ظهور امام زمان(عج) برابر با ظهور غیب در عالم است

عصر ظهور، عصر ظهور کلمه غیب در کل عالم است. امروزه تمدن مدرن مهم ترین حجاب ظهور است. محور مدرنیته، مستکبرین عالم هستند. آنها امروزه ائمه نار هستند. جریان تجدد ما را به دنیا معتاد کرده است.

خبرگزاری شبستان: هفتمین جلسه انجمن نظام شناسی قرآنی در مدیریت و تربیت اسلامی با حضور استادان و دانش پژوهان و با سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، در هفتم تیرماه در مؤسسه فرهنگی صابره برگزار شد.
در ادامه خلاصه ای از سخنان حجت الاسلام سیدمحمدمهدی میرباقری، با موضوع "نظام ولایی" تقدیم می شود.

 

ملائکه از طریق معرفت به روح، به معرفت پروردگار رسیدند

... سجده در مقام روح واقع می شود. روح در جسم مسوّی شده ظهور می یابد. "فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ" (حجر29) تعبیر روح برای مقام امام است که باید با شناسایی گوهر وجود او، به معرفت خدا رسید.

نبی اکرم(ص) سرچشمه ایمان است و بقیه ایمان ها از اوست. علم نبی اکرم(ص) که علم الکتاب و تبیاناً لکل شیء است در همین روح است. در واقع وحی نبی اکرم(ص)، القای روح به نبی اکرم (ص) است. امام صادق (ع) در جمعی فرمود: این کتاب که هادی بندگان است در قالب روح به نبی اکرم(ص) وحی شده است و همه حقایق در این روح است و پس از نبی اکرم (ص) به حضرت علی (ع) و سپس ما (ائمه علیهم السلام) رسید. کامل شده روح القدس که از آنِ انبیاء بوده، در وجود اهل البیت(ع) است. روح القدس حجابی ندارد و از غفلت و لهو و لعب و هرگونه خطایی به دور است. وجود امام غیر از جسم معمولی است و حقیقتی دارد که باید آن را شناخت. بنابراین نباید در جسم امام محدود شد که در غیر این صورت، ما هم خطای ابلیس را مرتکب خواهیم شد. روح بود که قائل مقام خلیفه اللهی شد و اسرار و اسماء اشیاء بر او القا شد، اما ابلیس این را ندید و فقط گِلِ وجود آدم را دید. در حقیقت، سجده ملائکه سجده در مقابل گِل نبود بلکه سجده در برابر روح بود. این امتحانی بود برای ملائکه که در قالب گِلی به آنها نشان داده شد. به عبارت دیگر خداوند آنها را با مجهولات امتحان کرد. وقتی ملائکه در برابر کلمه روح سجده کردند در حقیقت، روح برای آنها آشکار شد و از طریق معرفت به آن روح، به معرفت پروردگار رسیدند.

 

خلیفة الله خود پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) هستند

وحی پیامبر اکرم (ص) مستقیماً از جانب خداست و حقیقت علم از طریق کلمه نور به ایشان داده شده است. خلیفه الله خود پیامبر(ص) و معصومین (ع) هستند. پس سجده ملائکه در برابر خلیفه الله در حقیقت سجده در برابر این اجسام نورانی است. اما این امتحان برای استکبار زدایی از ملائکه بود. اگر خداوند روح را در قالب نور به ملائکه نشان می داد امتحان آنها راحت می شد. همانگونه که خداوند پیامبر(ص) و اهل البیت(ع) را در مقامات مختلف خلق کرد. زمانی ائمه حول العرش قرار گرفتند و زمانی که روح در قالب جسم نورانی در عالم ملائکه ظاهر شد نزدیک بود ملائکه ایشان را با خدا اشتباه بگیرند. حقیقت نبی اکرم(ص) همان روح الهی است که در قالب جسم نورانی آمده است. اگر آن روح نباشد این جسم، پیغمبر نیست. روح پیغمبر (ص) و ائمه (ص) همه مراتب توحید و ایمان و کتاب و علم را داراست. وقتی امام به امامت می رسد بین او و خدای متعال هیچ حجابی نیست و در مقابل امام عمودی از نور واقع می شود که همان روح القدس است که امام همه حقایق را در آن می بیند و این نور رابط بین امام و خداست. ائمه (ع) و پیامبر (ص) آن کلمه نور الهی است و هرکجا نوری است شعاع آن نور است. امام (ع) کلمه ماء است که هرکجا هست، آنجا حیات است. طهارت از اوست. "وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کلَّ شَیْ‏ءٍ حَیٍّ أَ فَلا یُؤْمِنُونَ "(انبیاء30) ، "وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکم‏(انفال11)" سماء مقام نبی اکرم(ص) است و ماء مقام امیرالمومنین(ع). امام کلمه ایمان است. امام انوار ایمان در عالم است. " حَبَّبَ إِلَیْکمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکمْ وَ کرَّهَ إِلَیْکمُ الْکفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ"(حجرات7)

امام کلمه عدل الهی است عدل، خود امام است و چیزی غیر از امام نیست. اگر کسی بخواهد عادل شود باید نوری از امام در وجودش بیفتد. اگر شعاع انوار امام در عالم بتابد عدالت حاکم خواهد شد. امام مثل نور خداست که اگر در قلبی افتاد این قلب مشکات نور الهی است. قلوب مومنین منعکس کننده انوار وجود ائمه (ع) است و هیچ گاه محیط بر آن نور نخواهد شد. معرفت ائمه، معرفت الله است. و بدون شناخت امام نمی توان به شناخت خدا رسید.

 

مراتب رسیدن به معرفت امام

1. وادی تسلیم
2. وادی تطهیر
3. وادی تنویر

1- وادی تسلیم: همان مقام امتحان است. تسلیم در برابر امام اولین قدم در وادی معرفت است. خود تسلیم نیز مراتبی دارد و اولین قدم تسلیم، تسلیم جوارح است به این معنا که چشم، گوش، زبان و سایر جوارح را تسلیم ائمه کنیم و هر آنچه نارضایتی امام را به دنبال دارد انجام ندهیم. باید به این نکته توجه داشت که حتی در وادی تسلیم هم نباید خود را صاحب اختیار دانست و مثلاً گفت این من بودم که تسلیم شدم بلکه در مقام تسلیم هم ما فقیر هستیم. بعد از تسلیم جوارح نوبت به تسلیم فکر و قوه خیال می رسد. اگر خیال خود را رها کنیم، شیطان آن را تصرف می کند ما را به سراب می رساند. مرحله بعد، تسلیم قلب است و پس از آن تسلیم صدر و سپس فؤاد. قلب باید تسلیم باشد اگر کسی تنها در دلش به حکم خدا اعتراض کند حتی اگر آن را به زبان نیاورد، مشرک است.

2- وادی تطهیر: وقتی تسلیم شدیم مانند بیماری هستیم که خودش را به پزشک تسلیم کند، سپس پزشک برای تطهیر او از بیماری ها تلاش می کند. در این صورت خداوند متعال با تطهیر خود ما را از هرگونه شرک، آلودگی و غفلت خارج می کند. و ما را از وادی ظلمات و اولیای طاغوت به سمت وادی ولایت ائمه(ع) که همان وادی توحید، نور و طهارت است هدایت می کند. "یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور"(بقره257) یعنی اگر کسی تطهیر شد خداوند او را به سمت نور می برد. در وادی تطهیر، آلودگی ها و ناپاکاهی ها را شست و شو می دهند و آنگاه موحد می شویم.

3- وادی تنویر: وقتی پاک شدیم آنگاه وادی تنویر است. پس از تطهیر توسط خداوند، انوار ولایت مثل خورشیدی که طلوع می کند در قلب انسان وارد می شود و انوار امام ما را نورانی و طاهر می کند. و قلب انسان چراغدان و مشکات نور امام می شود در نتیجه انسان معرفت امام را خواهد شناخت. در حقیقت سیر در وادی نور از اینجا شروع می شود و قبل از آن انسان گرفتار حجب ظلمانی است.

کسی که در وادی ظلمات و نظام طاغوت است گرفتار حجاب های ظلمانی است و در آنجا بویی از توحید و اخلاص نمی آید. وقتی وارد نور شود از حجاب ظلمانی رهایی می یابد. قلب همه مومنین در وادی نور است اما به سبب گناهانی که مرتکب می شوند حجاب ظلمانی دارند چرا که هر گناهی حجاب ظلمانی و خروج از ولایت معصومین (ع) است.

اگر قلب کسی اولیای طاغوت را دوست داشته باشد کلاً در حجب ظلمانی است. اگر قلب فردی محب اولیای نور باشد اما گوش و زبان او در وادی ظلمات باشد ظلمات جزیی است و اگر گوش و زبانش هم از ظلمات بیرون آمد حجب نورانی است. در این صورت ظاهر و باطن انوار و شعاع نور امام است و محبت امام در قلب و گوش و زبان او هم جاری است.

 

وادی ولایت امیرالمونین(ع) از اول تا آخرش درجات توحید و درجات نور است

وادی ولایت معصومین (ع) از اول تا آخرش درجات توحید و درجات نور است. مقام اخلاص تام، مقام فنای در ولی الله و ظهور تام ولی خدا در آنان است که برای انبیای مرسل، ملک مقرب و انسان های ممتحن است.

معرفت از عالم بالا می آید. سهم ما تسلیم کردن است. اگر انسان تسلیم شد ماء ولایت جاری می شود و او را شستشو می دهند در این صورت انوار ولایت در قلب او ظهور پیدا می کند. در نتیجه مومن و محب می شود و از فرمان نفس و شیطان و اولیای طاغوت آزاد می شود و با ولایت حضرت امیر(ع) جلو می رود.

ولایت معصومین (ع) مقاماتی دارد. در زیارت جامعه کبیره هر سلام یک مقام است که هرکدام را که درک کنیم از همان باب وارد آن می شویم. هر مقامی از مقامات ائمه یک باب توحید است که اگر وارد شویم پاک می شویم اگر همه درها باز شود به حقیقت امیرالمونین(ع) می رسیم. ما می خواهیم به اسم اعظمِ اعظمِ اعظم راه پیدا کنیم که اگر به آن برسیم این کنه توحید و معرفت است. اگر کسی به اینجا برسد امام را بیش از همه دوست دارد و خلیل می شود و کنه نورانیت را درک می کند. اگر به این مقام رسیدیم مقام معرفت به نورانیت است این مقامی است که امام در قلب انسان ظهور پیدا می کند. باید توجه داشت که تنها شعاع نور امام در وجود انسان می آید و ما محیط به نور امام نمی شویم. اگر نور امام در قلب ما ظهور پیدا کند امام همیشه همراه ماست. امام باید در قلب، طلوع کند که اگر اینگونه شد حجاب ملکوت برداشته می شود و سیر در ملکوت هم با امام انجام می شود. کسی به نورانیت نمی رسد مگر اینکه خداوند تطهیرش کند. وادی رسیدن به ولایت ائمه بعد از وادی تطهیر است. مقام سلم مقدمه تطهیر و تطهیر مقدمه نورانیت است.

 

امام زمان(عج) آیه غیب الهی است

امام زمان(عج) آیه غیب الهی است که از غیب می آید و در عالم ظهور پیدا می کند و آیه نبوت نبی اکرم را کامل می کند. غیر از اینکه جسم امام غایب است حقیقت ولایت نیز در غیبت است.

عصر ظهور، عصر ظهور کلمه غیب در کل عالم است. "وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى" (لیل2) خورشید این آیه امام زمان(عج) هستند. ظهور امام زمان(عج) برابر با ظهور غیب در عالم است یعنی ملکوت تنزل می یابد. امام زمان(عج) وقتی ظهور می کند غشاء و حجاب از عالم برداشته می شود و عالم، عالم ملکوت می شود. در حقیقت عالم، بهشت می شود و نور الهی همه جا ظهور پیدا می کند. تا وقتی آن حجاب از حقیقت امام و ولایت برداشته نشود با حضور جسم هم اتفاقی نمی افتد همانگونه که امیرالمونین(ع) جسمشان حضور داشت اما ولایتشان در حجاب بود. تک تک ما باید با تسلیم خود به نور برسیم و ظهور برای ما محقق شود. اگر قلبی مورد ظهور نور امام قرار گرفت، یقین می آید و حجاب ملکوت برداشته می شود.

 

تمدن مدرن مهم ترین حجاب ظهور است

امروزه تمدن مدرن مهم ترین حجاب ظهور است. محور مدرنیته مستکبرین عالم هستند. آنها ائمه نار هستند. جریان تجدد ما را به دنیا معتاد کرده است. این خاصیت تمدن غرب است که نمی توان در آن، منکر را از معروف مجزا کرد. تمدن غرب در حقیقت اتاق فرمانی است که کل جهان را به فساد و ظلمت می برد. طبق آیات سوره کهف: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً (103)الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً (104) ترجمه: بگو: "آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم؟"[آنان‏] کسانی ‏اند که کوشش‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود می ‏پندارند که کار خوب انجام می ‏دهند."

خاسرین کسانی هستند که همه تلاششان برای حیات دنیاست و آن را نیکو می دانند. با ظهور امام زمان(عج) جهان تا جایی نورانی می شود که سلمان ها و ابوذرها برمی گردند و از شعاع نورانیت امام زمان(عج) و ائمه(ع) بهره مند می شوند. چون می فهمند که هنوز از امیرالمومنین(ع) بهره کافی را نبرده اند.

منبع:فرهنگستان علوم اسلامی قم

 

پایان پیام/

کد خبر 271453

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha