به گزارش خبرنگار شبستان، حجتالاسلام والمسلمین احمد رهدار، رییس مؤسسه فتوح اندیشه قم در نشست اندیشهای "درباره تمدن اسلام" با موضوع ظهور و افول تمدن اسلامی و نسبت آن با انقلاب اسلامی ایران با اشاره به ضرورتها برای نیل به تمدن در تجربه اسلامی گفت: برای دارا بودن تمدن باید بدانیم که از کجا شروع کنیم و مهمترین نکته ضروری توجه به بعد تاریخی یک تمدن است، زیرا هیچ نمونه تمدنی در طول تاریخ به صورت دفعی حاصل نشده و این مقوله پس از گذر در دفتر تاریخی و تجلی در زمان خاص به گونهای تمدنی استقرار پیدا کرده است.
وی افزود: برخی تمدنها در شکلگیری ظرف تاریخی تمدنی دیگر به وجود آمدهاند و یا تأمین یافتهاند.
حجت الاسلام رهدار با اشاره به لزوم توجه به تاریخ اسلامی برای جریانسازی تمدن اسلامی اظهار کرد: همه تمدنها در طول تاریخ به صورت بومی شکل گرفتهاند و هر تمدن معطوف به وحدت است و خروجی کار آنها نه تنها تکثر نبوده بلکه منجر به تشتت شده است. همچنین تمدنها نیازمند وحدت هستند و باید با استفاده از تکثرات به وجود آمده به سمت وحدت رهنمون شوند لذا همه تمدنها بومیاند یعنی مواد سازنده و تشکیلدهنده هر جامعه مدنی از اجزای خود آن جامعه تشکیل شده است.
رییس موسسه فتوح اندیشه قم تصریح کرد: نمیشود تاریخ غرب را مطالعه کرد تا به جریان تمدنی اسلام رسید و بالعکس پا در عرصه پژوهش تاریخ اسلامی گذاشت و تمدن غربی بنا نهاد، اساسا همه تمدنها ظهور تاریخی دارند و تاریخ بعد تمدن است و از مقدمه یک تمدن فراتر است و هر جریانی برای خیزش تمدنی باید پیش از آن خیزش تفکر تاریخی داشته باشد یا حتیالامکان باید به تاریخ معاصر اسلامی رجوع کرد تا موقف خود را به درستی پیدا کنیم.
وی تاکید کرد: برای نیل به تمدن اسلامی ضروری است که به نسخههای پیشین تمدنی توجه کنیم که یکی از این موارد توجه به نقطه اوج و فرود تاریخ و مراحل حساس تاریخی در عقبه ظهور تاریخ اسلامی و نیز توجه به قبل و بعد نقطه عطف تاریخی تمدن اسلامی است. حقیقتا کسانی که دغدغه تمدن اسلامی دارند نمیتوانند بیخیال تجربه تمدنی دو قرن دوم و پنجم اسلامی شوند، زمانی که هنر، تشیع، کتاب و مدنیت رشد چشمگیری پیدا کرد لذا بر ماست که آن مقطع را مورد ارزیابی قرار دهیم که زمانی حساس در تاریخ اسلام است.
حجتالاسلام رهدار عنوان کرد: با توجه به اینکه برخی نظرات انتقادی در خصوص اهمیتداشتن قرون دوم و پنجم اسلامی و اینکه این زمان با توجه به دربند بودن ائمه معصومین (ع) مظهر بروز اندیشههای یونانی و غربی است ولی من عقیده دارم ائمه بزرگوار اسلام (ع) کارکرد خود را در سخن بروز نمیدهند بلکه نقش عالمساز ایفا میکنند و آن زمان اگر اندیشه یونانی و غربی وجود داشته به علت مطالب جهان اسلام بوده و فقط اندیشههای یونانی اخذ نشده بلکه این تفکر مورد فهم و تصرف مسلمانان قرار گرفته و بخشی از آنها بومی شده و بر کل پیکر تفکر یونانی و غربی صورت اسلامی نقش بسته شده است.
وی ابراز کرد: در آن زمان امامان معصوم (ع) در بند بودند و با این حال در شکلگیری تمدن نقش بسزایی ایفا کردند که این نشان از مهم قرار دادن فرهنگ ناب اهل بیت (ع) در مفاهیم هنجاری عالم اسلام است.
حجتالاسلام رهدار با اشاره به یکی دیگر از مقاطع تاریخی حساس برای ایجاد جریان تمدنساز اسلامی تصریح کرد: یکی از مقاطع تاریخی که باید مورد مطالعه قرار گیرد عصر صفویه بوده که همگان بر این نکته اذعان دارند که این دوره زمان شکوه تمدنی و به اوج رسیدن عقلانیت، مدنیت و تحولی شگفت در عصر خود بوده است.
وی ادامه داد: در عصر صفوی هیچگونه ورود تفکری و اندیشهای از جهان غربی و حتی خارج از جریان شیعی وجود نداشته است و صفویه به معنای دقیق کلمه تمدن شیعی است و در این زمان الگوی تربیت دینی، اقتصادی و مقوله وقف ظهور پیدا کرد و الگوی سبک زندگی دینی اسلامی تدوین شد. همچنین نشاط و شادابی که در عصر صفوی وجود داشت به اندازه ادوار گذشته بخصوص قرون دوم و پنجم نبود و حتی مطالبه از فرهنگ خارجی و یا اهل تسنن در این دوران به حداقل رسید.
