به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم طی سخنانی در جشن هشتاد سالگی خود که با عنوان "پرسشگر دردمند زمان ما" یکشنبه، 16 تیرماه در محل فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد، اظهار کرد: وقتی به گذشته خود نظر می کنم از اینکه همواره با کتاب محشور بوده ام خشنودم.
وی با اشاره به کلیپی که توسط خانواده اش به این مراسم ارسال شده بود و طی آن فرزندانش درباره پدر خود صحبت کرده و به اظهار نظر پداخته بودند، گفت: من نمی دانم روش زندگی ام در تربیت فرزندانم چه اثری داشته است اما شاید اینکه می بینید فارسی را درست و خوب و شاعرانه می نویسند از تاثیر مستقیم و غیرمستقیم علاقه من به زبان فارسی و اهتمام به درست نویس باشد.
داوری اردکانی ادامه داد: طبیعی است که دیگران به علم و معلم احترام کنند و قدر شصت و دو سال معلمی را بدانند و من خودم هم افتخار می کنم، که شصت و دو سال معلم بودم و اگر قرار بود باز جوانی را از سر بگیرم باز هم شغل معلمی را انتخاب می کردم.
این استاد فلسفله با بیان اینکه در ده سال اخیر حدود 25 تا 26 جلد کتاب را نوشته است، عنوان کرد: در این مدت همواره مساله ای برایم مطرح بود در این باب که شعر و فلسفه به چه کار می کاید.
وی ابراز کرد: هرکس به این امر می اندیشد ناگزیر باید به آرا صاحب نظران رجوع کند اما با این رجوع و نقل نظرها و انتخاب رای به عنوان رای درست کار تمام نمی شود چراکه کسی که می پرسد فلسفه به چه کار می آید و می خواهد به شغل خود که فلسفه است شان و مقام بزرگتر بدهد و در برار اعتراض کسانی که می گویند فلسفه بیهوده است از حیثیت شغلی و علایق علمی خود دفاع کند به پاسخ نمی رسد چرا که بد و نادرست مطرح کرده است.
داوری اردکانی با اشاره به حضور حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی در این مراسم، گفت: من سال ها است که وی را می شناسم و در طول مدتی که هشت سال رئیس جمهور کشور بودند و دیگر دوران ها تقریبا با ایشان ارتباطی نداشتم و هیچ فرقی برایم نداشت چون کسی که به معلمی و نوشتن اکتفا می کند نیازی به تقرب ندارد و این را گفتم تا بدانید کسی که به خودشان و خانواده شان اراد دارم در حضورش این نکات را می گویم که تقرب نجستم و لازم نبود تقرب بجویم، چراکه ارادت چنان بود که قرب حاصل بود اما ربطی به مقام وی در سیاست نداشت.
وی تاکید کرد: کسانی که هم در این میان می خواهند با رجوع به کتاب ها و استناد به آرا نامداران بیهودگی فلسفه را اثبات کنند هر چند ممکن است که مورد تایید بسیاری از خوانندگان قرار بگیرند با این حال اثر نوشته شان پایدار نیست بنابراین تلاش من این بوده است که با تامل در آثار فیلسوفان بزرگ وشاعران و نویسندگان دریابم که چه نسبتی میان تفکر، سیاست و معیشت مردمان وجود دارد و اساسا چرا فیلسوفان از سقراط تاکنون همه به سیاست پرداخته اند مگر سیاست عمل نیست.
داوری اردکانی بیان کرد: سوال آن است که فیلسوفی که نظر را اصل می داند چرا می نشیند و کتاب در سیاست می نویسد و اتفاقا کتاب اش در تاریخ می ماند.
رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد: مقصودم در اینجا ارسطو است که او هرگز این پرسش را صریحا طرح نکرد و البته شاید نیازی به طرح آن نداشته است چون می دانسته که انسان حیوان سیاسی است و فلسفه در مدینه پدید می آید.
داوری اردکانی بیان اینکه در رابطه با مسائل یاد شده می توانیم نظر ارسطو را نقد کنیم، افزود: مهم این است که بدانیم ارسطو میان علم نظری که به زعم او تاج این علم الهیات است، و کار کار و عمل زندگی واسطه قرار داده است که این واسطه ها عبرات اند از خرمندی و فرزانگی و فضائل اخلاقی.
وی تصریح کرد: اگر می خواهیم بدانیم که اکنون و در جهان کنونی تفکر و سیاست با هم چه نسبتی دارند نمی توانیم در آنچه که ارسطو گفته است متوقف بمانیم مدینه یونانی دیگر وجود ندارد، ضمن آنکه زمان ما هم با زمان یونان متفاوت است بنابراین باید بدانیم که تفکر در این زمان چه مقامی دارد.
وی عنوان کرد: چیزی که قضیه را برای من دشوار کرده است تمیز میان زمان های جهان متجدد است، این جهان مراتبی دارد و هر مرتبه و هر مرحله صورت زمان هم متفاوت بوده است چنانکه کسانی گفته اند زمان تجدد رو به پایان است یا مثلا در جهان متجددمآب و توسعه نیافته، زمان و تاریخ غایب است که این سخنان را بدون تامل نمی توان پذیرفت اما رد فوری و قطعی آنها نیز با خرد و خردمندی سازگاری ندارد.
داوری اردکانی تصریح کرد: حال اگر ما کاری با این مباحث نداشته باشیم و بخواهیم سرمان را زیر بیندازیم و کار و بار زندگی مان را سامان دهیم ناگزیر باید به تجربه هایی که خود و پدرانمان داشته ایم بیندیشیم.
وی بیان کرد: همین که کسی بپرسد در راه توسعه چگونه سیر کرده ایم و آیا برنامه خوب داشته ایم یا نداشته ایم و اگر داشته ایم آن را چگونه اجرا کرده ایم، جای بحث دارد، ما وارد فلسفه شده ایم، زیرا وقتی به پیروزی و شکست می اندیشیم نمی توانیم شرایط آن را در نظر نیاوریم.
داوری اردکانی تصریح کرد: یونان که به عظمت رسیده است، همروترسیدید، سوفوکل، سقراط، افلاطون، بقراط و ... داشته است، ما هم در زمان عظمت کشورمان خوارزمی، محمد بن زکریای رازی، ابن سینا، سهروردی، بیرونی و فردوسی، بیهقی داشته ایم و نصیرالدین طوسی، سعدی، مولانا جلال الدین بلخی و حافظ نیز این عظمت را تجدید کرده اند، یا به هرحال همزمان با عظمت و تجدید آن بوده اند.
رئیس فرهنگستان علوم با بیان اینکه اروپای جدید هم پر از فلسفه و هنر است، ابراز کرد: پیداست که در زمان غلبه مصرف اشیا، اروپا علاوه بر علم و تکنولوژی، هنر و سیاست و فلسفه هم داشته است و دارد؛ نه اینکه حواشی و فروغ علم و تکنولوژی و وسیله تفنن باشند، به هر حال پیش از پدید آمدن تکنولوژی جدید، تحولی بزرگ در روح اروپایی پدید آمده است و این تحول در فلسفه و هنور ظاهر شده است.
وی گفت: به طور کلی در تاریخ هر وقت که پیروزی و نظم و سامان بوده است تفکر هم بوده است که اگر به آن سوی قضیه هم بنگریم سوال آن است که آیا جایی را می شناسیم که تفکر حضور داشته و بی سرو سامانی و سرگردانی غالب بوده است؟
وی ادامه داد: من به جای اینکه در نظر افلاطون، ارسطو، فارابی، کانت، هگل، توقف کنم، می پرسم ما اکنون در این زمان چیستیم و چرا چنین ایم و آیا از چنین بودن راضی هستیم؟ اگر راضی هستیم راهمان را ادامه دهیم و اگر راضی نیستیم آیا از آن جهت راضی نیستیم که چرا بهتر است آنچه که هستیم نشدیم و یا اصلا در راه مانده ایم و از وضع خود دلگیرو ناخشنودیم.
رئیس فرهنگستان علوم یادآور شد: در این قیاس در هیچ جا میان زندگی خوب و تفکر جدایی نیست، و در همه جا پریشانی با بی فکری قرینه است، و نظم و ثبات با هنر و تفکر اما به راستی میان اینها چه نسبتی است.
داوری اردکانی افزود: هنرمندان و شاعران و فیلسوفان، که کاری به آرا همگانی، سیاست و معاش ندارند، سوال آن است که پس آنها چگونه با سیاست زندگی در پیوند و ارتباط اند؟
وی با بیان اینکه شاعران، نویسندگان و فیلسوفان به غایت و نتیجه سخن و اثر خود نمی اندیشند، تصریح کرد: آنها درک و یافت خاص دارند و یافتن شان به زندگی مردم روح می بخشد.
وی افزود: چه خوب است که در شرایط کنونی به جسم و جان و جامعه خود بیندیشیم یا لاقل قدری به فکر روح و جان باشیم و در مسلمات و مشهورات توقف نکنیم و مثلا وقتی می بینیم سال ها یک سخن را تکرار کرده ایم و این سخن اثری نکرده است یا نمی دانیم آن سخن از چه راه اثر می کند آن را تکرار نکنیم. متاسفانه قدر ابتکار آقای خاتمی را نداستیم، که دیالوگ را مطرح کرد.
رئیس فرهنگستان علوم تاکید کرد: این هنر نیست که حرف های مشهور را فهرست کنیم و خود را طالب آنها بدانیم، همه مردم طالب خوبی ها هستند، مهم این است که اینجا و اکنون کدام خوبی متحقق می شود یعنی تحقق کدام خوبی در امکان و توانایی ماست، همه مردمان در همه زمان ها قادر به هر کاری نیستند بلکه به مدد تفکر و در هوای آن است که می توانند دریابند که چگونه چه می توانند و باید بکنند و از عهده چه کارهایی بر نمی آیند.
وی با اشاره به اینکه فلسفه تاریخ دارد، و فیلسوفان باید آرای گذشتگان را بشناسند، خاطرنشان کرد: تکرار آن آرا کافی نیست، و تکرارش جز برای تعلیم فایده و اثر ندارد، فلسفه درک شرایط امکان علم و عمل است، اگر به این شرایط می اندیشیم، رو به سوی تفکر داریم، و در راه قرار می گیریم، اما اگر خود را بی نیاز از تفکر و توانا به هر کار و هر چیز می دانیم، یا برای رسیدن به مقاصدی که در نظر داریم، توجه و تذکر به شرایط را ضروری را نمی دانیم و حرف می زنیم و کار را تمام شده می دانیم، کمترین زیانی که خواهیم دید آن است که به مقصودهایمان نمی رسیم.
لازم به ذکر است در پایان این مراسم کتاب "شعر و همزبانی" نوشته رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، با حضور حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، دکتر فاطمه طباطبایی، دکتر فاضل، دکتر اعوانی، دکتر محمد رجبی رونمایی شد.
پایان پیام/
نظر شما