به گزارش خبرگزاری شبستان، «فلسفه هنر ابن سینا» به قلم هادی ربیعی، از پژوهشگران پژوهشکدۀ فلسفه و کلام و به همت مرکز نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است.
بنابر این گزارش، زیباییشناسی به عنوان یک دانش فلسفی مستقل در میانه قرن هجدهم میلادی بنیان نهاده شد. از آن زمان تاکنون، زیباییشناسی همواره در حال بسط و توسعه بوده و آثار گوناگونی از سوی فیلسوفان این حوزه نگاشته شده است. گرچه نمیتوان پیش از قرن هجدهم میلادی آثاری مستقل در حوزه زیباییشناسی و فلسفه هنر، به معنای جدید کلمه یافت، اما اندیشیدن و نظریهپردازی در خصوص هنر و زیبایی سابقهای بس دیرینه دارد.
در واقع، کمابیش میتوان آغاز تفکرات فلسفی در باب هنر و زیبایی را مقارن با پیدایش و تکوین اندیشههای فلسفی توسط نخستین فیلسوفان یونان و شرق دانست. به بیان دیگر، همواره پرسش از چیستی زیبایی و هنر از جمله مسائلی بوده که ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. گرچه گاه این مسائل به صورت تبعی و در ضمن مسائل دیگر و نه به صورت بیواسطه و مستقیم برای برخی از فیلسوفان مطرح بوده است.
اگرچه ابن سینا اثر فلسفی مستقلی درباره زیبایی و هنر ندارد، اما وی نیز در مواضع مختلفی از آثار خویش در این خصوص به بحث پرداخته است. در واقع، در آثار ابن سینا مباحث و مطالبی وجود دارد که امروزه میتوان آنها را در قالب زیباییشناسی و فلسفههنر دستهبندی کرد. هدف کتاب حاضر این نیست که هر آنچه امروزه موضوع زیباییشناسی، به معنای جدید کلمه، قلمداد میشود را به ابن سینا نسبت دهد و اساساً ادعای چنین انتسابی را نیز ندارد، بلکه میکوشد با توجه به سخنان ابن سینا در آثار مختلف او و نیز بر اساس بنیانهای فلسفی و الاهیاتی وی تصویر روشن و واضحی از تفکرات او در خصوص هنر و زیبایی ارائه کند.
این گزارش می افزاید: منظور از زیباییشناسی و فلسفه هنر ابن سینا در این کتاب معنای وسیع «فلسفه هنر و زیبایی» است. چرا که ابن سینا همچون بسیاری از فیلسوفان دیگر، به زیبایی نه تنها در مصنوعات بشری، بلکه در همه آفریدگان جسمانی و مجرد و حتی در مورد خداوند توجه کرده است. غفلت از این نکته و در نظرگرفتن معنای رایجتر کنونی (زیباییشناسی به عنوان فلسفههنر و محدود به امور محسوس)، سبب پوشیده ماندن بخش قابل توجهی از زیباییشناسی ابن سینا خواهد شد.
در تدوین کتاب سعی شده به گونهای عمل شود که مطالب هم برای مطالعهکنندگان و علاقهمندان آثار فلسفه هنر و زیباییشناسی که توانایی یا فرصت مطالعه و تحلیل حجم زیاد آثار ابن سینا را ندارند اما مایل به دانستن نظریات زیباییشناختی ابن سینا هستند و هم برای پژوهشگران فرهنگ و فلسفه اسلامی که مایل به دانستن جایگاه نظریات ابن سینا در خصوص فلسفه هنر هستند قابل استفاده باشد.
اثر حاضر به لحاظ فرهنگی- اجتماعی حائز این اهمیت است که نشان میدهد حکمای ایرانی از دیرباز در دامان فرهنگ اسلامی به مقولههای زیبایی و هنر اندیشیدهاند و در این باب نظرات درخور توجهی را ابراز کردهاند.
بنابراین، نباید پشتوانه حکمی و فلسفی ایرانی-اسلامی را از این توشه تهی پنداشت و فلسفه اسلامی را ناتوان از بحث در این حیطه دانست، بلکه باید همچون سایر موضوعات فلسفی به احیاء، تصحیح و پرورش این معارف پرداخت. به ویژه آنکه اندیشههای زیباییشناختی ابن سینا در نظریات زیباییشناختی فیلسوفان پس از وی چه در جهان اسلام و چه در دنیای غرب تأثیرگذار بوده است، به طوری که شناخت دیدگاههای ابن سینا هم برای فهم زیباییشناسی عرفا و حکمایی همچون ابن عربی و ملاصدرا راهگشاست و هم برای شناخت زیباییشناسی فیلسوفان و متألهانی همچون توماس آکوئیناس و بوناونتورا. برای مثال، بحث امور متعالی و جایگاه زیبایی در میان این امور که همواره در خصوص زیباییشناسی توماس آکوئیناس و فیلسوفان قرن سیزدهم میلادی مورد بحث و نزاع بوده، بارها از کتاب الهیات شفاء ابن سینا طرح شده است.
کتاب فلسفه هنر ابن سینا در قالب چهار فصل تألیف شده است. فصل نخست به بیان کلیات بحث پرداخته و مقدمات پژوهش را تبیین میکند. در سه فصل دوم، سوم و چهارم مسائل زیبایی شناختی از سه منظر معناشناختی، وجودشناختی و معرفتشناختی طرح شده و بر مبنای دیدگاههای فلسفی ابن سینا در باب آنها بحث شده است. دلیل آنکه ابتدا به مباحث معناشناختی، سپس به مباحث وجودشناختی و سرانجام به مباحث معرفتشناختی پرداخته شده این است که پس از مشخص شدن دیدگاه معناشناختی، راه برای بحثهای وجودشناختی و معرفتشناختی هموارتر میشود.
همچنین، مسائل وجودشناختی در این بحث مقدم بر مسائل معرفتشناختی دانسته شده است؛ چراکه مثلاً ابتدا باید از نحوه وجود زیبایی و یا نحوه وجود آثار هنری اطلاع حاصل کرد تا سپس بحث از نحوۀ شناخت ما از زیبایی یا هنر روشنتر شده و جلوه بیشتری پیدا کند.
در فصل اول، برخی از پرسشها و ابهامهای نخستین درباره معنا و مفهوم زیباییشناسی و فلسفه هنر نزد ابن سینا و گستره اینگونه مباحث نزد او طرح شده و پاسخ داده میشود. همچنین ضمن دستهبندی آثار وی از حیث نوع استفاده در مباحث فلسفی هنر، روش تدوین فلسفه هنر وی در این کتاب به تفصیل بیان میشود.
در فصل دوم، مسائل فلسفی هنر و زیبایی از منظر معناشناختی (semantic) طرح شده است. برخی پرسشها از این منظر عبارتاند از اینکه آیا از نظر ابنسینا، هنر امری تعریفپذیر است و میتوان تعریفی حدی یا رسمی از آن ارائه کرد یا خیر؟ آیا هنرهای مختلف ذاتیات یکسان دارند و تفاوتشان در عرضیاتشان است یا اینکه اصلاً ذاتیات مختلف دارند؟ در ادامه، تعاریفی که ابن سینا در مورد هنرهایی همچون شعر، ژانرهای ادبی و موسیقی طرح کرده مورد توصیف و تحلیل قرارگرفته است. در تحلیل هر یک از تعاریف هنر، از سویی توضیح داده شده که آن تعریف بر چه دیدگاه کلی و از پیش مفروضی استوار است و از سوی دیگر، که توضیح داده شده ابن سینا در بیان آن تعریف، متأثر از دیدگاه چه کسانی بوده است؟ نظریه ابنسینا درباره محاکات هنری، و معنایی که ابنسینا از این مفهوم مراد کرده در همین فصل بررسی شده است. در نهایت تعریف و مشخصات زیبایی، همچنین نسبت مفهوم زیبایی با مفهوم تناسب و مفهوم خیر مورد تحلیل قرار گرفته است.
فصل سوم، از منظر وجودشناختی (ontologic)مسائل فلسفی هنر و زیبایی را مدنظر قرار میدهد. برخی از پرسشهایی که از این منظر به آنها پرداخته شده عبارتاند از اینکه: آیا از نظر ابن سینا زیبایی امری عینی (objective) است یا امری ذهنی (subjective)؟ آیا اثر هنری شیئی مادی است؟ چه تمایزی میان مفهوم و مصداق اثر هنری وجود دارد؟ آیا اثر هنری منحصر به فرد است؟ آیا مشخصات زیبایی در همه موجودات یکسان است یا اینکه زیبایی موجودات مجرد با زیبایی موجودات جسمانی متفاوت است؟ رابطه زیبایی خداوند با زیبایی موجودات جسمانی چیست؟ عشق به زیبایی در همه موجودات جاری است یا در موجودات ذی شعور، یا تنها در انسانها؟ اگر زیبایی و عشق به آن امور مشکک هستند چه مراتبی میتوان برای آنها قائل شد؟
بنابر گزارش ایسکا، در فصل چهارم، مسائل فلسفی هنر و زیبایی از منظر معرفتشناختی (epistemologic) مطرح میشود. برخی از مسائلی که از منظر معرفتشناختی به آنها پرداخته شده عبارتاند از اینکه: ادراکات ما از آثار هنری و قوانین حاکم بین آنها چه نسبتی با سایر ادراکات ما دارد و در دستهبندی علوم چه جایگاهی دارد؟ ادراک زیبایی چگونه صورت میپذیرد؟ اگر زیبای امری عینی بوده و ملاکهایی برای شناسایی داشته باشد، چگونه میتوان اختلافنظرها در مورد زیبایی اشیا و هنری بودن آنها را توجیه کرد؟ رابطه ادراک زیبایی و لذت از زیبایی به چه نحوی است؟ آیا میتوان از صدق و کذب اثر هنری سخن به میان آورد؟ آیا آثار هنری پیامها، نمادها یا جملاتی معنادار هستند؟ معانی مختلف خیال و نقش آن در خلق و درک اثر هنری از دیگر مطالب قابل توجه فصل چهارم است. این فصل با بررسی رابطه عشق به زیبایی و ادراک و بیان مراتب عشق از دیدگاه ابن سینا پایان مییابد.
پایان پیام/
نظر شما