به گزارش خبرنگار شبستان، در ادامه سلسلهنشستهای تمامشدگی مدرنیته و ناتمامی صیرورت در انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، رییس پژوهشگاه معارج پیرامون انسانشناسی در قرآن با تأکید بر آرای آیتالله جوادی آملی به سخنرانی پرداخت.
بنا بر این گزارش، وی ابتدا با اشاره به این مسئله که هیچ موضوعی به پیچیدگی انسان نیست، اظهار کرد: حکما ارزش علوم را در موضوعات آن میدانند و میگویند هر موضوعی که پردامنهتر باشد در نتیجه علمی که برای آن موضوع باشد ارزشمندتر است لذا ارزشمندترین علم توحید است که هیچ علمی به عظمت آن نیست.
وی گفت: اما به لحاظ نافعبودن، علم نفس به عنوان انفع معارف و آموزههای وحیانی ما عنوان شده است که هیچ علمی به اندازه علم آدمی به نفس و حقیقت خود نیست، چرا که اگر انسان هستی خود را نشناسد طبیعی است که به مقصد اصلی راه نمیبرد.
حجت الاسلام جوادی آملی افزود: باور ما این است که تا مبدأیی که انسان را آفریده به میدان نیاید و او را تجزیه و تحلیل نکند هیچ شناخت کامل و نافعی از آدمی پدید نمیآید.
وی تصریح کرد: به لحاظ وجودی هر چیزی که بخواهد موجود شود وجودش از ناحیه مبدأش شکل میگیرد و طبیعتا علم به او نیز از همان طریق ممکن خواهد شد، بنابراین حکما معتقدند برای شناخت شعر باید 4 علت ذکر شود که عبارتند از علل مادی، صوری، فاعلی، غائی.
حجت الاسلام جوادی آملی در مورد علت فاعلی بیان کرد: خدا آفریدگار انسان و همه هستی است اما سوال آن است که او چگونه آفریدگاری است و انسان چه تفاوتی با دیگر مخلوقات خدا دارد.
رییس پژوهشگاه معارج ابراز کرد: آفریدگی که خدا نسبت به انسان دارد نسبت به سایر موجودات نیز دارد، اما خداوند به هیچ موجودی اینچنین خالقیتش را اعمال نکرده است.
این محقق تصریح کرد: همه موجودات اعم از ماده و هیولا، عرش و کرسی، لوح و قلم از مخلوقات الهی هستند اما موجودی که همه حضرات هستی را داشته باشد و جامع همه مراتب وجودی باشد، انسان است، بنابراین اساسا آفریدگاری پروردگار نسبت به انسان همانطور که عنوان شد به نسبت سایر موجودات متفاوت است.
وی با بیان اینکه نگاه توحیدی که در اینگونه مباحث وجود دارد انبیا را در حد مجاری اراده خداوند معرفی میکند، گفت: خدا از آن جهت که خالق انسان است باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
حجت الاسلام جوادی آملی با اشاره به علل غائی وجود انسان عنوان کرد: این علت برای شناخت انسان اساسی است و از راههای شناخت یک حقیقت وجود دارد که اهمیت دارد آن را بدانیم و آن این مسئله است که چه غایتی برای هر موجودی لحاظ شده است.
وی ادامه داد: هدفی که قرآن برای انسان ذکر میکند فوقالعاده متعالی است، به این گونه که آدمی باید به خدایی که مبدأ عالم و آدم است، راه برد یعنی غایت انسان این نیست که به بهشت برسد و سیب و گلابی بخورد و یا حور و قصور گیرش بیاید که این هدف انسان متعالی عنوان نشده است.
حجت الاسلام جوادی آملی تاکید کرد: آن جنتی که برای انسانهای عقلمدار تعریف میشود، متفاوت است؛ در جنت خدا بهشت لقای اوست که در آن انسان در اسما و صفات حق غرق میشود که به آن جایگاه فنا گویند، جایگاهی برای شهود محض که آدمی جز خدا را در آنجا نمیبیند که به این مؤلفه وحدت شهودی میگویند نه وحدت وجودی.
وی با بیان اینکه تمام آنچه که اقتضای عالم طبیعت است در انسان نیز وجود دارد، گفت: بسیاری از اهالی مغربزمین حوزه شناختشان به انسان بیشتر منوط به همین حوزه و اقتضائات مادی انسان است، حال آنکه آدمی ویژگیهای مادی را دارد یعنی بعضا انسان سودگرا، لذتگرا و ... است و البته این موارد از اقتضائات طبیعی انسان است، چرا که طبیعت قادر به تامین او بعد است، در نتیجه خصوصیات یادشده برای انسان کتمان نمیشود اما آدمی تنها در این مولفهها نیز خلاصه نشده است.
نویسنده کتاب "سیرت و صورت انسان در قرآن" با اشاره به علت صوری در مورد انسان ابراز کرد: بین نفس و روح تفاوت وجود دارد، روح ذاتا مجرد است اما نفس فعلا مادی است یعنی فعلا هر کاری میخواهد بکند باید با قوای مادی باشد. به بیان دیگر نفس ذاتا مجرد و از جهت فعل مادی است.
وی بیان کرد: نفس نباتی قابل اثبات است چرا که به هر حال چیزی آن را مدیریت میکند یعنی صورت نوعیه که هر موجود نباتی از آن تأمین میشود که ما آن را نفس نباتی میدانیم، بنابراین نفس از آن جهت نفس است که مدبر بدن است.
حجت الاسلام جوادی آملی ابراز کرد: نفس بدن را تدبیر میکند، همانطور که نفس نباتی بدن درخت را تأمین میکند، حال آنچه که اینجا مسئله ایجاد کرده است مؤلفه ترکیب بین نفس و بدن است، به هر حال موجوداتی که در عالم ارواح هستند هر کدام ویژگی خود را دارند مانند فرشتگان که وظایف آنان نیز مشخص است.
رییس پژوهشگاه معارج ادامه داد: اما انسان به این علت که دو سر حلقه هستی را به هم پیوند میزند و از سویی از خاک برآمده و از سوی دیگر از عالم اعلی آمده و حیثیت تجردی بر او حاکم است بنابراین دارای ابعاد مختلفی است.
وی عنوان کرد: تمام آنچه که اقتضائات طبیعت است در انسان وجود دارد و به حد بالایی نیز در او نمود مییابد اما تفاوت آدمی با دیگر حیوانات در آن است که انسان عقل خود را نیز در آن دخیل میکند به این معنی که اگر بعد فکری انسان نبود او تفاوتی با سایر موجودات نداشت.
وی در پایان خاطرنشان کرد: فطرتی برای آدمی تعریف شده است که همه اقتضائات عالم تجرد از جمله جود، کمال، علم و ... در آن وجود دارد و هیچ شأنی نیست که آدمی آن را نداشته باشد.
پایان پیام/
نظر شما