«تلفن همراه رییس جمهور» نقد شد

خبرگزاری شبستان:فیلم سینمایی«تلفن همراه رییس جمهور» محصول سال 1390 در چهل و سومین نشست باشگاه فیلم فرهنگ سرای رازی در پردیس سینمایی رازی نقد شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان ،در این برنامه علی عطشانی (کارگردان )، جابر قاسمعلی (نویسنده) ،علیرضا زرین دست در کنار جواد طوسی (منتقدسینما) حضور داشته و پس از تماشای فیلم به نقد و بررسی آن پرداختند.


در ابتدای این نشست جواد طوسی گفت : فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» می تواند فتح بابی باشد برای ارزیابی آثاری که متکی به مضامین اجتماعی هستند. از یک جنبه کاملا می تواندآسیب پذیر بودن این نوع نگاه سینمایی را نشان دهد. از لحاظ گردش کار در تولید و ساخت این فیلم مراحل خاص تا رسیدن به نمایش عمومی که 2 سال و اندی طول کشیده، نشان از این دارد که بعد از گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب هنوز در شرایطی هستیم که باتوجه به خیلی از شعارهای فرهنگی بودن و حمایت از فیلم هایی که نگاه های آسیب شناسانه به اجتماع و جامعه دارد ،گاها دیده می شود که هنوز جامه ی عمل به خود نپوشانده است.


طوسی ادامه داد: به هر حال هر فیلم می تواند واسطه ای باشد برای یک ارزیابی به موقع تاریخی. این فیلم هم جدای از مراحل موفقیت و عدم موفقیت می تواند این سرفصل را رقم بزند تا ببینیم که به چه علت هایی مضامین اجتماعی همواره در کانون سوء تفاهم از چرخه ی ممیزی عبور می کند و مورد ارزیابی قرار می گیرد.


از آنجایی که بنده شخصا صحبت های آقای عطشانی و جابر قاسمعلی درباره فیلم نامه را از رسانه ها پیگیر بودم. به این قضیه پی برده ام که ناگزیر در مراحل مختلف تصویب فیلم نامه و نمایش در جشنواره فیلم فجر و چک و چانه های بعدی برای نمایش عمومی این فیلم با یک نوع جبر وتعدیل های اجتناب ناپذیری مواجه بوده. از آنجایی که زاویه دید و نگاه این نوع فیلم هابا مضامین اجتماعی می تواند بدیهی ترین و سرراست ترین نوع مواجه باشد. علت این نگرانی برای من هنوز سوال برانگیز است. اگر ما در این حد هم نتوانیم تحمل پذیر باشیم اساسا مقوله ی فرهنگ و مخاطب شناسی معقولانه را در این سینمای بی بنیه خودمان چگونه تعریف می کنیم. اگر بپذیریم که حوزه ی جذابیت اقتضا می کند در بخشی از این مخاطب شناسی به مضامین و دست مایه هایی بپردازیم که بتواند سنخیت لازم را با زمانه خود در برداشته باشد.


طوسی افزود: طرح این کلیات به معنای این نیست که فیلم "تلفن همراه رئیس جمهور" توانسته قابلیت های لازم را در حوزه ی نگرش اجتماعی در برداشته باشد. قدر مسلم این فیلم دارای اشکالاتی است ولی همین که لااقل از زاویه نگاه شخصیت محوری خودش به بقیه افراد این مجموعه مسائلی را مطرح می کند لااقل در حد یک تلنگر می تواند ذهن بیننده را کنجکاو کند.


این منتقد درباره بار ترکیبی فیلم و این که آیا فیلم سازو فیلم نامه نویس قصد ساختن فیلمی با مضمون اجتماعی داشته اند و یا یک فیلم ملودرام که از لایه های کمیک هم برخوردار است، گفت: اساسا گفته ها برمی گردد به توانایی فیلم ساز و فیلم نامه نویس که هنرمندانه این آمیختگی را ایجاد کند که فیلم، هم خط کمیک باشد، هم ملودرام و هم اینکه یک نگاه اجتماعی را در بر داشته باشد که البته این آمیختگی و بار ترکیبی در فیلم سینمایی"تلفن همراه رئیس جمهور" به شکل مطلوب رخ نداده است.