حجتالاسلام رهدار با بیان این مطلب که عصر مغولی به عنوان تمدن مغولی اسلامی باید یاد شود، اظهار کرد: هر طور که عصر مغول را مورد بررسی قرار دهیم به نفع جهان تشیع بوده است زیرا در این دوران مسیحیت و اهل تسنن و جریانهای منفی مخالف جریان مغولی شده و قدرت در اختیار تشیع قرار گرفت و پس از بیش از 200 سال حکومت مغولیان یک فقیه شیعی با آنان خود را درگیر نکرد بلکه پس از تأیید آنان بعضا در دربارشان مسئولیت قبول کردند و یکی از مظاهر تمدنی در عصر مغول فتح و فتوح آنان بوده و باید به این نکته توجه کرد که جمع قابل توجهای از خاندان مغول ریاضیدان و اهل علم و دانش بودند.
وی افزود: شاید در طول تاریخ در برهه کوتاهی مخالفتهایی با جریان مغول به وجود آمد و آن قیام سربداران بود که به رهبری شیخ حسن ژولی و شیخ خلیفه از رهبران اهل سنت بود و هر جا که مغولان برای فتحکردن پا نهادند میراثی با رنگ و بویی شیعی به جای گذاشتند همچون تاتارستان و منطقه هندوستان که میراثی با تفکر شیعی به جا مانده و ضعف فرهنگ اسلامی در ژن مغولی در این زمان در نوع خود کارآمد بود و حتی حکومت فاطمیان در مصر که به صورت حبابی 200 سال حکمرانی کردند پس از نابودی هیچ میراثی به جا نگذاشتند با آنکه عقیده شیعی داشتند.
حجت الاسلام رهدار با اشاره به ضرورت توجه به اندیشههای تمدنی بیان کرد: توجه به اندیشههایی که باعث نزدیکی به تمدن اسلامی میشود بسیار اهمیت دارد، در تشیع بعد از فارابی تعریفی دقیق در حوزه اندیشه اسلامی نداشتیم و الان به زحمت میتوان ادعا کرد که اندیشه اجتماعی تولید شده که بتوان معادله حرکت در اجتماع را حل نمود یا تئوری اجتماعی از این اندیشهها احصا کرد.
این پژوهشگر افزود: گرایشهای فرهنگی در دانشگاهها وجود دارد اما مبنای نظری آن در حد قابل قبول نیست و باید به این نکته توجه کرد که تمدن دفعی به وجود نمیآید و در کنار اتاق فکر و فرهنگ است که یک تمدن شکل میگیرد و به طور کلی تمدن فرهنگ به غلیان در آمده است.
حجتالاسلام رهدار تأکید کرد: باید با مهندسی و تفکر و برنامهریزی حرکت خود را برای نیل به تمدن و اندیشه اسلامی معطوف کنیم. یکی دیگر از اندیشههای ناب تمدنساز اسلامی تقریب مذاهب است که فینفسه تمدنساز است اما متأسفانه در زمان حاضر اگر کسی زبان تقریب داشته باشد و سخن بگوید او را متهم به اندیشههای غربی و تفکرات اهل تسنن میکنند. باید توجه داشت که نمی شود تمدن اسلامی به وجود آید و از صفر تا 100 آن اندیشه شیعی باشد.
وی با اشاره به ضرورت توجه به مفاهیم تمدنی مانند ارتباطات در فرهنگ اسلامی گفت: مفهوم ارتباطات در فرهنگ اسلامی بسیار اهمیت دارد و این علوم در جوامع بسته و منزوی شکل نمیگیرد یا نمیتوان در برکه و استخر نهنگ تولید شود و باید با همه مخاطرات و خطرها روبرو شد و دل به دریا زد.
حجت الاسلام رهدار ابراز کرد: باید به این نکته توجه کرد که چقدر نظریه ارتباط اسلامی احصا شده و باید از ظرفیت علوم مختلف در هر زبان با نوع ارتباط ایجادشده در آن علوم همخوان شد و باید به این نکته توجه داشت که عقل مدنی اهمیت بسیار دارد و بسیاری از اوقات عقل تمدنی را عقل فلسفی تبیین میکنند و عقل مدنی معذورات عمل را مشاهده میکند، ما انسانها اغلب متفکر مفید هستیم و باید دانست با ادبیات دانشگاهی و پژوهشهای بنیادی برای تمدنسازی کاری از پیش نمیرود.
وی تأکید کرد: ضرورت توجه به علوم تمدنی و بکارگیری فلسفه در این حوزه اهمیت بسیار دارد، هر تمدن برای شکلگیری نیازمند بنیاد و شالوده نظری است که کلام آن را بنا میکند. همچنین اصول فقهی و اخلاقی لازمه شکلگیری یک تمدن بوده و در فقه علوم منفکساز باید مورد توجه عمیق قرار گیرد.
وی با اشاره به لزوم توجه به رویکردهای تمدنی خاطرنشان کرد: اگر به صورت جزیرهای همه متفکر شویم از این تمدن اندیشهای زاده نمیشود و تمدن مانند علم یک پروژه جمعی بوده و رویکردهای فرهنگگرا تمدنساز نمیشود همچون تفکرات صوفیانه که تمسک به جریان تمدنسازی نمیکند و مهمترین نقد بر جریان سنتگرا همین مطلب است که فرهنگ نوعا به صورت فردی همه چیز را دستهبندی میکند و یکی از موفقترین بسترهای مناسب برای نیل به سوی تمدن سازی رویکرد حکومتگرا است و اندیشهای که ما را دعوت به حکومت نمیکند نمیتواند تمدن اسلامی بسازد.
شایان ذکر است، نشست "درباره تمدن اسلامی" دوشنبه، 23 اردیبهشت در تالار شهید مطهری دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما