین دینی، حقوقی و قانونی و اخلاقی مخدوش شده، تقوا عالما و عامدا یا سهوا رعایت نشده است. اینها هر یک آثار سوء خود را در پی دارد.
اما نقش، سومین بخش نظام مردم سالاری دینی، آن اعتبار و اقتدار جامعه و نظام و عزت و کرامت آنها است. هر کس و هر جمع. جامعه ای که تقوا و پرهیزگاری را رعایت کند، و از حیث رعایت حدود دینی، قانونی و اخلاقی مقید و مقیدتر بوده عزیز و عزیزتر یعنی هم معتبر تر و هم محترم تر است. حتی در نگاه و نظریه ناپرهیزکاران. تقوا منشا کرامت و عزت در دنیا و به تبع آن در آخرت است. در جنگ تحمیلی اوج بی تقوایی یعنی رفتار ضد انسانی، ضد اسلامی و ضد اخلاقی و حتی ضد حقوق بشری از جانب صدام و رژیم بعثی انجام شد. اما ایران و رزمندگان اسلام به سبب رعایت تقوای دینی، اخلاقی و حقوق انسانی اسلامی حتی با اسرای عراقی رفتار مناسبی داشتند. این فراتر از پیروزی و قدرت و حتی اقتدار عادی و متعارف ایران بود، این عزت و کرامت جمهوری اسلامی بود که به مراتب بالاتر بوده و اثرگذار تر است. دشمنان متجاوز نه تنها ضعیف نبوده بلکه بسیار مجهز، آموزش دیده، سازمان یافته و قوی به معنای زورمند بودند اما چون تقوا را رعایت نکرده و تمام حدود اسلامی، حقوقی و قانونی و اخلاقی را زیر پاگذاشتند، در نتیجه نه تنها در نهایت نه تنها شکست خفت باری خوردند، بلکه به ذلت کشیده شده و دچار چه گرفتاریهایی پس از آن که نشدند و هنوز هم از تبعات آن رنج می برند. خداوند در قرآن کریم وعده داده کسانی که رعایت تقوا را کند، راه هایی به او نشان می دهد و توفیقات را از جایی به او می دهد و روزی به او می دهد که خودش گمان نمی کند از کجاست: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»؛ «و کسانی که از خدا پروا کند برای او راه خروجی (از مشکلات) قرار می دهد و او را از راهی که گمان نمی برد روزی می دهد. (طلاق آیات 2 و 3).
 

چه ارتباطی میان تقوای جمعی و خلق حماسه سیاسی وجود دارد؟
در حماسه سیاسی اولا کمابیش تقوا رعایت شد از ناحیه همه چه حدود دینی و اسلامی، چه حدود قانونی و حقوقی و چه موازین و بلکه مکارم اخلاق که رعایت شد. همه بیشتر از پیش در سخن و تبلیغات و در عمل و روابط و رفتار شدند. نتیجه آن نیز تحقق حماسه سیاسی بوده که به تحقق پیوست. و اوج آن هم در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری (1392) نمودار شد. چنانکه مقام معظم رهبری پیروزی آن را اعلام کردند. همگان نیز از آن خشنود شده و کسی و جریانی خود را بازنده ندانسته و بلکه همه طرف های حتی رقیب نیز هر یک و همگان خود را پیروز صحنه انتخابات تلقی کردند. دشمنان عنود جهانی و جریانات معارض نظام نیز مجبور به اعتراف به عظمت و صلابت آن شدند. و دشمنان قسم خورده را نیز به کرنش وا داشت. چنان که همگی شاهد آنیم. ما شاهد بودیم تقریبا در تمام مراحل انتخابات، در کمال صلابت تقوای جمعی به ویژه سیاسی از سوی همه رعایت، و حاصل آن حماسه شد. آنچه مسلم است مردم ایران عموما اهل عقلانیت و اعتدال هستند وقتی رعایت حدود و میانه روی که اصل محوری آنست را دیدند، بیشتر و با اطمینان بهتری پا در صحنه مشارکت سیاسی و حضور پای صندوق های رأی گذاشتند. این حضور هوشمندانه و شور انگیز خلق یک حماسه سیاسی بود. باید از این سرمایه استفاده کنیم و با بالابردن تولید ملی، اشتغال زایی فراگیر و ایجاد رونق برتر اقتصادی وارد حماسه اقتصادی شویم. حماسه اقتصادی هم فرا تحلیل های متعارف با رعایت همان تقوای الهی در نگاه نظریه و در عمل میسر بوده و دست یافتنی است. این موارد بدون تقوا امکان ندارد. باید نظم و حدود دینی قوانین و اخلاق متعالی اسلامی را بقدر فهم و به اندازه توان اصل قرار داده و در همه شرایط و اوضاع و در همه مراحل و مراتب رعایت کنیم تا رونق و جهاد اقتصادی از جمله اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد. معتقدیم با اتکا به حضور مردم و تبعیت از راهبردهای رهبری و با رعایت تقوای اقتصادی می توانیم به رونق اقتصادی دست پیدا کنیم.
پایان پیام/

 

 

 

کد خبر 277520

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha