کرمانشاه در جنگ // (3)

استان کرمانشاه در طول دوران هشت سال جنگ تحمیلی، جانانه از میهن دفاع کرد و امروز نقطه نقطه این شهر برای کاروان های راهیان نور یادآور رشادت های مردم این سرزمین است.

 خبرگزاری شبستان// کرمانشاه

 

قصرشیرین در منطقه ای کوهستانی از نوار مرزی طوری واقع شده است که از شمال و غرب با عراق هم مرز می باشد و توسط دو جاده آسفالت از گیلانغرب و سرپل ذهاب به شبکه جاده ای کشور مرتبط است.


قبل از آغاز جنگ تحمیلی، هواپیماها و توپخانه ارتش عراق بارها این شهر را مورد تهاجم قرار دادند. ارتش عراق در جریان هجوم سراسری خود از 31/6/1359 ، ضمن اجرای آتش سنگین روی شهر، با دو لشکر 6 زرهی و 8 پیاده از غرب و شمال به قصرشیرین حمله کرد. اما مقاومت پاسگاه های مرزی مانع از سقوط آن شد.


پس از بسته شدن دو جاده گیلانغرب 1/7/1359 و سرپل ذهاب 21/7/1359 قصرشیرین کاملاً‌ محاصره شد و به این ترتیب ارتش عراق روز پنجم مهر 1359 شهر را به طور کامل اشغال کرد در حالی که عده ای از مردم موفق به ترک شهر نشدند و در خانه‌های خود محبوس بودند. ارتش عراق پس از اشغال قصرشیرین مردم شهر را در مسجد مهدیه شهر جمع کرد.نیروهای عراقی در اقدام بعدی جوانان و مدافعان باقی مانده در شهر را شناسایی کردند و به اسارت بردند و پس از آنان زنان، کودکان و پیران را به پای پیاده از شهر و خانه های خود اخراج و راهی بیابان کردند. این وضعیت تا 7 ماه پس از اشغال ادامه یافت تا آن که شهر کاملاً‌ تخلیه شد.


قصرشیرین در تیر 1361 در جریان عقب نشینی تاکتیکی ارتش عراق از اشغال خارج شد در حالی که به جز مسجد مهدیه بقیه شهر به طور صد در صد تخریب شده بود.


بیمارستان تخریب شده قصرشیرین


در حاشیه غربی جاده قصرشیرین – خسروی و در 3 کیلومتری شهر قصرشیرین یکی از اسناد زنده تجاوزگری و ددمنشی رژیم عراق باقی است. باقی مانده بنای تخریب شده‌ای که هنوز هم نظر هر بیننده ای را جل می کند. بیمارستان 144 تختخوابی قصرشیرین است که عملیات ساختمانی آن پیش از انقلاب اسلامی آغاز و در سال 1359 به اتمام رسیده و آماده بهره برداری گردیده بود.

 

با آغاز هجوم سراسری دشمن این محل نیز در تسلط دشمن قرار گرفت و تا زمان عقب نشینی دشمن از قصرشیرین (تیرماه 61) حدود 21 ماه در اشغال دشمن بود. دشمن پیش از عقب نشینی به منظور اثبات خوی تجاوزگری خود در پای ستون های بیمارستان مواد منفجره کار گذاشت و آن را تخریب کرد البته بخش اعظم این بنا با تحمل صدمات قابل توجه به صورت ناپایدار به حالت ایستایی ثانویه باقی ماند. این ساختمان در زمینی به مساحت حدود چهار هزار مترمربع و در سه طبقه بنا گردیده بود که با تخریب کامل طبقه اول هم اکنون دو طبقه از آن به صورت تخریب شده بر روی زمین نمایان است.


بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس استان کرمانشاه با همکاری مهندسین مشاور اقدام به اجرای پروژه حفظ و مقاوم سازی این بنا نمود تا این محل جهت بازدید کنندگان نسل حاضر و نسل های آینده گویای بخشی از تاریخ دفاع مقدس ملت ایران باشد.


باباهادی


روستای باباهادی در شمال جاده آسفالت سرپل ذهاب به قصرشیرین در غرب ارتفاعات قراویز قرار دارد اولین پایگاه سپاه منطقه عمومی قصرشیرین را اهالی در این روستا تشکیل دادند. در جریان هجوم سراسری ارتش عراق 12 پاسدار مستقر در پاسگاه باباهادی، جلوی پیشروی گردان کماندویی لشکر 8 عراق را سد کردند و تا 24 ساعت مانع پیشروی دشمن شدند اما با مسدود شدن جاده سرپل ذهاب – قصرشیرین در محاصره قرار گرفتند و برای خروج از محاصره عقب نشینی کردند.


پرویز خان


پاسگاه پرویزخانه که پیروزخان نیز نامیده می شود در شمال قصرشرین در منطقه ای نسبتاً‌ هموار واقع شده است به همین دلیل در جریان هجوم سراسری یکی از فلش های پیشروی دشمن از این محور بود. در تاریخ 1/7/1359 یک گردان تانک دشمن پس از عبور گروه 30 نفره مدافعان این پاسگاه تا نزدیکی پمپ بنزین شهر پیشروی کرد. در آن نقطه 40 پاسدار راه را بر دشمن بستند و در یک درگیری در باغ های شمال قصرشیرین تا پایان روز عراقی ها را عقب راندند در حالی که 17 دستگاه تانک و نفربر از دشمن به جای مانده بود که تعدادی سالم و حتی بعضی روشن به غنیمت رزمندگان درآمد. اما با بسته شدن جاده سرپل ذهاب – قصرشیرین و خطر محاصره نیروها پس از 24 ساعت مقاومت در این منطقه پایان یافت.


خسروی


پاسگاه و گمرک مرزی خسروی در 15 کیلومتری جنوب غربی قصرشیرین قرار دارد. وجود راه شوسه قصرشیرین خانقین بر اهمیت نظامی این منطقه می افزاید. هنگام تجاوز عراق از این محور و پاسگاه یک گروهان 100 نفره محافظت می کردند در مقابل لشکر 6 زرهی ارتش عراق برای پیشروی به سوی قصرشیرین بیشترین تلاش خود را در این محور متمرکز کرده بود. با وجود این مدافعان پاسگاه خسروی 48 ساعت در برابر دشمن مقاومت کردند تا آن که با بسته شدن جاده های گیلانغرب، قصرشیرین و سرپل ذهاب مدافعان خسروی مجبور به عقب نشینی شدند.

 

پاوه


شهر پاوه مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پایگاه گروه های ضد انقلاب تبدیل و ناامن شد. تلاش شجاعانه دکتر مصطفی چمران و اندک همرزمان او برای پاکسازی پاوه در مرداد 1358 در تاریخ حماسه‌های انقلاب اسلامی به یادگار خواهد ماند. این شهر در طول جنگ یکی از عقبه های نیروهای خودی بود و بارها هدف حمله گروه های ضد انقلاب و هواپیماهای ارتش عراق واقع شد.


پاوه در طول جنگ تحمیلی بارها هدف بمباران ارتش عراق قرار گرفت که در جریان آن 128 تن شهید و 461 تن مجروح تقدیم انقلاب کرد.


سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاوه


سپاه پاسداران پاوه با حکم ستاد مرکزی سپاه در تاریخ 16/2/1358 تشکیل شد. با تاسیس این سپاه نقطه اتکا و پشتیبانی مناسبی در مقابل ناامنی و تحرکات گروه های ضد انقلاب شد. این سپاه با جذب آموزش و سازماندهی نیروهای بومی و غیر بومی در ایجاد امنیت منطقه نقش مهمی را ایفا کرد.


در مرداد ماه 1358 با اقدامات گروه های ضد انقلاب و پشتبانی ر‍ژیم عراق پاوه در آستانه سقوط قرار گرفت که با حکم امام به دکتر چمران برای نجات کردستان شهید چمران با استقرار در سپاه پاوه و هدایت مجاهدان از جان گذشته حماسه دیگری‌‌آفریده شد و پاوه از خطر سقوط حتمی نجات یافت.


پاسگاه ژاندارمری پاوه


این پاسگاه آخرین سنگر مدافعان پاوه بود که در مرداد 1358 در محاصره عناصر حزب دمکرات کردستان به مقاومت خود ادامه دادند تا آنکه با صدور فرمان تاریخی امام خمینی، مردم به سمت پاوه بسیج شدند و پاوه را آزاد کردند.


گلزار و یادمان شهدای پاوه


در محاصره شهر پاوه به وسیله نیروهای ضد انقلاب در سال 1358 تعدادی از پاسداران بومی و غیربومی در بیمارستان پاوه بستری بودند که نیروهای ضد انقلاب،‌ پاسداران مجروح را از بیمارستان خارج و در محوطه بیمارستان تیرباران کردند. شهدای بومی در قبرستان های محلی دفن شدند و 9 پاسدار غیربومی در این گلزار به خاک سپرده شدند. یادمان و گلزار شهدای پاوه در این محل به وسیله بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس احداث گردیده است.
بیمارستان پاوه


این بیمارستان محل درمان و شهادت مجروحین بسیاری از مدافعان پاوه بود. در روزهای بحرانی مرداد 1359 هنگامی که پاوه به اشغال موقت حزب دمکرات کردستان درآمد نیروهای این حزب با دسترسی به بیمارستان اقدام به کشتن مجروحان و آتش زدن بیمارستان کردند.


نوسود

 
شهر مرزی نوسود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها مورد تاخت و تاز گروه های ضد انقلاب قرار گرفت و به یکی از مراکز مهم این گره ها تبدیل شد و اکثر ساکنین آن نیز مهاجرت کردند. نوسود در تاریخ 24/10/1359 به اشغال ارتش عراق درآمد و در جریان عملیات روح الله در ترایخ 11/4/1360 همراه با ارتفاعات شرقی آن موسوم به شمشی آزاد شد و دشمن به ارتفاعات غربی شهر عقب نشست. نوسود یکی از محورهای عملیاتی در نبرد محمد رسول الله (ص) در تاربخ12/1/0/1360 و نبرد والفجر 10 در تاریخ 23/12/1366 بود در عملیات والفجر 10 ارتفاعات غربی شهر نیز آزاد شد.


نودشه


روستای نودشه در شمال جاده آسفالت پاوه به نوسود، در غرب رودخانه آب سیروان و در میان ارتفاعات بلند منطقه در شمال شرق نوسود واقع است. این روستا به محل استقرار گروه های ضد انقلاب تبدیل شده بود تا این که در پی اجرای عملیات ابوذر 1و2 در این منطقه در تاریخ 7/2/1360 اهالی نودشه داوطلبانه به استقبال رزمندگان اسلام آمدند. اندکی پس از آزادی نودشه هواپیماهای عراق 2 بار آن را بمباران کردند که ده ها تن شهید یا مجروح شدند.


ارتفاعات نروی،‌ نودشه و کله تنگ


ارتفاع نروی در شمال جاده آسفالت پاوه به نوسود واقع است. ارتفاع نودشه در شمال شرق نروی و جنوب روستای نودشه و ارتفاع کله تنگ در غرب این روستا قرار دارد و هر دو ارتفاع دیواره شمالی منطقه نروی را تشکیل می دهند. هریک از ارتفاعات مزبور با از جان گذشتگی عده‌ای از حماسه‌سازان آزاد شد به خصوص که اغلب این عملیات ها در فصل سرما و زمستان انجام شده است.


رزمندگان این خطه پس از انتقال به جبهه های جنوب، در عملیات فتح المبین،‌ بیت المقدس و... نقش های مهمی ایفا کردند.


پل دوآب


پلی است روی رودخانه آب سیروان در غرب پاوه که اتصال دو منطقه پاوه و نوسود را برقرار کرده است نامگذاری دو آب نیز به دلیل به هم پیوست دو رودخانه در این منطقه می باشد. این پل به علت حضور مسلحانه ضد انقلاب غیرقابل استفاده بود تا آن که سپاه پاوه با پاکسازی منطقه در 24/10/1359 آن را قابل بهره برداری کرد.
 

پایان پیام/

کد خبر 239519

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha