سوریه، در یک قدمی «خط قرمز» اوباما!

نایل بووی: صفحات کتاب‌های تاریخ به ما می‌گویند که تمدن‌های زیبا و پر رونقی از شهرهای باستانی دمشق و حلب، از قدیمی‌ترین شهرهای زمین، برخاسته است.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پرس تی وی این نمایش دهشتناک و دلخراش از وحشی گری در جریان درگیری‌های سوریه که اکنون وارد سومین سال خود شده است، آن صفحات تاریخ را بدون تردید لکه دار و سیاه خواهد کرد. صرفنظر از اینکه نتیجه سیاسی این جنگ دلخراش چه باشد، کشور سوریه که زمانی الگوی همزیستی مسالمت آمیز اقوام و فرقه‌های مختلف بود، اکنون در هم شکسته و دلهره و ترس با سرنوشت مردم این کشور گره خوده و مسیر زندگی آنها را برای همیشه تغییر داده است. کودکان یتیم شده‌اند و پدر و مادرها در غم از دست دادن کودکان خود نشسته‌اند؛ سر کودکان از بدن آنها جداشده، تقدیر مردان و زنان بی‌گناه، اعدام‌های غیرقانونی و بدون محاکمه بوده و خانواده‌ها از هم پاشیده و نابود شده‌اند.

تحولات اخیر در سوریه نگران کننده است:

سخنگوی دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه اخیرا شبه نظامیان تحت حمایت خارج در این کشور را به ترتیب دادن حملات موشکی با سلاح‌های شیمیایی در شهر حلب و کشتن ده‌ها تن متهم کرده است. شاهدان می‌گویند افرادی که گرد برخواسته از موشک‌ها را استنشاق کردند دچار مشکل تنفسی شده و نیازمند مراقبت‌های پزشکی فوری بودند. شبکه الجزیره به نقل از یک کارشناس سلاح‌های شیمیایی گزارش داد تلفات با ذخیره مواد شیمیایی که گفته می‌شود دولت سوریه در اختیار دارد منطبق نیست. این کارشناس گفت «اگر این یک حمله شیمیایی بود، آنچنان موثر نبوده است.» بشار الجفعری نماینده سوریه در سازمان ملل نیز از دبیر کل این سازمان خواست که یک هیات فنی مستقل را برای بررسی استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط گروه‌های تروریستی حاضر در سوریه تشکیل دهد.

این در حالی است که باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا در جریان اولین سفر رسمی خود به اسرائیل ضمن ابراز تردید شدید در قبال روایت دولت اسد از تحولات، گفت اگر دولت سوریه از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرده باشد، این بدان معناست که دولت از «خط قرمز» عبور کرده است. اوباما همچنین گفت تا زمانی که مدارک محکم و مستدل در این زمینه ارائه نشود، دست به اظهارات بیشتر نمی‌زند. اوباما اکنون در موضعی قرار گرفته که باید بر اساس اظهارات پیشین خود عمل کند و به عبارتی دست به مداخله مستقیم‌تر و گستاخانه‌تر در سوریه بزند. علاوه بر این، نیروهای ناتو نیز اعلام کرده‌اند که آماده اتخاذ طیف گسترده‌ای از عملیات هستند. دریاسالار جیمز استاوریدیس، فرمانده نیروهای مسلح امریکا در اروپا اخیرا به رسانه‌ها اعلام کرد که ناتو «آماده است در صورت درخواست، همانند مورد لیبی، وارد عمل شود.»

کسانی که وضعیت را از ابتدا با دقت زیر نظر داشته‌اند، مسائل را به خوبی درک کرده و از آن آگاهند. نحوه و طریقه پوشش رسانه‌های جریان اصلی غرب از درگیری‌های سوریه، که احتمالا بیش از دیگر موضوعات مورد توجه بوده، به روشنی نشان می‌دهد که چگونه برخی از این رسانه‌ها با سیاست خارجی کشورهای غربی و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس هم مسیر شده‌اند؛ کشورهایی که گروه‌های شورشی را در سوریه فعال کرده و برای سیاستمدارانی که نماینده منافع راهبردی و اقتصادی آنها هستند، پوشش دیپلماتیک فراهم کرده‌اند. سیاست دولت اوباما در قبال لیبی و سوریه همسو و مشابه با همان ماجراجویی‌های دولت بوش است. این واقعیت که بسیاری از گروه‌ها و رسانه‌های مخالف حمله به عراق و افغانستان اکنون سکوت کرده یا حتی حامی دستور کار اوباما در قبال سوریه هستند، گواه بر این است که سیاست‌های اوباما به شکل بسیار هوشمندانه‌تری به خورد رسانه‌ها و افکار جریان اصلی داده شده است. حقیقت این است که سوریه توسط ابزارهای دیگری «تحت تاخت و تاز» است.

از نگاه سیاست پردازان حاضر در واشنگتن و تل آویو دلایل بی شماری مبنی بر لزوم کناره گیری بشار اسد از قدرت وجود دارد و ضربه زدن به جایگاه اسد بدون کمک مالی سردمداران وهابی عربستان سعودی و قطر ممکن نبود. این دو کشور ِ مبتلا به نظام «سرمایه داری ِفاجعه» تنها مسئول حمایت مالی و تسلیحاتی از شبه نظامیان حاضر در سوریه نیستند؛ یکی از انگیزه‌های اصلی آنها صدور اندیشه‌های وهابی و سلفی است؛ اندیشه‌هایی که بسیاری از شبه نظامیان وارداتی سوریه به آن تعلق خاطر دارند؛ اندیشه‌هایی که برگرفته از برداشت و تفسیری تحریف شده و ارتجاعی از اسلام است و بُعد فرقه‌ای درگیری‌ها در سوریه را شعله ور می‌کند؛ این در حالی است که زمانی گروه‌های قومی و فرقه‌ای متنوع به طور مسالمت آمیز و با بردباری در کنار یکدیگر در سوریه زندگی می‌کردند. این پادشاهی‌های حاشیه خلیج فارس، که کم و بیش از غرب مجوز نقض اساسی حقوق بشر را دریافت کرده‌اند، همچنین مسئول شکل دادن بازوی سیاسی سربازان خود در سوریه هستند و این بازوی سیاسی همان اخوان المسلمین است.

ائتلاف مخالفان دولت سوریه که خود تماما ساخته و پرداخته قدرت‌های خارجی است، اخیرا نخست وزیر خود را انتخاب کرده است: غسان هیتو. وی یک سیاستمدار تقریبا ناشناس و تازه کار است. وی گذرنامه امریکایی در اختیار دارد و از دانشگاه پردیو این کشور مدرک علوم رایانه‌ای کسب کرده است. هیتو یک اسلام گرای کرد و دارای مناسبات و روابط نزدیک با اخوان المسلمین است. اخوان المسلمین از زمان تشکیل شورای ملی سوریه از نظر سیاسی بر آن حاکم بوده و همچنین عناصر تاکتیکی شورش در سوریه را سازماندهی و هدایت کرده است. ستون فقرات روابط اخوال السملین با پادشاهی‌های مرتجع حاشیه خلیج فارس، مخالفت با اسلام شیعی است. خود اسد نیز یک علوی که یکی از شاخه‌های اسلام شیعی ست، می‌باشد. اکنون باید روشن شده باشد که چرا ملتهب کردن اختلافات و تفاوت‌های فرقه‌ای در سوریه شرط لازم برای شروع درگیری‌ها در این کشور بوده است.

چندین عضو شناخته شده ائتلاف مخالفان دولت سوریه رای گیری برای انتخاب نخست وزیر موقت را تحریم کرده و آن را کمپینی تحت حمایت خارج برای انتخاب هیتو توصیف کردند. کمال اللبوانی، یکی از اعضای این ائتلاف گفت «ما نمی‌خواهیم آنچه در مصر رخ داد در سوریه هم اتفاق بیافتد. آنها انقلاب را دزدیدند.» آنهایی که از رای دادن امتناع ورزیدند، هیتو را متهم به عضویت در اخوان المسلمین کرده و همچنین می‌گویند تصمیم‌های شورای ملی سوریه از خارج دیکته می‌شود. ولید البنی، از دیگر اعضای شناخته شده مخالفان گفته است «اخوان المسلمین با حمایت قطر نخست وزیر مورد نظر خود را تحمیل کرده است. اگر ائتلاف مخالفان در انتخاب خود تجدید نظر نکند، ما از آن خارج می‌شویم.» بگذارید صریح باشیم. اسد، رهبری که ادامه ریاست جمهوری وی نشانی ست بر اینکه همچنان از حمایت گسترده عمومی برخوردار است، ادعا می‌شود که مشروعیت خود را از دست داده و در مقابل، هیتو مردی بدون کوچکترین تجربه سیاسی قرار است نماینده مشروع مردم سوریه دانسته شود؟

