اسلام در آغاز و آینده غریب است

هنگامی که مأمون درباره "رجعت" از امام رضا(ع) پرسید، امام باتأیید این مفهوم شیعی به سخنی از پیامبر(ص) استناد کردند و فرمودند: وقتى که مهدى از فرزندانم، خروج و قیام کند، عیسى‌بن مریم از آسمان فرود مى‌آید و . . .

خبرگزاری شبستان: هنگامى که امام رضا(ع) پس از حدود 6 ماه سفر از مدینه به "مروگ رسیدند، مورد استقبال مأمون و همراهان قرار گرفتند و در خانه مخصوصى که براى ایشان آماده شده بود، مستقر شدند. پس از گذشت چند روز و رفع خستگى سفر، بحث‌های مأمون با امام رضا(ع) باهدف مرعوب ساختن حضرت و زیر سؤال بردن وجهه علمی ایشان آغاز شد.

مأمون در یکی از این گفتگو‌ها نظر حضرت را درباره "رجعت" جویا می‌شود، مسئله‌ای که از آموزه‌های اختصاصی شیعه است و در اصطلاح به معنای بازگشت جمعی از مردگان مؤمن و کافر به زندگی دنیا هنگام قیام حضرت مهدی(عج) است تا کافران مجازات دنیوی خود را ببینند و مؤمنان نیز ضمن مشارکت در قیام حضرت مهدی(عج) از مجازات کافران خشنود شوند.

شیخ صدوق در جلد دوم کتاب "عیون اخبار الرضا" این ماجرا را از زبان "حسن بن جهم" چنین نقل می‌کند:

مأمون: نظر شما درباره رجعت چیست؟

ـ امام: رجعت حق است؛ در میان امت‌هاى پیشین بوده، و قرآن از رجعت سخن گفته است، و رسول خدا(ص) فرمود: "در این امت همه آنچه در امت‌هاى قبل بود، بدون کم و کاست نیز هست". و نیز فرمود: "وقتى که مهدى از فرزندانم، خروج و قیام کند، عیسى‌بن مریم از آسمان فرود مى‌آید و در نماز به او اقتدا مى‌کند. اسلام در آغاز، غریب بوده، و در آینده نیز غریب خواهد شد، خوشا به حال غریب‌ها." شخصى از رسول خدا(ص) پرسید "پس از آن چه خواهد شد؟"، پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: "آنگاه حق به صاحبش برمى‌گردد."

مأمون: درباره تناسخ (انتقال روح شخص مرده به یک فرد زنده دیگر) چه مى‌گویید؟

ـ امام: "کسى که معتقد به تناسخ باشد، به خدا کافر شده و بهشت و دوزخ را انکار کرده است."

مأمون: درباه مسخ‌شدگان چه مى‌گویید؟

ـ امام: آنها قومى بودند که خداوند بر آنها غضب کرد و به صورت بوزینه و خوک مسخ نمود، و پس از سه روز مردند و نسلى از آنها به جاى نماند. آنچه در دنیا از بوزینه و خوک و ... وجود دارد که نام مسخ‌شده بر آنها نهاده‌اند، مانند سایر حیوانات حرام‌گوشت هستند."

مامون: "اى اباالحسن! خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد، سوگند به خدا، علم صحیح تنها نزد تو و نزد خاندان شماست، و علوم پدرانت به تو منتهى شده است، خداوند از اسلام و مسلمانان، جزاى نیکى به تو عنایت کند."

حسن‌بن جهم که از حاضران در مجلس بود، مى‌گوید: در پایان مجلس، امام(ع) برخاست و به خانه‌اش رفت و من به دنبالش رفتم و در خانه‌اش به او عرض کردم: اى پسر رسول خدا! شکر و سپاس خدا را که شایستگى شما بروز کرد، و مأمون احترام شایانى از شما نمود و گفتار شما را پذیرفت.

امام فرمود: "اى پسر جهم! احترام‌هاى مأمون شما را فریب ندهد، او به زودى مرا با زهر مى‌کشد."

منبع: واحد خبر و اطلاع‌رسانی بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع)

 

پایان پیام/

کد خبر 268255

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha