به گزارش خبرنگار شبستان، در ادامه دومین دور از سلسلهنشستهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت صادق آیینهوند، تاریخدان و پژوهشگر با موضوع "از قریه تا مدینه" عصر روز سهشنبه، هشتم اسفند در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت.
بر پایه این گزارش، آیینهوند در ابتدا با بیان اینکه نظریه و سؤال چطور از بادیه به قریه و از قریه به مدینه برسیم بر مبنای اقتضای تمدن اسلامی ساخته شده است، گفت: اساسا ویژگی خصوصیات تمدن اسلامی واحدالبنیه است.
وی ادامه داد: قریه محل پیدایش و پویش رسالت پیامبران و مدینه در اصطلاح میراث اسلامی محل استقرار دولت آن بزرگواران است.
آیینهوند تصریح کرد: به نظر میرسد اگر در عصر تنزیل، مطابق پیشبینی و طراحی الهی و نبوی کار به انجام میرسید مشکل عصر تأویل و هجرت تأویلی در مقابل هجرت تنزیلی پیش نمیآمد.
آیینهوند در این راستا اظهار کرد: معنی هجرت، جهاد و تمدن از موضوعات دیگری است که در این منظومه به آنها پرداخته میشود، حال باید دانست در چالش بین قریه و مدینه از نگاه اعرابی و عربی یا در چالش بیابان و خیابان در اطلس تاریخ اسلام چه دامنهای فراروی ماست و برای ورود به تمدن جدید اسلامی بر بنیاد متکون و متعدد و بر مدار جوهر واحد و ثابت چه چارهای باید اندیشید؟
این تاریخدان و پژوهشگر عنوان کرد: سؤال آن است که چطور میتوان یک اصل، قضیه و قصه تمدنی را روزآمد کنیم، در حال حاضر چندین نظریه در تمدنسازی وجود دارد که یکی از آنها (اخذ و عطا) است که از آن به عنوان مهندسی معکوس امروزه یاد میشود که در تمدن اسلامی جواب نمیدهد چرا که تمدن اسلامی پشتوانه معرفتی و همچنین جوهر دارد، یعنی هر کاری کنیم اگر آن جوهر حفظ نشود نمیتوانیم به تمدن اسلامی برسیم.
وی ابراز کرد: مسلمانان در سیر رسیدن به تمدن سه دسته علوم اخذی، علوم تملیکی و علوم تأسیسی داشتند که 50 درصد علومی که مسلمانان دارند تأسیسی، بخشی تملیکی است که در این بخش 30 درصد گستره دارد.
آیینه وند ابراز کرد: آنچه که مسلمانان پدید آوردهاند اتصال در جوهر و انطباق بر نیاز است، امروز نیز برای ساختن تمدن به این مؤلفهها نیاز داریم، متفکران عرب بر این باورند که اگر بخواهیم تمدن اسلامی را بسازیم باید به آن جوهر توجه داشته باشیم چون بدون پشتوانه معرفتی نمیتوان تمدن ساخت و اساسا عامل ماندگاری تمدن اسلامی همین ویژگیهایش است، از جمله آنکه در این تمدن مقابله با افکار و اندیشه نمیشود و چیزی به بشریت تحمیل نمیشود که همه این موارد از مؤلفههای جوهر اسلامی است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم تمدن بسازیم باید معنی بادیه، قریه و شهر را متوجه شویم، بادیه اعرابی است، ما اعراب را با عرب اشتباه میکنیم، کسی که از بادیه به شهر آمد دیگر نمیتواند دوباره به بادیه هجرت کند.
این مورخ تاکید کرد: شهر در تمدن اسلامی ویژگیهای خاصی دارد از جمله آنکه باید نقطهای برای امنیت باشد، بنابراین در تمدن اسلامی قانون حرف اول را میزند.
وی گفت: حال قریه در تعریف ما محل پیروزی رسالت انبیاست و مدینه یا شهر به تعبیر فارسیزبانان محل اجرای عدالت و حکومت است، مثلا وقتی پیامبر (ص) از مکه وارد مدینه شد به آن مدینهالرسول (ص) گفتند.
آیینهوند در این راستا ادامه داد: بنابراین اگر کسی وارد مدینه شد آداب را حفظ میکند و به ادیان و حقوق پایبند میشود، این شخص طبعا نمیتواند به بادیه برگردد و در اینجا مقصود از بادیه مکان نیست بلکه مقصود از برگشت، برگشتن انسان متمدن به بادیه یعنی برگشت به افکار و نفس پذیرفتن قانون و مبادی آداب تمدن نبودن، قلمداد میشود.
این پژوهشگر در ادامه با ارایه نقشهای از فتوحات اسلامی در این نشست اظهار کرد: ما معتقد به فتح قلوب بودیم، حال آنکه در این سیر هر کسی آمد حرف خودش را زد، مثلا ایرانیها سطح اقتصادی خود را در سیر این فتوحات ارایه کردند و دیگران نیز هر کدام به نحوی مطالب متعددی را ارایه کردند، بنابراین آن سطحی که مدنظر بود برای مؤلفه تمدنسازی محقق نشد و در نتیجه امواج خطرناکی در جهان اسلام پدید آمد از جمله بنیعباس که حکومتی از ملتهای مختلف را پدید آورند و تمدن اخذی بدون پشتوانه مردم را بعد از بنیامیه در جهان اسلام ایجاد کردند.
آیینهوند بیان کرد: در جهان اسلام سه نوع فتح مشترک، فتح قلوب و فتح شمشیر داریم که در این میان فتح قلوب مراد بود حال آنکه بر اساس سندهای موثق فتوحاتی که انجام شد مورد تأیید مردم نبود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: باید دید که چرا در جنوب عربستان اسلام به توفیق رسید و موجب فتح قلوب شد، علت آن است که یاران حضرت علی (ع) در این حرکت گفتمان الهی و علمی را به کار بردند و سیر غیر شمشیر را به کار بستند.
پایان پیام/
نظر شما