تحولات و واقعیت‌ها تنها اینگونه می‌تواند تعبیر و تفسیر شود: چکمه جامعه به اصطلاح بین المللی روی صورت مردم سوریه فرود آمده و مردی را که نه نماینده آنها بلکه نماینده منافع شرکت‌های چند ملیتی است، بر مردم سوریه تحمیل کرده است؛ شرکت‌هایی که به دنبال نشاندن پرچم خود در خاک سوریه هستند. بیایید با تصور اینکه افرادی مانند جان کری، ویلیام هیگ، لوران فابیو یا امیر قطر نگران مردم سوریه هستند، خود را گول نزنیم. با وجود این، بسیاری از تلفاتی را که کشور سوریه در پی درگیری‌ها متحمل شده، می‌توانیم به نیروها، پول و تسلیحات خارجی گسیل شده به این کشور نسبت دهیم. عملیات دولت اسد در مقابله با این شبه نظامیان هم بدون شک تلفاتی در بین غیرنظامیان به جای گذاشته است. مقابله با شورشی‌ها و شبه نظامیان که از طریق روش‌های غیرسنتی به جنگ دولت آمده‌اند، در مناطق به شدت پر جمعیت چالشی سترگ برای ارتش سوریه است.

به هیچ وجه نمی‌توان نیروهای دولتی سوریه را به قتل عامدانه مردم این کشور متهم کرد؛ چنینی کاری به هیچ وجه در راستای مقاصد دولت سوریه نیست. کشته شدن غیرنظامیان بر اثر مبارزه نیروهای دولتی با شبه نظامیان، در حقیقت اثر فرعی و زشت هجمه کشورهای خارجی برای سرنگونی دولت سوریه است.

در حالی که وزرای خارجه کشورهای غربی میزان تلفات در سوریه را به عنوان توجیهی برای هجمه خود علیه اسد به کار می‌برند، درخواست برای لغو تحریم ارسال سلاح به سوریه و همچنین وعده به تسلیح شبه نظامیان با یا بدون رضایت اتحادیه اروپا از سوی پاریس و لندن اقدامی کاملا غیر وجدانی و نامعقول محسوب می‌شود. بنابر گزارش سازمان ملل ظاهرا 70 هزار نفر تاکنون در سوریه جان خود را از دست داده‌اند و کشورهای فوق الذکر یعنی انگلیس و فرانسه که به گفته خودشان بسیار نگران تروریسم هستند، می‌خواهند سلاح‌های بیشتری به خاک سوریه وارد کنند. این دیوانگی است.

کشورهای غربی به دنبال گماشتن رهبران واسطه در سوریه هستند؛ رهبرانی که در مقابل شرکت‌های چند ملیتی آنها سر تعظیم فرو آورده و داروهای تجویزی صندوق جهانی پول را یکجا ‌ببلعند. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز به دنبال سلطه‌ای بلامنازع در حیاط خلوت‌های خود است و همچنین می‌خواهند که مقاومت سوریه در هم شکسته شود. در پی انتشار گزارش‌هایی مبنی بر استفاده از سلاح‌های شیمیایی در سوریه، اولین چیزی که به ذهن نگارنده این مقاله می‌رسد این است که شبه نظامیان تحت حمایت خارج که از کوچکترین فرصتی برای درخواست سلاح و حمایت بیشتر از خارج فرو گذار نکرده‌اند، از سلاح‌های شیمیایی کم کیفیت و قاچاق شده استفاده کردند تا بدین ترتیب مداخله مستقیم نظامی در کشور سوریه را رقم بزنند. لیندزی گراهام و جان مک‌کین سناتورهایی امریکایی نیز با غنیمت شمردن فرصت، یاوه گویی را از سر گرفته و از باراک اوباما خواستند که «دست به اقدام فوری» و استقرار نیرو در سوریه بزند. گراهام گفت «اگر گزینه این است که نیروهایی را برای جلوگیری از افتادن سلاح‌های شیمیایی به دست خشونت طلب ترین انسان‌های جهان، اعزام کنیم، رای من این است که قبل از اینکه این مسئله تبدیل به مشکلی اساسی شود، این کار را بکنیم.»

هیچ چیز بیشتر از زمانی که یک نفر دیگران را مسئول خون‌هایی که خود ریخته معرفی می‌کند، حاکی از ذهنیت بیمارگونه وی نیست.

نایل بووی؛ نظریه پرداز سیاسی مستقل و عکاس ساکن کوالالامپور

کد خبر 239385

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha