اصطلاح رافضه به چه معناست و به چه کسانی رافضی گفته می شود؟

اشعرى، رافضى را معادل اصطلاح امامیه دانسته، و در راستاى اعتقاد به نصّ بر خلافت حضرت على علیه السلام تفسیر کرده است.

خبرگزاری شبستان: یکى از مفاهیم و اصطلاحاتى که معمولًا مخالفان به انگیزه نکوهش شیعه به‏کار مى‏برند، «رافضه» و «رافضى» است. رافضه از ریشه «رفض» به‏معناى ترک و رهاکردن فرد یا چیزى است.[1] این واژه، مانند اصطلاح شیعه در موارد زیر به کار رفته است:

الف) معتقدان به نصّ در نصب امام و منصب امامت و منکران مشروعیت خلافت خلفاى قبل از امام على علیه السلام‏.

ب) معتقدان به افضلیت امام على علیه السلام برخلفاى پیش از او، در عین انکار نصّ در امامت.

ج) اظهار کنندگان محبّت و مودّت به خاندان رسالت.در ابیاتى که از ابن ادریس شافعى نقل گردیده به این معنا اشاره شده است:

‏ إن کان رفضاً حبّ آل محمّد

فلیشهد الثقلان أنّى رافضى [2]؛ اگر دوستى آل محمد رفض به شمار مى‏آید پس انس و جن رفض مرا گواه گردند.

ولى مشهورترین کاربرد این واژه معناى نخست است؛ چنان که اشعرى، رافضى را معادل اصطلاح امامیه دانسته، و در راستاى اعتقاد به نصّ بر خلافت حضرت على علیه السلام تفسیر کرده است. وی می گوید:«دومین گروه از شیعه، رافضیان یا امامیه اند که به خاطر انکار خلافت ابوبکر و عمر، از سوى اهل سنّت بدین نام شهرت یافته اند. همگى بر این باور استوارند که پیامبر صلى الله علیه و آله بر خلافت على بن ابى طالب علیه السلام به نص روشن اقرار فرموده و نیت خویش را آشکار ساخته است. پس از رحلت او بیشتر صحابه از اطاعت فرمان او سرباز زدند و به گمراهى افتادند».[3]

منشأ پیدایش:

‏درباره تاریخ و منشأ پیدایش این اصطلاح وجوهى گفته شده است:

الف) این لقب را زیدبن على بن حسین علیه السلام بر شیعیان کوفه که با او بیعت کرده بودند، و سپس به بیعت خود عمل نکرده و از یارى او دست کشیدند، اطلاق کرده است، زیرا آنان نظر او را درباره ابوبکر و عمر جویا شدند، و او از آن دو به نیکى یادکرد و تبرّى نجست، در نتیجه شیعیان کوفه او را رها کردند و بدین جهت «رافضه» نامیده شدند.[4]

این نظریه قابل مناقشه است؛ زیرا مورّخان معتبر آن‏جا که درباره قیام زیدبن على و شهادت وى سخن گفته‏اند، چنین مطلبى را بیان نکرده‏اند، آنان فقط از این‏که کوفیان او را تنها گذاشته‏اند و به بیعت با او وفادار نماندند، یاد کرده‏اند. این روش کوفیان پیش از این شناخته شده بود، چنان که در مورد جدّش امام حسین علیه السلام چنین کردند.[5] بلکه می توان گفت: عنوان رافضه اصطلاحى سیاسى بوده که حتّى قبل از ولادت زید بن على بن الحسین بین عوام مردم رایج بوده است و این اصطلاح بر کسى اطلاق مى‏شد که معتقد به مشروعیّت نظام سیاسى حاکم نبوده است.

ب) از گزارش‏هاى تاریخى به دست مى‏آید که در عصر بنى‏امیه دشمنان اهل‏بیت علیهم السلام ،این اصطلاح را براى ابراز عداوت به شیعیان به کار مى‏بردند. و رافضى‏بودن را گناه نابخشودنى به‏شمار مى‏آوردند، و رافضى را سزاوار شکنجه و قتل مى‏دانستند.

البته آنان رها کردن و عدم اعتقاد به خلفا را مذموم می دانستند و به این جهت شیعه را رافضی نامیدند؛ اما همین عمل (ترک اعتقاد به خلافت خلفا) در نزد اهل بیت علیهم السلام عملی محبوب بود.

ابابصیر نقل مى‏کند: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مردم ما را «رافضه» مى‏نامند.حضرت علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند! آنان شما را رافضه ننامیدند، بلکه خداوند شما را به این لقب نامیده است. همانا هفتاد نفر از بهترین‏هاى بنى اسرائیل به حضرت موسى و برادرش ایمان آوردند، و از این جهت آنان را «رافضه» نامیدند ... آنگاه امام علیه السلام فرمود:اى ابابصیر! مردم خیر را ترک کرده و شرّ را گرفتند، ولى شما شرّ را رها کرده و خیر را برگزیدید.[6]

ودر روایتی دیگر آمده است: فردى به امام باقر علیه السلام گفت: ما (شیعه) را «رافضه» مى نامند. امام علیه السلام سه بار به او فرمود: من از رافضه ام و رافضه از من است (انا من الرافضة و هو منی قالها ثلاثاً) [7]

ج) با مروری در برخی از کتب اهل سنت به نکته ی دیگری برخورد می کنیم که نشان دهند اوج بیزاری متعصبین اهل سنت نسبت به شیعه است. آنان با بکارگیرى این اصطلاح قصد دارند شیعه را در کنار قوم یهود قرار دهند و با این‏کار به شیعه ناسزا مى‏ گویند، آنان براى موجّه جلوه دادن ادعاى خود چنین استدلال کرده ‏اند:

1. حکومت فقط از آن آل داوود است و شیعیان نیز مى‏ گویند حکومت فقط در دست على علیه‏ السلام و اولاد على علیه ‏السلام است.

2. یهود سه طلاق را باطل مى‏ داند و شیعه نیز همین عقیده را دارد. (البته این در حالى است که ابن تیمیه، ابن قیم جوزى و عده دیگرى نیز طلاق سه گانه را یکى شمار مى‏ کنند).

3 .در آیین یهود زن بعد از طلاق عده نگه نمى ‏دارد و شیعه نیز این‏گونه است!!

4. یهود عامل تحریف تورات است و شیعه نیز قرآن را تحریف کرده است!

5. یهود جبرئیل را دشمن مى ‏دارد و شیعه نیز معتقد است، جبرییل مى‏ بایست وحى را بر على بن ابیطالب علیه ‏السلام نازل مى‏ کرد؛ اما اشتباهى آن را بر رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏ آله نازل کرد پس باید او را دشمن داشت.

6. اگر از قوم یهود سؤال شود که بهترین شما چه کسانى هستند؟ در جواب خواهند گفت: اصحاب موسى. نصارا نیز در پاسخ این پرسش مى‏ گویند: اصحاب عیسى و شیعه نیز معتقد است که اهل‏ بیت علیهم ‏السلام برترین افراد امت هستند؛ اما باید توجه‏ داشت که یهود و نصارى بر رافضى‏ ها برترى‏ دارند![8]که البته این مطالب دیگر جایگاه علمی ندارد و تنها منبع آن سینه های آکنده از بغض اهل بیت علیهم السلام و شیعه بوده است.

 

[1]. الفرق بین الفرق،عبدالقاهر بغدادی، ص 35- 36.

[2]. دیوان الامام الشافعى، ص 55.

[3]. مقالات الاسلامیین،ابوالحسن اشعری، ج1،ص16،داراحیاءالتراث العربی.«والصنف الثانی من الاصناف الثلثة التی ذکرنا الشیعة یجمعها ثلثة أصناف وهم الرافضة وانما سموا رافضة لرفضهم امامة ابی بکر وعمر وهم مجمعون على أن النبی نص على استخلاف على بن أبی طالب باسمه واظهر ذلک واعلنه وان اکثر الصحابة ضلوا بترکهم الاقتداء به بعد وفاه النبی وان الامامة لا تکون الا بنص و توفیق».

[4].همان،ج1،ص65.«وکان زید بن على یفضل على بن ابى طالب على سائر اصحاب رسول الله ویتولى ابا بکر وعمر ویرى الخروج على أیمة الجور فلما ظهر بالکوفة فی اصحابه الذین بایعوه سمع من بعضهم الطعن على ابى بکر وعمر فأنکر ذلک على من سمعه منه فتفرق عنه الذین بایعوه فقال لهم رفضتمونی فیقال انهم سموا الرافضة لقول زید لهم رفضتمونی وبقى فی شرذمة...».

[5]. أعیان الشیعه،سید محسن امین، ج 1، ص 21.

[6]. بحارالانوار، ج 47، ص 390؛ اختصاص شیخ مفید 104- 105.

[7].مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ج4،ص171.

[8].العقد الفرید، ابن عبد ربه الاندلسی، ج1،ص225.«وذلک أن مِحْنة الرافضة محنة الیهود، قالت الیهود: لا یکون المُلک إلا فی آل داود، وقالت الرافضة: لا یکون المُلک إلا فی آل علیّ بن أبی طالب، وقالت الیهود: لا یکون جِهاد فی سبیل الله حتى یَخْرج المَسیح المُنتظر، ویُنادی منادٍ من السماء، وقالت الرافضة: لا جِهادَ فی سبیل الله حتى یخرُج المَهدیُّ، ویَنْزل سَبَب من السماء، والیَهود یُؤخِّرون صلاةَ المَغرِب حتى تَشتبک النّجوم، وکذلک الرافضة، والیَهود لا تَرى الطَّلاق الثلاثَ شیئاَ، وکذا الرَّافضة والیهود لا تَرى على النساء عدة وکذلک الرافضة، والیهود تستحل دم کل مسلم، وکذلک الرافضة، والیهود حرفوا التوراة وکذلک الرافضة حرفت القران، والیهود تُبْغض جبریلَ وتقول: هو عَدوُّنا من الملائکة، وکذلک الرافضة تقول: غَلط جبریلُ فی الوَحْی إلى محمد بترک علیّ بن أبی طالب، والیهود لا تأکُل لَحم الجَزُور، وکذلک الرافضة. وللیهود والئصارى فَضِیلة على الرافضة فی خَصْلتین، سُئِل الیهود مَن خَیْر أهل مِلّتکم؟ فقالوا: أصحابُ موسى، وسُئِلت النصارى، فقالوا: أصحابً عیسى، وسُئِلت الرِافضة: مَن شرّ أهل مِلّتکم؟ فقالوا: أصحابُ محمّد، أمَرهم اللهّ بالاستغفار لهم فشَتَموهم، فالسیفُ مَسْلول علیهم إلى یوم القیامةِ، لا تَثبُت لهم قدم، ولا تَقومُ لهم رایة، ولا تُجمع لهم کِلمة، دَعْوَتُهم مَدْحورة، وکَلِمتهم، مِختلفة، وجَمْعهم مُفرَّق، کلما أَوْقدُوا ناراً للحرب أطْفأها اللّه».
 

پایان پیام/


 

کد خبر 220208

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha