خبرگزاری شبستان: عید ولادت منجى بشریت و هدیه الهى براى تاریخ انسانیت، نبىّ مکرّم اسلام حضرت محمّدبنعبداللَّه صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم است. این ولادت براى تاریخ بشریت، طلیعه رحمت الهى بود. در قرآن از وجود پیغمبر به عنوان «رحمةً للعالمین» تعبیر شده است. این رحمت، محدود نیست؛ شامل تربیت، تزکیه، تعلیم و هدایت انسانها به صراط مستقیم و پیشرفت انسانها در زمینه زندگى مادّى و معنویشان هم هست. مخصوص مردم آن زمان هم نیست؛ متعلّق به طول تاریخ است: «و اخرین منهم لمّا یلحقوا بهم». راه رسیدن به آن هدف، عمل کردن به معارف و قوانین اسلام است که براى بشر مشخّص شده است. ( 29 / 02/ 82 )
آنچه که براى ما مسلمانها مهم است، این است که معرفت خود را نسبت به اسلام و پیغمبر گرامى اسلام، زیاد کنیم. امروز در دنیاى اسلام یکى از دردهاى بزرگ، درد تفرقه و جدایى است. محور وحدت عالم اسلام، مىتواند وجود مقدّس پیغمبر - نقطه اعتقاد همه؛ نقطه تمرکز عواطف همه انسانها - باشد. ما مسلمانها هیچ نقطهاى را به این روشنى و به این جامعیت - مثل وجود مقدّس پیغمبر - نداریم؛ که هم مسلمانها به او معتقدند، هم علاوه بر اعتقاد، یک پیوند عاطفى و معنوى، دلها و احساسات مسلمانان را به آن وجود مقدّس، متّصل کرده است. این بهترین مرکز وحدت است.
تصادفى نیست که ما مشاهده مىکنیم در این سالهاى اخیر، مثل دوران قرون وسطى و دوران تحلیلهاى مغرضانه مستشرقین،نسبت به ساحت مقدس نبىاکرم اهانت روا مىدارند. در دوران قرون وسطى کشیشان مسیحى در نوشتهها، گفتارها و کارهاى هنریشان و در دورانى که تاریخ نویسى مستشرقین باب شد، همانها در آثارشان به شخصیت پیغمبر اکرم اهانت مىکردند. در قرن گذشته هم باز دیدیم که مستشرقین غیرمسلمانِ غربى یکى از نقاطى را که مورد تشکیک و در مواردى مورد اهانت قرار دادند، شخصیت مقدس و مبارک نبىاکرم بود!
مدتها فاصله شده بود؛ ولى اخیراً باز شروع کردند. در چند سال اخیر، انسان یک تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پلید و شومى را در اکناف عالم نسبت به شخصیت نبىاکرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم مشاهده مىکند. این کار مىتواند حساب شده باشد؛ چون به این نقطه توجّه شده است که مسلمانان مىتوانند برگرد محور وجود مقدّس نبىاکرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند. لذا آن مرکز را مورد مناقشه قرار مىدهند.
علماى اسلام، روشنفکران مسلمان، نویسندگان، شعرا و هنرمندان در دنیاى اسلام، امروز وظیفه دارند تا آنجایى که توان آنها اجازه مىدهد، شخصیت نبىاکرم و ابعاد عظمت این وجود بزرگ را براى مسلمانان و غیر مسلمانان ترسیم کنند. این امر به اتّحاد امت اسلامى و به خیزشى که امروز در نسلهاى جوان امت اسلام به سوى اسلام مشاهده مىشود، کمک خواهد کرد. ( 31/ 03/ 79 )
یکى از صدقات جاریه انقلاب که به برکت ذهن بیدار امام راحل رضوان اللَّه تعالى علیه تحقّق پیدا کرد، این بود که ایام ولادت نبىّ اکرم علیه و على آله الصّلاة و السّلام، به عنوان ایام وحدت معرفى شد. از این جهت این مسأله جالب است که وحدت اسلامى یک آرزوست. بعضى واقعاً این آرزو را دارند، بعضى هم یک حرفى مىزنند؛ لقلقه لسانى است. به هر صورت این آرزو، یک راه عملى لازم دارد.
هیچ آرزویى بدون مجاهدت و تلاش تحقّق پیدا نمىکند و وقتى که ما به راههاى عملى براى این مقصود و این آرزو فکر مىکنیم، یکى از بهترینها و بزرگترینها، همین شخصیت عظیم الشّأن عالم خلقت، یعنى وجود مبارک پیامبر گرامى و مرکزیّت این بزرگوار براى عواطف و عقاید عامّه مسلمین است. در بین حقایق و معارف اسلامى، چیزى که به این صورت مورد توافق آراء و عقاید و نیز عواطف همه مسلمین باشد، شاید نداشته باشیم یا خیلى نادر باشد؛ چون عواطف هم نقش زیادى دارد. به غیر از بعضى اقلیّتها و جمعیتهاى جدا شده از عامّه مسلمین که به عواطف چندان اهمیت نمىدهند و کارى به محبّت، توجّه و توسّل ندارند، عامّه مسلمین، با عواطف نسبت به نبىّ اکرم علیه و على آله الصّلاة والسّلام سروکار دارند. بنابراین، وجود این بزرگوار مىتواند محورى براى وحدت باشد.(24/ 05/ 74 )
ولادت نبىّ اکرم، براى هر فرد مسلمان نقطهاى برجسته در تاریخ است. بعدها همین ولادت به یک حرکت عظیم در تاریخ بشر منتهى شد. هر فضیلتى که در دنیا، ولو بهطور غیرمستقیم وجود دارد، ناشى از آن بعثت و اقامه مکارم اخلاق بهوسیله آن پیغمبر عظیمالشّأن است. هر مسلمانى مىداند که براى تمرکز عواطف دنیاى اسلام و احساساتِ فرَقِ مختلفِ مسلمین، نقطهاى بهتر از وجود مقدّس پیغمبر اکرم وجود ندارد؛ چون همه مسلمین این بزرگوار را دوست دارند و وى محور امّت اسلامى در طول تاریخ است. پس این ولادت براى ما حائز اهمیت است. (04/ 06/ 73 )
بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار کارگزاران و مسؤولان نظام و مهمانان کنفرانس وحدت اسلامى وجود نبىّ مکرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم)، بزرگترین مایهى وحدت در همهى ادوار اسلامى بوده است و امروز هم مىتواند باشد؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدسِ بزرگوار، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار، مرکز و محور عواطف و عقاید همهى مسلمانهاست و همین محوریت، یکى از موجبات انس دلهاى مسلمین و نزدیکى فِرَق اسلامى با یکدیگر به حساب مىآید.
ابعاد شخصیت نبىّ اکرم را هیچ انسانى قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویر نزدیک به واقعى از شخصیت آن بزرگوار ارایه نماید. آنچه ما از برگزیدهى پروردگار عالم و سرور پیامبرانِ سراسر تاریخ شناخته و دانستهایم، سایه و شبحى از وجود معنوى و باطنى و حقیقى آن بزرگوار است؛ اما همین مقدار معرفت هم براى مسلمانان کافى است تا اولاً، حرکت آنها را به سمت کمال تضمین کند و قلهى انسانیت و اوج تکامل بشرى را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیاً، آنها را به وحدت اسلامى و تجمع حول آن محور تشویق کند. بنابراین، توصیهى ما به همهى مسلمانان عالم این است که روى ابعاد شخصیت پیامبر و زندگى و سیره و اخلاق آن حضرت و تعالیمى که از آن بزرگوار مأثور و منصوص است، کار زیادى بشود.
