خبرگزاری شبستان: راهبرد فرهنگی اسلام برای حفظ هویت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و جلوگیری از اثرپذیری منفی آنها از فرهنگهای بیگانه بر دو پایه و اصل کلان همگرایی و واگرایی در حوزه جامعه و فرهنگ استوار است. دو اصل مزبور که سمت و سوی باورها، احساسات و عواطف و رفتارهای خرد و کلان افراد، گروه ها، جوامع و دولته ای اسلامی را درارتباط با یکدیگر و بیگانگان ترسیم میکند، در ادبیات معارف اسلامی«تولی» و «تبری» خوانده شده و از اصول عملی دهگانه دین به شمار میروند. این دو اصل به عنوان دو سیاست کلان راهبردی (یکی مثبت و دیگری منفی)، استراتژی سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی اسلام را برای همیشه تشکیل داده و تطبیق اجتماعی اصل بنیادین توحید و شعار اساسی آن ( = لا اله الا الله) میباشد که از یک طرف با نفی خدایان دروغین (لا اله)، انسان ها را از پرستش و بندگی آنان نهی کرده و بر باورهای غیر توحیدی خط بطلان میکشد و از سوی دیگر با اثبات خدای یگانه (الا الله) و فراخوان آدمیان به پرستش و بندگی او، جهان بینی توحیدی را فرا روی بشریت قرار میدهد.
مفهوم شناسی
تبری از ریشة بَرِی ـَ براءَة گرفته شده است. معنای اصلی براءَة، کناره گیری و دوری جستن از هر چیزی است که مجاورت با آن، مورد نفرت و ناخوشایند آدمی است.[1] اما به مرور زمان در معانی گوناگونی چون بهبودی یافتن از بیماری، قطع ارتباط کردن با کسی، بیزاری جستن و دوری گزیدن از چیزی، اندیشهای، رفتاری، گفتاری، عاری شدن از عیب و پیراسته گشتن از گناهی، رهایی از بدهی، تبرئه شدن از تهمت و گناهی و... کاربرد یافته است.[2] نکته قابل توجه اینکه در همه کاربردها، معنای پیدایش فاصله حقیقی یا اعتباری که برخاسته از ناخوشایند بودن امور موردفاصله است، وجود دارد که همان معنای اصلی است. بر این اساس تبری از باب تفعل و مفید معنای پذیرش است؛ یعنی پذیرش آگاهانه و اختیاری کنارهگیری و دوری جستن از کسی یا چیزی. تبری در ادبیات معارف اسلامی به معنی بیزاری و برائت قلبی، زبانی و عملی جستن از باورها، ارزش ها، اید ئولوژی ورفتارهای غیر اسلامی و دشمنان خدا، پیامبر، پیشوایان معصوم، مؤمنان و فرهنگ اسلامی میباشد.
فلسفه تبری
حب و بغضی (تولی و تبری) که اسلام منادی آن است کاملاً بر اساس حکمت و خردمندی و از سر درایت و نهایت رحمت و علاقهمندی به سرنوشت انسان هاست و اصولاً خداوند، کافر و مشرک را نیز از آن جهت که آفریده اوست، دوست دارد، برای همین، گمراهی او در وادی کفر و شرک را بر نمی تابد و در مقابل آن بی تفاوت نیست.
داستان تولی و تبری، دقیقاً به روابط اجتماعی مردمانی میماند که گروهی از آنان دچار بیماری مسری شده اند. عقل سالم و انسان دوستی میطلبد که پزشکان و پرستاران آن جامعه از یک سو به درمان و مراقبت از بیماران بپردازند تا بهبودی کامل حاصل شود، و از سوی دیگر روابط انسان های سالم را با بیماران محدود نمایند تا از ابتلای آنها و گسترش روز افزون بیماری پیشگیری شود. بنابراین هنگامی که گروهی از انسان ها دچار بیماری فکری و رفتاری هستند، کاملاً منطقی و خردمندانه است که اسلام با ارائه راهکارهای متعددی از یک طرف برای تصحیح اندیشه ها، باورها و رفتارهای آنان همت گمارد و در صورتی که بر گمراهی خود اصرار ورزیده و درصدد آلودگی فرهنگی و اجتماعی جامعه سالم برآیند، شدیداً با آنان برخورد نماید تارهیافتگان و هدایت شدگان با دگرگونی باورها و ارزش های توحیدی به بیراهه و کژراهه کشیده نشوند و از طرف دیگر برای جلوگیری از برچیده شدن مرزهای فرهنگی و اجتماعی و در نتیجه نفوذ باورها و ارزش های غیر توحیدی در دل و جان مسلمانان، روابط اجتماعی آنان را تعریف و کاملاً ضابطه مند نماید. پس برائت فرهنگی مورد نظر اسلام نه تنها با اصل انسان دوستی در تضاد نیست بلکه کاملاً در راستای آن و لازمه علاقه مندی به سرنوشت و سعادت حقیقی آدمیان است.
از سوی دیگر مؤمنان، عضو جامعه اسلامی اند و عضویت در آن ناگزیر شرایطی را میطلبد؛ از جمله اینکه روابطشان با غیر مؤمنان که عضو جامعه دیگری هستند باید به گونه ای باشد که با عضویت او در جامعه اسلامی ناسازگار نبوده و هویت فرهنگی، همبستگی اجتماعی و استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی جامعه اسلامی را به خطر نیندازد و درنتیجه زمینه ساز ولایت طاغوت نشود.
[1]. ر.ک: مفردات راغب؛ التحقیق فی کلمات القرآن، ج 3، ص18 «برد».
[2]. المنجد «برد».
نوشته شده توسط حجت الاسلام و المسلمین اسدی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما