خبرگزاری شبستان؛ امروز پنج شنبه 12 رجب المرجب 1343 مصادف است با روز مرگ معاویه. همچنین در این روز و در سال 36 هجری امیرالمومنین سلام الله علیه بعد از واقعه جمل وارد کوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حکومت انتخاب نمودند. اولین خطبه را در شهر کوفه در این روز ایراد فرمودند. در این روز در سال 60 هجری معاویه بن ابی سفیان لعنه الله علیه در سن 78 سالگی در شام به درکات جهنم شتافت. و این روز، روز شادی اهل ایمان و حزن و اندوه اهل کفر و طغیان است و روزه این روز به جهت شکر الهی بر هلاکت معاویه مستحب است.
اصل و نسب معاویه
«کلبی نسابه» و «ابن روز بهان» که از ثقات نزد علمای اهل سنت هستند، نقل کردهاند که معاویه فرزند چهار نفر بوده: عماره، مسافر، ابوسفیان و مردی که اسم او را نمیبرند. راغب اصفهانی در محاضرات و ابن ابی الحدید از ربیعالابرار زمخشری نقل کنند که معاویه را به چهار کس نسبت میدادند: «مسافر بن ابی عمرو»، «عماره بن ولید بن مغیره»، «عباس» و «صباح» که نوازنده عماره بن ولید بود. مادر معاویه «هند» با صباح که جوان خوشرویی بود و کارگر ابوسفیان بود الفتی تمام داشت! اما به ظاهر او را معاویه بن ابیسفیان بن حرب میگویند.(1) ابوسفیان مردی زشت و کوتاهقد بود و یک چشم او در طایف و چشم دیگرش در یرموک کور شده بود.(2) باطنش کورتر از چشمش بود و نهایت عداوت و دشمنی با پیامبر صل الله علیه و آله را داشت. ابوسفیان در هر جنگ و فتنهای که بر پیامبر به وجود میآمد دخالت داشت. در سال فتح مکه از ترس اسلام آورد و با نفاق زندگی کرد تا در 82 سالگی در سال 30 هجری به درک رفت.
مخفی نماند که حمامه یکی از جدات معاویه است که در بازار المجاز صاحب پرچم بود! از اینجا نسب ابوسفیان معلوم میشود. مادر معاویه هند است که از ذواتالاعلام است و میل فراوانی به غلامان سیاه داشت و از توضیح حال پدر معاویه، وضع مادر او هند روشن میشود.(3)
محدث قمی میفرماید: چون پیامبر در فتح مکه ریختن خون معاویه را مباح شمردند، به اصرار و شفاعت عباس، 5 ماه قبل از شهادت پیامبرصل الله علیه وآله اسلام آورد.(4)
حکومت معاویه در شام
یزید بن ابیسفیان از طرف ابوبکر لعنهالله علیه با لشکر مسلمین به طرف شام رفت، معاویه هم همراه آنها بود، یزید در شام مرد و ابوبکر ولایت شامات را به معاویه واگذار کرد، به این حال بود تا زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام که طغیان معاویه علیه آن حضرت شروع شد. پس اساس ظلمهای معاویه را هم ابوبکر بنا نهاد. معاویه در سال 45 هجری برای پسرش یزید بیعت گرفت، اول کسی بود که دشنام بر امیرالمومنین سلام الله علیه را ترویج کرد و در آخر خطبه نماز جمعه لعن و جسارت بر امیرالمومنین علیه السلام می کرد. او دستور داد در تمام شهرها این لعن انجام شود و تا زمان عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد.(5)
دشمنی معاویه با امیرالمومنین علیه السلام
معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمت امیرالمومنین علیه السلام را جعل کنند و عده زیادی از محبین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد، مانند جناب مالکاشتر نخعی که در قلزم مصر به سم شهید شد.(6) امام مجتبی علیه السلام را به دست جعده عیال آن حضرت مسوم و شهید کرد.
معاویه مردی خوشگذران و پرخور بود به حدی که از کثرت خوردن میگفت: خسته شدم ولی سیر نشدم و این به خاطر نفرین حضرت رسول درباره او بود. او در نفاق و عوام فریبی تجربه به سزایی داشت. محدث قمی نقل میکند که دویست خبر از طریق معتمد اهل سنت در مذمت معاویه نقل شده است.
ماجرای مرگ معاویه
آخرالامر معاویه در مسیر مکه به شام بیمار شد، به حدی که میلرزید و دهان او بسته نمیشد تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالک دوزخ داد. هنگام مرگ سن او را 75 یا 82 یا 92 سال نقل کردهاند. جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولی در هنگام مرگ به یکی از خواص خود گفت: چند گناه بزرگ کردهام. حق علی بن ابیطالب را غصب کردم. حسن بن علی را با فریب دادن جعده به شهادت رساندم. یزید را به جانشینی خود انتخاب کردم و حجر بن عدی و یارانش را به قتل رساندم.(7)
در مرگ معاویه بعضی فقط ماه را ذکر کردهاند،(9) بعضی 4 رجب و بعضی 22 رجب ذکر نموده اند.(9) 12 رجب، 14 رجب و 15 رجب هم نقل شده است که این سه قول به هم نزدیکترند.(10)
ورود امیرالمومنین علیه السلام به کوفه
در این روز و در سال 36 هجری امیرالمومنین سلامم الله علیه بعد از واقعه جمل وارد کوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حکومت انتخاب نمودند. اولین خطبه را در شهر کوفه در این روز ایراد فرمودند.(11)
منابع:
1. تتمه المنتهی،ص47. منتخب التواریخ،ص448. وقایع الایام،ج رجب،ص174.
2. اسد الغابه،ج3،ص13.
3. آخر ماه ذی الحجه روز مرگ هند است که احوال او در آن جا ذکر شده است.
4. تتمه المنتهی،ص47. احقاق الحق،ص265. التعجب،ص106. نهج الحق و کشف الصدق،ص310.
5. بحار الانوار،ج33،ص214.
6. مراقد المعارف،ج2،ص223.
7. منتخب التواریخ،ص449. وقایع الایام،ج رجب،ص173.
8. الدرجات الرضیعه،ص423. تاریخ الخلفا،ص198.
9. تاریخ بغداد،ج1،ص200.
10.زاد المعاد،ص35. تقویم المحسنین،ص18. فیض العلام،ص316.
11. وقایع الایام،ج1،ص118. بحار،ج32،ص352. قلائد النحور،ج رجب،ص104.
پایان پیام/
نظر شما