بعد از دوران قرون وسطى که در دنیاى مغرب زمین و مسیحیت، تهاجم تبلیغاتى وسیعى نسبت به شخصیت رسول اکرم(ص) انجام گرفت و دشمنانِ سوگندخوردهى اسلام فهمیدند که یکى از راههاى مبارزه با اسلام این است که چهرهى نبىّ مکرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) را مخدوش بکنند و کارهاى زیادى هم در این زمینه انجام گرفت، تا امروز که دشمن به نحو مستمر و با شیوههاى مختلف، روى امحاى شخصیت پیامبر از ذهنهاى آزادگان عالم کار کرده است، مردم بسیارى در دنیا هستند که اگر پیامبر اسلام را به همان اندازهیى که مسلمانها مىشناسند یا حتّى کمتر از آن بشناسند - یعنى حقیقتاً فقط شبحى از آن چهرهى منوّر بر دلهاى آنان آشکار بشود - عقیده و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویت اسلامى تضمین خواهد شد. ما باید روى این مسأله کار کنیم.
بزرگترین تبلیغ براى اسلام، شاید همین باشد که ما چهرهى پیامبر اسلام را براى بینندگان و جویندگان عالم روشن کنیم و بسیار بجاست قبل از آن که دشمنان و مخالفان، با روشهاى و شیوههاى فرهنگى و هنرى پیچیدهى خود، چهرهى آن بزرگوار را در اذهان مردمِ بىخبرِ عالم مخدوش کنند، مسلمانانِ هنرمند و مطلع و وارد به شیوههاى گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظّم و مکرّم، کار علمى و فرهنگى و هنرى و تبلیغى بکنند. اینها کارهاى لازمى است.
شما در همین اواخر ملاحظه کردید که وقتى استکبار جهانى به برکت انقلاب اسلامى، با رشد معنوى اسلام مواجه شد و در جبههى نظامى و سیاسى نتوانستند انقلاب و جمهورى اسلامى را - که امروز مظهر و نمودار اسلام عملى است - بکوبند و شکست بدهند و خواستند به تهاجم فرهنگى دست بزنند، مزدور خودشان را وادار کردند تا به شخصیت رسول اکرم و نبىّ معظّم اهانت بکند و شیطان صفتى، به دستور شیاطین زر و زور عالم، آن کتاب شیطانى را بنویسد که البته با پاسخ و عکسالعمل قاطع مسلمین عالم و در مقدّم آنان، امام بزرگوار و رهبر عظیمالشّأن و فقید ما مواجه شدند که به هدر بودن خون آن شیطان صفت و اعدام او حکم کردند.
پس، یک مطلب این است که باید روى معرفى شخصیت رسول اکرم کار کنیم، و نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معناى زندگى آن حضرت، بلکه ابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار مثل: اخلاقیات و روش حکومت و مردمدارى و عبادت و سیاست و جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم. نه فقط هم کتاب بنویسیم، بلکه باید کار هنرى و تبلیغى را با شیوههاى جدید و با استفاده از تکنیکهاى موجود شروع کنیم و نه فقط در جمهورى اسلامى، بلکه در همهى انحاى جهان اسلام، آن را انجام دهیم. ( 24/ 07/ 68 )
سخنرانى در دیدار با میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى، روحانیون و مسؤولان و ائمهى جمعه و برادران اهل تسنن و تشیع استانهاى کردستان و کرمانشاه و جمعى از اقشار مختلف مردم قزوین، مبارکه، سرخه و خوافامروز دنیاى اسلام، بخصوص به احیاى یاد پیامبر بزرگوار اسلام از همیشه محتاجتر است؛ بشریت هم محتاج همین نام مبارک و یاد مبارک و تعالیم مبارک است؛ لیکن قبل از آن که ما بخواهیم به کلّ بشریت بپردازیم، دنیاى اسلام باید این سرمایه عظیم معنوى خود را بازشناسى کند. مثل ملتهایى که قرنها بر روى منابع مادّىِ ناشناخته خودشان گرسنه خوابیدند، تا دیگران آمدند منابع آنها را غارت کردند، امروز دنیاى اسلام در کنار ذخایر عظیم معنوىِ خود، با مشکلات فراوانى دست و پنجه نرم مىکند و مىگذراند؛ در حالى که این ذخایر عظیم و منابع بزرگ، مىتواند او را نجات دهد و به او کمک کند. ( 21/ 04/ 77 )
پایان پیام/
نظر شما