شکوفه‌های بهاری زودتر از هر پستچی پیام نوروز را آورده‌اند...حول حالنا

زینب صناعی: مهم نیست که در کجای شهر قرار داری وقتی به خیابان قدم می گذاری، گویی جمعیت از زمین می جوشد، لحظه به لحظه زیادتر می شود، انگار همه آماده اند تا خرید کنند و گویی خرید شب عید از واجبات است!
در حال و هوای روزهای نزدیک به نوروز هیاهوی خریداران و فروشندگان در بازار قدیم تهران مثال‌زدنی است. مثالی برای امید و نشاط به زندگی آینده. اگر سری به میادین مختلف شهر از جمله صادقیه،‌ امام حسین (ع)، هفت‌تیر، و مناطق دیگری مانند سلسبیل و کوچه مهران و برلن بزنید، درمی‌یابید که این محله‌های تهران نیز از این نعمت شلوغی بی‌نصیب نیستند، دقیقه های آخر سال بدجوری قیمتی شده است به حدی که همه را به تکاپو انداخته، گویی همه کارهای طول سال، در این روزهای پایانی خلاصه می‌شود.
حاجی فیروزها با صورت های سیاه و لباس های قرمز در شهر خودنمایی می کنند و نسیم بهاری آمدن عمو نوروز را خبر می دهد؛ نفس که می کشی بوی بهار را حس می کنی، بهار پیام رسان سرسبزی، شادابی و امید در سال جدید است. جالب آنجاست که تمام این دغدغه‌ها تا زمان سال تحویل است و پس از آن تمامی هیاهوها با نشستن بر سر سفره هفت‌سین، فرومی‌نشیند.
آنها که دستی در بازار دارند به دنبال پاس‌کردن چک‌هایشان هستند که خدای نکرده این آخرسالی به بن‌بست برخورد نکنند به همین خاطر همه اجناس خود را به حراج گذاشته‌اند اما در این میان کسانی هم هستند که با این بادها نمی‌لرزند و کوه‌ هم تکانشان نمی‌دهد و بی‌خیال این روزها، حتی ذره‌ای حاضر به تخفیف اجناس خود نیستند.
کارگران شهرداری در میان دیگر کارکنان ادارات بیشتر به چشم می‌آیند. آنها همچون سال‌های گذشته در پی کاشتن چمن و گل در میادین و فضاهای سبز شهر هستند؛ برخی از آنها نیز وظیفه رنگ‌زدن جداول وسط خیابان‌ها و کنار جوی‌ها را برعهده دارند.
شهرداری پلاکارت‌هایی را نیز در خیابان‌های اصلی برای کمک‌کردن مردم به زیباسازی فضای شهری نصب کرده‌ است که اکثراً صاحبان آپارتمان‌ها و خانه‌های لوکس بالاشهر با توجه به مقتضیات ساختمانشان پایبند به آن هستند.
مردم در پشت دستگاه‌‌های خودپرداز ‌بانک‌ها صف کشیده‌اند تا هزینه‌‌های واجب‌الاجرای این روزهای آخر سال را پرداخت کنند و البته اگر این دستگاه‌ها کارکند و قادر به انجام عملیات بانکی باشد که در غیر این صورت همه لب به اعتراض می‌گشایند. برخی از مردم نیز در تدارک رفتن به سفر هستند عده‌ای می‌کوشند تا مشکل خودروشان برطرف شود و با اطمینان کامل بتوانند سفر خود را آغاز کنند.
اما آن دسته از کسانی که می‌خواهند با هواپیما، قطار یا اتوبوس به سفر روند، در آژانس‌های مسافرتی مشغول چانه‌زدن با کارمندان این مراکز، برای یافتن بلیط هستند زیرا پیداکردن بلیط این روزها کار ساده‌ای نیست. گروهی دیگر نیز همچنان تصمیم دارند که در شهر بمانند و معتقدند به دلیل آنکه اکثر مردم به مسافرت می‌روند هوای تهران مناسب و فضای خیابان‌ها خلوت می‌شود، در چنین شرایطی دید و بازدید عید بسیار لذت بخش است.
این روزها کار شرکت‌های خدماتی- نظافتی نیز رونق بسیاری گرفته است و اکثر مردم قبل از سرزدن به صفحه نیازمندی‌های روزنامه، از همسایه و فامیل پرس و جو می‌کنند تا اگر جایی آشنای مطمئن می‌شناسند که وقتش پر نیست، بیاید کمک‌شان کند و شستشوی در و دیوار و پرده را بر عهده کارگر بگذارند اگرچه کارگران خانگی این روزها به دلیل تقاضای فراوان کار، ناز می‌کنند و نازشان هم خریدار دارد!
در حال و هوای نوروز برخی خانم‌ها فارغ از قیل‌وقال این روزها،‌ دست به کار شده و شیرینی‌پزی می‌کنند؛ شیرینی‌هایی مانند شکلاتی، پنجره‌ای، قطاب، باقلوا و نخودچی که بتواند در طول دو هفته عید، طراوت و خوشمزگی خود را حفظ کند. گروهی از این فرصت استفاده کرده و مشتری جلب کرده‌اند و بازار کسب و کار فصلی‌شان پررونق شده است.
خلاصه صدای پای نوروز به گوش می رسد تا حدی که برخی از حالا مشغول تزئینات سفره هفت سین شده اند، اما شکوفه های بهاری زودتر از هر پستچی پیام نوروز را آورده اند؛ پیام
"یا مقلب القلوب والابصار"
"یا مدبر الیل و النهار"
"یا محول الحول والاحوال"
"حوّل حالنا الی احسن الحال"
پایان پیام/