طوسی در خصوص تخصص و هوشمندی علیرضا زرین دست گفت: زمانی که قرار است فیلمی مانند "تلفن همراه رئیس جمهور" به وی پیشنهاد می شود که دست مایه ی اجتماعی هم داشته باشد ،زندگی شهری آدم ها و لوکیشن هم خوانی و سنخیت لازم را با رئالیسم اجتماعی بایستی داشته باشد باتوجه به آثاری مثل "بای سیکل ران"، اپیزود سوم "دست فروش" "طلسم" (داریوش فرهنگ) ، "خط قرمز" و "حکم" (مسعود کیمیایی) ، "پری" (داریوش مهرجویی) تماما از لحاظ شیوه ی نورپردازی و کنتراست ایجاد شده در فیلم هایی مثل"ملکه" بلافاصله این نگاه تالیفی( کنتراست آبی تند نور ) در ذهن بیننده ثبت می شود و برخلاف فیلم"ملکه"که عامدانه حضور و تشخیص فیلم بردار مشخص است این برجسته بودن اتفاق نمی افتد.


علی رضا زرین دست در تایید صحبت های جواد طوسی این بیان را هوشمندانه و درست دانست و تصریح کرد: در این فیلم سعی کردم حضور دوربین تا آنجایی که امکان دارد احساس نشود و تقریبا شبیه فیلم برداری فیلم "کلوز آپ" که در واقع حضور فیلم بردار به رخ کشیدن نشود.


زرین دست درارتباط با نکته قابل توجه درفیلم نامه گفت: نکته ای در فیلم نامه توجه مرا به خود جلب کرد حضور مردی است که تصادفا درمقابل وظیفه ای قرار گرفته که به مرور زمان آن وظیفه به شکلی باور پذیر و جدی می شود مثلا در فیلم "مردی که می خواست سلطان باشد" اثر جان هیستون، یک سرباز معمولی به مرور زمان به درجه ای از باور می رسد که می تواند سلطان باشد و در نهایت وقتی که تیر می خورد و خون از بدنش سرازیر می شود؛ تعجب می کند. چرا که به این درجه از باور رسیده که سلطان یک شخصیت رویین تن دارد و هرگز دچار خونریزی نمی شود. البته این باورپذیری ما در فیلم "تلفن همراه رئیس جمهور" نیز وجود دارد .


این فیلم بردار زبردست و باتجربه ی سینمای ایران در ادامه گفت: وجود فیلم نامه خوب و کشش ایجاد شده بین داستان و عوامل سازنده ی فیلم یکی از نکات مهم و نقطه قوت فیلم بود، ضمن اینکه اعقتاد دارم اگر مدت زمان بیشتری را در بخش هایی از فیلم برداری صرف می کردیم خیلی بهتر از این ها می شد و شکل مقبول تری پیدا می کرد. به هر حال پلان های ترکیبی و طولی موجود در منزل آقای کیسٌمی (شخیت اصلی) باعث القای حس و موقعیت جغرافیایی به مخاطب می باشد و برخی بخش ها می توانست بستری را فراهم کند که این عجله و تسریع در سکانس ها به خاطر ملاحظات صورت گرفته باعث این مسئله شده است.


زرین دست در پاسخ به دلیل فیلمبرداری از نمای فوقانی داخل وانت گفت: این کار بیشتر به خاطر این بود که موقعیت قرار گرفتن تلفن همراه را با اشخاص به نحوی نشان دهیم .


وی درپاسخ به سکانسی که به صورت لانگ شات در فیلم وجود داشت و این حالت پریشانی و سرگشتگی را نشان می داد که شاید می توانست سکانس پایانی فیلم باشد، گفت البته در این مورد آقای عطشانی به عنوان کارگردان بایستی پاسخگو باشد ولی این یک نوع سلیقه است و از نظر من به عنوان یک تماشاگر علاقمند به سینما اعتقاد داشتم که بهتر بود فیلم در همان سکانس دور میدان و چرخیدن و رفتن به عمق خیابان توسط شخصیت اول فیلم بایستی پایان داستان صورت می گرفت.


جواد طوسی با توجه به کارنامه ی علی عطشانی به عنوان کارگردان از او پرسید: باتوجه به سن کم یک نوع حس جاه طلبانه توام با اعتماد به نفس در نزدیک شدن به حوزه هایی که با این بضاعت سینمایی کنونی سازگاری ندارد. شما حرکت پیش رونده ای دارید، به خصوص اینکه خودتان را به یک نوع شیوه فیلم سازی محدود و مقید نمی کنید. به عنوان مثال در این فیلم به مضمون اجتماعی روی آورده اید و در فیلم "آقای الف" دنیای فانتزی و حتی یک پیشنهاد برای ساخت فیلم بعدی داشته اید .آیا کماکان با مشکلات موجود قصد دارید این مسیر فیلم سازی را ادامه دهید ؟


عطشانی پاسخ داد: ساختن اینگونه فیلم های اجتماعی با نگاه انتقادی را جزو اهداف اصلی خود می دانم، ضمن اینکه تماشا کردن و ساختن گونه های دیگر از فیلم های پرفروش و غیر انتقادی که برای طیف خاصی از مخاطبان جذابیت دارد را در درشکل درست آن ؛خالی از فایده نمی دانم .در فیلم های دیگری مثل "آقای الف"، "دموکراسی در روز روشن" همین طور " تلفن همراه رئیس جمهور" هر کدام جداگانه و به نحوی توانسته ام حرف های خودم را بزنم.


این کارگردان ادامه داد: قطعا کسی که این هدف را انتخاب می کند به سختی های مسیر نیز فکر می کند و زمانی که فیلم "آقای الف" وفیلم سه بعدی را می ساختم می دانستم جایی برای نمایش آن وجود ندارد. به نظرم سختی راه دلیل بر این نمی شود که نخواهم به آرمانم فکر نکنم باتوجه به اینکه نقاط ضعف و قوت زیادی هم داشته است که بایستی به آنها پرداخته شود.


جواد طوسی درباره ی شتاب زدگی درشکل عملی و اجرایی فیلم و اعمال دیدگاه ژورنالیستی گفت:همین که دراین فیلم سعی شده یک نسبتی با جامعه معاصر برقرار شود بسیار ارزشمند است. ولی گاهی اوقات در این نگاه و شکل عملیاتی و اجرایی آن نوعی شتابزدگی دیده می شود.


طوسی در ارتباط با این نوع نگاه ژورنالیستی درفیلم "تلفن همراه رئیس جمهور" که فیلمی شخصیت محور است گفت: یک جاهایی کارگردان بنا بر تبعیت از فیلم نامه وضعیتی را ایجاد کرده که یک نگاه روانکاوانه فردی را در برداشته باشد. وضعیتی که به مرور زمان برای این شخص جدی می شودو باور می کند که رئیس جمهور است (که بیرون آمدن از این وضعیت برای او دشوار می شود) این یک جنس خاص از اثر را ایجاد می کند ولی به مرور این نگاه کارگردان رها می شود و یک نوع نگاه ژورنالیستی را پی می گیرد . ( صحبت هایی که روزانه در تاکسی رخ می دهد که نگاهی به معضلات اجتماعی و اقتصادی است) با آن نگاه روانکاوانه که نمونه ی یکدست آن فیلم سینمایی "گاو" اثر هنرمندانه ی داریوش مهرجویی است را تداعی می کند (گاو مش حسن عضو تفکیک ناپذیری در شخصیت وی است.) و یا درحوزه ی سینمایی نئورنالیست ایتالیا (ژنرال دلاورا) را می توان نام برد.


عطشانی در پاسخ به این پرسش که نهایتا وقتی درمقام نتیجه گیری از این اثر که هم ملودرام است و هم فیلمی با مایه های اجتماعی قابل دفاع و هم کمدی تلخ ،تصور می شود که "نه این است و نه آن" این مسئله به چه برمی گردد؟ گفت: فکر می کنم دلیل اصلی آن مربوط به مشکلاتی مربوط به زمانی که یک فیلم نامه ی اینچنینی را برای کارکردن انتخاب می کنم باشد که مرحله پروانه ساخت، جذب سرمایه گذار، فیلم برداری ، پروانه ی نمایش و زمان اکران را پشت سر می گذارد.
وی ادامه داد: این فیلم خاص در تمام 5 مرحله ذکر شده با گاردها و مشکلات خاص خود مواجه بود .طبیعتا یک فیلم نامه دارای یک خط سیر داستانی است که یک سری تعاریف منطقی در باره ی شخصیت پردازی ها و تعاریف دیگر ، زمانی که در این 5 مرحله از دید سلیقه ای خود اعمال نظر غیر علمی می کند، شما خودتان تصور بفرمایید چه چیزی از یک فیلم باقی می ماند.


وی درباره ی نگاه ژورنالیستی گفت: شاید منظور شما از این نوع نگاه نقطه نظرات و تماس هایی بود که مردم از طریق تلفن همراه به قربانعلی مطرح می کردند. یک سری از حرف هایی را که قصد بیان آنها را داشتم، ناگزیر بودم که از طریق همین تلفن همراه به مخاطب ارائه دهم. وی نهایتا اعمال نظرات و سلایق اعمال شده در فیلم را دلیل اصلی تغییر لحن های غیراصولی به ویژه در فیلم سینمایی "تلفن همراه رئیس جمهور" دانست که به ناگزیر صورت می گرفت ولی قطعا در فیلم های بعدی این نوع نگاه را باید بیشتر رعایت کنم. بیشتر به خاطر نتیجه گیری مخاطبان ، تنها گزینه ای که می توانست تهیه کننده این فیلم باشد و به خوبی آن را به مرحله ی اکران برساند، محسن علی اکبری بود.


جابر قاسمعلی نویسنده فیلم نامه در پاسخ به اهمیت وجهه ی روانکاوانه ی شخصیثت محور (روانشناسی فردی ) و یا وجهه تعارضات اجتماعی گفت: از زمانی که ایده ی اولیه پیدا شد، سال86-1385 طبیعتا تمرکز روی شخصیت بود و آن وقت می دانستم قصه شخصیت محور را کار کنم. آدمی که در تقابل با جامعه ی خودش است و متاثر ار جامعه است . به هر حال قربانعلی یک انسان عادی است که دارای خصیصه های انسان دوستی و آرمانی خواهی د ارد که باعث رخ دادن فاجعه است.


وقتی می گوییم "سینمای فاجعه" شاید تصورات مثل سیل ، زلزله و... رخ خواهد داد. در حالی که منظور از فاجعه اتفاقی است که شاید در چند قدمی ما در حال رخ دادن است. اگر دقیق نگاه کنیم اتفاقی که برای قربانعلی می افتد در ابتدا یک بحث روانشناسی نبود ، بلکه الگوی مشخصی را در ذهن دنبال می کردم و به آن وفادار بودم و آن هم یک نوع سینمای نئورئالیستی ایرانی بود. بنابراین در نمونه های خارجی "دزد دوچرخه" به طور مشخص تر (ژنرال دلاوره) است که در زندان او را به جای یک ژنرال اشتباه می گیرند و کم کم این آدم احساس می کند که واقعا یک ژنرال است.


وی ادامه داد: وقتی که به این نقطه از داستان رسیدم فیلم "گاو" در ذهنم مرور شد و دیدم که داستان به سمت قصه ی روانشناسانه سوق پیدا کرد و در حقیقت این آدم در تقابل با خود قرار می گیرد ولی متاثر از رخدادهای جامعه و به جنونی می رسد که البته بحث جنون این شخص، به یک درام روانشناسانه پهلو می زند و یا شبیه فیلم "گاو" می شود. البته باعث مباهات است که این فیلم شبیه فیلم مهرجویی باشد. البته نمی شود انکارکرد که قصه، قصه سوم شخص است و موضوع قربانعلی از ابتدا تا انتها ی فیلم را دربر می گیرد.


طوسی درباره ی ابزاری بنام تلفن همراه که در دست شخصیت اصلی داستان قرار دارد گفت: این وسیله باعث می شود که شخصیت اصلی داستان غیرمستقیم و به مرور زمان واجد تشخصی و باور پذیری شود که شاید خلاءهای شخصیتی او را با دادن صفت رئیس جمهور جبران می کند و به نحوی وی را در دایره توجه عمومی قرار می دهد. شخص عادی به درجه ای می رسد که نهایتا در حداقل های زندگی خود مانده ولی نهایتا او را به ورطه ای از اضمحلال نزدیک می کند.


جابر قاسمعلی در پاسخ به این پرسش که آیا به نظر شما بهتر نبود که تلنگر زدن به دولتمردان کمی پررنگ تر مطرح می شد گفت: چندی پیش فیلمنامه "شب سمور" بهرام بیضایی و خط قرمز ساخته مسعود کیمیایی را مرور می کردم که هر دو دارای روح وانشناسانه بودند.مسعود کیمیایی در بازخوانی فیلم نامه بهرام بیضایی دل مشغولی های خود را تبدیل به یک فیلم سیاسی می کند. و این اتفاقات کم و بیش رخ می دهد. طبیعتا کدها و نشانه هایی هم برای من وجود داشت و این تلنگری که قرار بود به دولت مردان زده شود که " جای شما کجاست و چرا شما کاری نمی کنید؟" در مراحل تبدیل فیلمنامه به فیلم رخ داده است و بخش هایی توسط کارگردان در بازنویسی های بعدی اتفاق افتاده است.


وی اضافه کرد: به عنوان مثال یک پیامکی که از سوی جوان بسیجی در فیلم مطرح می شود درباره این بود که نوجوان بسیجی زمانی که می خواست پا در میدان مین بگذارد برمی گردد و همه فکر می کنند که شاید ترسیده ولی او پوتین های خود را تحویل می دهد و می گوید این پوتین ها بیت المال است و این پیام خیلی تاثیرگذار و دردناک بود که در فیلم به آن اشاره شده خصوصا زمانی که اشاره می شود 3000 میلیارد چند پوتین می شود؟ در برخی صحنه ها هم موارد دیگری وجود داشت بود که در فیلم نامه اولیه وجود نداشت ولی در بازنویسی های بعدی آورده شد.


به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای رازی ؛ علیرضا زرین دست درباره به کارگیری عبارت "به جنون رسیدن"شخصیت اول داستان یادآور شد: بهتر است عبارت "به جنون رسیدن" را کمی تعدیل کنیم. چون زمینه هایی که در فیلم وجود دارد با آن سنخیت ندارد و این شخصیت دچار یک نوع دوشخصیتی شدن و پارانویا می شود.


گفتنی است: درپایان این نشست که هر دوهفته یکبار برگزار می شود طبق روال همیشگی از میهمانان ویژه تجلیل شد.


علاقمندان به هنر هفتم برای تماشای رایگان فیلم یا عضویت در این باشگاه می‌توانند به نشانی میدان رازی، خیابان هلال احمر، پردیس سینمایی رازی مراجعه یا برای کسب اطلاع بیشتر با تلفن: 55409549 تماس گرفته یا ازسایت razi.farhangsara.ir بازدیدکنند.
پایان پیام/
 

کد خبر 265063

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha