سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان: یکی از ویژگی های مشترک مدعیان مهدویت و نیابت و... آن است که برنامه خود را با نوعی عرفان کاذب همراه می کنند(1) از سوی دیگر اغلب عارف نمایان، ادعای ارتباط، یا ملاقات با امام زمان را دارند؛ لذا بررسی علل گرایش به عرفان های به اصطلاح سکولار[ عرفان و معنویت کاذب و بدون شریعت و تکالیف دینی] می تواند بهترین راهنما در زمینه های گرایش مردم به مدعیان فوق باشد. به طور کلی علل گرایش به عرفان های جدید را می توان در چند مورد دسته بندی کرد:(2)
1. قابل جمع بودن عرفان های کاذب با شهوات و نفسانیات
اگر کسی عارف و سالک حقیقی باشد، انجام تکالیف و مراقبت از هوای نفس در عین حضور مؤثر در جامعه، بر او لازم است، که این کاری دشوار محسوب می شود؛ ولی مدعیان معمولاً نوعی از عرفان و معنویت را معرفی می کنند که تکالیف کمتر یا راحت را به دنبال دارد. به عنوان نمونه، یاران علی محمد باب، با ندای زمینه سازی برای ظهور قائم جعلی خود، به آلودگی های اخلاقی گرفتار شدند آنچنان که راحت کشتار می کردند و همه کارهای خود را نشانه شیفتگی به موعود و رهبرشان می دانستند.
2. نو بودن عرفان ها
گرایش به شیوه های نو، بخصوص برای جوانان جالب است؛ به عنوان مثال در جریان سید کاظمینی مشاهده می شود تعداد قابل توجهی از جوانان که احساس می کنند در قالب جلسات خاصّ یا برنامه های منظم سیر و سلوک و القاب و عناوین جدید، رشد می کنند، این احساس کاذب نو را به فال نیک می گیرند؛ لذا پس از آن که روشن می شد نتیجه ای به دست نیاورده اند، گروهی از آنان، سرخورده شده و آن را مانند روش های قبلی کنار گذاشته اند.
3. احساس ناکارآمدی و بی حاصل بودن روش های رایج در عرفان
انتظار پیمودن ره صد ساله در یک شب، باعث می شود که مؤمنان و خصوصاً جوانان تصور کنند این راه بی حاصل است؛ لذا به راه هایی دیگر که توسط مدعیان مطرح می شود روی می آورند. ادعای ملاقات با امام زمان و گرفتن مأموریت از ایشان برای زمینه سازی ظهور از عواملی است که مدعیان به عنوان ره آورد جدید مطرح کرده اند که گروهی از مردم به آن کشیده می شوند.
4. غرب زدگی و تهاجم فرهنگی
نفوذ فرهنگ التقاطی و ضدّ توحیدی و شیطان زده غربی یا شرقی در جوامع اسلامی مانند ایران باعث می شود که مردم عقاید سنتی خود را با روش های غربی گره بزنند و به زعم خود نوع جدیدی از رابطه با غیب و معنویت را دنبال کنند. مدعیان نیز به آن دامن می زنند؛ لذا جریان بابیت و بهاییت که با سرمایه اعتقاد مردم به موعود و قائم، کار خود را شروع کرد، با این ادعا که دین جدید و متناسب با زمان آورده ایم و محدودیت ها و تنگ نظری ها و تعصبات قبلی را کنار گذاشته ایم، درواقع ولنگاری ها و انحراف های غرب را وارد جامعه اسلامی کردند.
5. جمع ظاهری بین عشق مجازی و حقیقی
بسیاری از طرفداران و پیروان مدعیان در آغاز سنین جوانی به سر می برده و براساس نیاز طبیعی و غریزی به زمان اوج عشق مجازی نزدیک بوده اند. مدعیان نیز نوعاً با القای روابط برادری و خواهری[به اصطلاح معنوی] بین پیروان مرد و زن خود، و رفع حرمت ها و حساسیت ها و غیرت های دینی، توانسته اند افراد را در واقع جذب شهوات و عشق های کاذب کنند، در حالی که خود پیروان تصور می کردند عشق معنوی دارند؛ لذا در برخی از مدعیان اخیر مشاهده می شود که پیروان غیر همجنس را به خود نزدیک کرده، به عنوان این که باید محو ولایت امام زمان شوید، به سوءاستفاده از آن ها پرداخته و این رویّه را بین پیروان نیز ترویج کرده اند. در این حالت به شکل پنهان، یا آشکار، هم به شهوات خود می پرداختند و هم خلأ معنوی خود را (به زعم خود) پر می کردند. این مسأله در خانم ها که احساسات و عواطف قوی تری دارند، بیش تر مشاهده می شود؛ نمونه های آن در جریان قره العین (در بابیت) و نمونه های امروزی تر به وضوح دیده می شود.
ب) بن بست ها و شکست های زندگی
براساس نظر برخی از محققان، افراد عادی جامعه تصور می کنند که حالت گرایش به فرقه ها فقط برای افراد ضعیف و ساده اندیش پدید می آید و خود را از قربانیان فرقه ها و افراد مورد سوئ استفاده قرار گرفته توسط آنها مبرّا می دانند. اما در سال های اخیر روشن شده است که اکثر نوجوانان و بزرگسالانی که در دام این افراد افتاده اند، از طبقه متوسط، نسبتاً تحصیل کرده و بدون مشکل جدی تا قبل از آن بوده اند. دو سوم کسانی که به این گروه ها می پیوندند از خانواده هایی با روابط معمولی بوده و خود نیز رفتار متناسب داشته اند و تنها 5 تا 6 درصد از فریب خوردگان قبل از گرایش، مشکلات روحی داشته اند. گروهی نیز افسردگی خفیف داشته اند که مربوط به فقدان هویت، مرگ ناگهانی در فامیل، بازماندگی از تحصیل و شکست در عشق و... بوده است. از طرفی مدعیان و فرقه ها راه حل هایی آسان و فوری برای مشکلات زندگی و جامعه ارائه می کنند؛ لذا آنها به سادگی به مدعیان می گرایند. در مواردی که فرد- خصوصاً جوان یا نوجوان- احساس می کند، به بن بست رسیده است چون در برابر فشار زیادی قرار گرفته ، اقدام به پذیرفتن هر ارزش اعتقادی و هدف خاصّ کرده، به اصطلاح خود را آسوده می کند(3).
ج) انحراف پیروان از کودکی و نوجوانی
یکی از زمینه های گرایش برخی مردم به گروه های انحرافی آن است که به صورت پنهان یا آشکار در دوران خردسالی و کودکی خود تحت تعلیم و تلقین آموزه های انحرافی قرار می گیرند و چون در آن دوران، قدرت تشخیص و تمییز چندانی ندارند، و از طرفی با شیوه های جذاب، محبت آمیز و عاطفه های دروغین مواجه می شوند، آموزه های مربوط به کودکی در آنان باقی می ماند و در بزرگسالی نیز تثبیت می شود. در روایات آمده است که تعلیم در کودکی مهمتر و قلب نوجوان همچون زمین خالی(4)، آماده پذیرش هر مطلب است، و این که فراگیری در کودکی، مانند نقشی روی سنگ باقی می ماند. به عنوان نمونه در جریان بهاییت طرحی به نام طرح روحی(5) ارائه شده است که در آن با جدیدترین روش های آموزشی و استفاده از ابزارهای هنری (نقاشی، داستان و جمله سازی و...) به تلقین آموزه های انحرافی خود برای کودکان می پردازند.
آنان براساس مستندات موجود این کار را حتی در بین کودکان و نوجوانان مسلمان نیز انجام می دهند که با تأسف باید گفت تا حدودی نیز موفق عمل کرده و توانسته اند؛ پس از مدتی غیرت دینی و اسلامی دختران و پسران را کم رنگ کنند(6). خوشرویی در برخورد با کودکان، تهیه وسایل بازی و پذیرایی از آنان در هفته های متوالی، از عوامل ایجاد انحراف در کودکان مسلمان بوده است. حتی براساس اخبار، اخیراً بهاییت و عرفان های کاذب در مراکز پیش دبستانی فعالیت می کنند و در قالب بخش خصوصی به این اقدام می پردازند(7) اما این روش ها مختصّ این دو فرقه ضاله نیست.
د) غفلت مردم و حاکمان از تناقض ها و انحراف های مدعیان
همواره گروه زیادی از سران یا پیروان مدعیان دروغین، دچار شک و تردید می شوند، یا حتی به طور کامل از آن فرقه یا تشکیلات دوری کرده، به عقاید پیشین خود باز می گردند تناقض های موجود در عقاید یا بین عقاید و رفتار، مسأله ای است که اگر پیروان به آن توجه کنند می توانند خود را نجات دهند، اما عموماً با کار فرهنگی و رسانه ای مدعیان، توجیه می شود. قره العین (زرین تاج) که از یاران اصلی علی محمد شیرازی (مسمّا به باب) است در جریان «واقعه بدشت» علاوه بر کشف حجاب، منسوخ شدن اسلام را اعلام کرد و گفت: از هنگام ظهور باب، بر هیچ مسلمانی جایز نیست از دستورهای اسلام پیروی کند؛ از هر قیدی آزاد باشید(8). این در حالی است که بابیه با شعار ظهور امام زمان اسلام، قیام کرد.
پینوشتها:
1.به عنوان نمونه در جریان بابیه و بهاییه ادعای فنا شدن در خداوند و آمدن مظاهر متحد با خداوند و طهارت همه اشیا و رفع بسیاری از حرام ها به دلیل عارفانه (به زعم آن ها) دیده می شود. در مدعیان جدید نیز نوعی سهل انگاری در احکام شرعی و عبادات و تکالیف از جمله روابط محرم و نامحرم و... دیده می شود که توجیه آنها رسیدن به حقیقت و ولایت و اهمیت نداشتن آن جزئیات بوده است و یکی از خصوصیاتی که برخی از این مدعیان با این عرفان می آمیزند، مترقی نشان دادن و نوآورانه بودن آموزه های آن هاست.
2. این بخش اقتباسی است از مجله پویا، شماره 6( ویژه عارف نمایان)، نشر دانشجویی دفتر پژوهش های فرهنگی، زمستان 1386، و مصاحبه ای با تلاش احمد یادگار، ص 5-9 همراه با تطبیق مطالب مجله بر مدعیان مهدویت و... اظهار نظر فردی نگارنده.
3.با بهره گیری و اقتباس از مقاله « چرا فرقه ها، خطرناکند؟» در کتاب فرقه ها در میان ما، مارگارت تالرسینگر، ویژه نامه سروش(کژراهه)، اسفند 1386، ص 61.
4. «قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شی قبلته»و نیز سفارش ائمه در فرستادن مبلغان به مناطق دیگر برای هدایت کودک و نوجوان بوده است، میزان الحکمه، ج1،ص 100.
5.جزوه های طرح روحی، موسسه روحی، سال 159 تا 161 بدیع [به تاریخ بهایی].
6. شاهد ما تصاویر تهیه شده حاشیه شهر شیراز است
7. روزنامه حزب الله، سال دوم، شماره 408، 31 فروردین 1387، ص 14.
8.قره العین درآمدی بر تاریخ بی حجابی در ایران/13؛ به نقل از: فصلنامه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پویا (مدیر مسؤول دکتر سید احمد رهنمایی)شماره 7 اسفند 1386، مقاله زهرا حاجی پور با عنوان «چادرت را بردار به احترام این میت»، ص 109-111.
9. تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره 19؛ به نقل از:مقاله زهرا حاجی پور.
منبع: اسحاقیان، جواد؛ [بی تا]، پیچک انحراف (زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گرایش برخی از مردم به مدعیان مهدویت و نیابت در دو قرن اخیر) تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف،ج دوم
پایان پیام/
نظر شما