خبرگزاری شبستان//گیلان
«نوروزی» یا «نوروزی خوانی» در گیلان نخستینبار در یکصدوسیو پنجسال پیش توسط الکساندر خوتسکو Alexander Choodzko ایرانشناس روسی گردآوری شده است. با وجود تحولات اجتماعی عصر جدید و تأثیر تکنولوژی در زندگی مردم شهر و روستا خوشبختانه هنوز هم در گوشه و کنار گیلان زمین «نوروزی» خوانها با نغمهها و تصنیفهای دلنشین خود چند هفته قبل از موسم بهار مژده طلیعه نوروز، این جشن کهن و ملی، را به «گیله مردان» می دهند. این ترانهها معمولاُ توسط دو یا چند تن از جوانان در کوچهها و محلات شهر و یا در کنار خانههای روستائی اجرا میشود.
خوتسکو که مدت یازده سال در ایران و از جمله در ایالات شمالی ایران اقامت داشت، مطالعات ارزندهای در زمینههای زبانشناسی ایران و بخصوص گویش های گیلکی، طالشی و مازندرانی انجام داد. حاصل این تحقیقات کتابی است پر حجم تحت عنوان Specimens of the Popular Poetry of Persia که به سال 1842 میلادی در لندن بهچاپ رسید. این کتاب شامل اطلاعات کلی درباره صفحات شمالی ایران و مردم آن مرز و بوم و حوزهی رواج گیلکی و مباحث عمومی پیرامون لهجههای سواحل جنوبی دریای خزر و متن اشعار محلی و داستانهایی به این گویش هاست.
تصنیفهای گیلکی از صفحه 525 تا555 (همراه با فهرست واژهها و معنی لغات)، ترانههای طالشی از صفحه 556 تا 567 (متن ترانه با توضیحات لغوی) و اشعار مازندرانی از صفحه 568 تا 581 (متن اشعار با ملاحظات و توضیحاتی از لهجههای مازندرانی) کتاب درج شده است.
یکی از تصنیفهای «نوروزی» کتاب خوتسکو را آقای یحیی ذکاء در سال 1337 شمسی در مجله موسیقی آورده است. کتاب خوتسکو بعداُ مورد استفاده ایرانشناسان، بخصوص یکی از هموطنان زبانشناس وی بنام I.N.Beresine ، استاد دانشگاه غازان، قرار گرفت. برزین در فاصله سال های 45-1842، به مدت سه سال، در ایران اقامت داشت و درباره لهجههای سواحل جنوبی خزر شخصاُ مطالعه و تحقیق نمود. وی نخستین کسی است که برای «گیلگی» دستور و قواعد زبان نوشته است. کتاب برزین در سه بخش زیر عنوان Recherches sur Ies Dialectes Persans بسال 1853 میلادی در شهر غازان انتشار یافت.
مؤلف در بخش دوم کتاب، چند ترانه محلی طالشی (ص38 تا46) و تعدادی ترجمه تصنیف گیلکی (ص47 تا57) را هم به نقل از کتاب خوتسکو آورده است.
الکساندر خوتسکو، در کتاب خود، به این موضوع اشاره میکند که: «در ایران کنونی بچهها آواز «نوروزیه» را در جلوی خانهها برای تبریک سال نو می خوانند».
برای مطالعه و بررسی این نوروزیها توجه به نکات زیر شاید ضرورت داشته باشد.
1- اشعار «نوروز و نوسال» در گیلان اکثراُ بطور ملمع فارسی-گیلکی گفته شدهاند.
2- بیشتر کلمات و واژهها و حتی ترجیعبندهای نوروزی به فارسی است.
3- این نغمهها که با آهنگ خاص نوروزی، گاهی به شکل ترانه و گاه بصورت گوشههایی از آواز یا دستگاه موسیقی اجرا می شوند، در سراسر خطه گیلان تقریباُ یکنواخت و همآهنگ بنظر میرسند. نوعی از عناصر مقدس ملی و باستانی ایران مانند نور، مهر، خاک، زمین، باد، مظاهر طبیعت و غیره با پارهیی از مسائل اعتقادی شیعه مانند توجه امامان، آمیختگی خاص پیدا کرده است.
5- آداب و سنتی که در گذشته رواج داشت و اکنون کمتر بچشم میخورد یا به کلی از بین رفته است مانند عیدی دادن نارنج یا شکوفه (بهار) نارنج در مراسم نوروز.
6- با توجه به تأخیر نفوذ مذهبی سیاسی تازیان در سرزمین گیلان و قبول اسلام مردم این ناحیه بدعوت داعیان علوی، اندیشه و فکر خالی از تعصب مذهبی گیلانی را میتوان در این اشعار ملاحظه نمود.
7- بر طبق پارهیی از اخبار و روایات شیعه،«نوروز» عجم مقارن با حدوث بعضی وقایع مبارک اسلامی و ایام مسعود مذهبی است که بعدها جزء اعیاد دینی شیعیان بشمار آمدند. مانند تقارن نوروز (النیروز) با مبعث پیامبر اسلام(ص) و واقعه غدیر خم در سال دهم هجری از اینرو، ک مجال بحث بیشتر در اینجا جایز نیست، شیعه به نوروز جنبههای تقدس میدهد و حتی از قول ائمه(ع) اخباری در بزرگداشت نوروز و انجام اعمال مخصوص این روز روایت شده است.
بنظر نگارنده جمعآوری و بررسی این «نوروزی»ها از جهات مختلف ملی، مذهبی، اجتماعی و غیره نه تنها فرهنگ فولکلوریک گیلان را غنیتر خواهد ساخت بلکه در روشن نمودن بعضی از ویژگیهای جامعه گیلک در دورههای پیشین نیز، مؤثر خواهد بود. برای انجام این مقصود نمیتوان از همکاری مستمر افراد مطلع و علاقمند گیلان و همچنین مؤسسات علمی مربوط به مطالعات فرهنگی و اجتماعی کشور بینیاز بود.
در خاتمه چند بیت از یک «نوروزی» را که تا همین چهد سال پیش در روستاهای بین رشت و کوچصفهان (جعفرآباد، علیسرا، شکارسرا، گورابسرا، میشاوندان، خوناچاه، فشکهچاه، پرکاده، دافچاه و ….) خوانده می شد در اینجا نقل میکنیم:
بیا خانه خدا با عز و شوکت
ترا اقبال باشد مال و دولت
کنی قبر رضا را تو زیارت
سوی مکه شوی با استطاعت
سلام از من، سلامت از خداوند
بیاد ام لیلی شاد ما کن
ز عباس و ز اکبر یاد ما کن
بزن شانه به زلف اکبر من
بیا ای ام لیلی در بر من
سلام از من، سلامت از خداوند
پایان پیام/
نظر شما