خبرگزاری شبستان: احمد نزد پدر آمده. پدر آرام و قرار ندارد. می گوید دفتر را برای فروش بسپر تا مادرتان را هم برای فروش خانه راضی کنم. احمد می گوید: «آقاجون، یه مشکلی پیش اومده، شما نباید اینقدر ناراحت بشین». جواب می شنود: «این مشکل نیس، مصیبته»
خیلی تصادفی پای تلویزیون نشسته م. «یه تیکه زمین» پخش می کند، تا می رسد به دیالوگ بالا. جا می خورم. حاج حیدر، معتمد محل، کاسب قدیمی و خوش سابقه که خیلی ها به او مدیون اند، به خاطر بدهی و خلف وعده پسرش نسبت به حق و حقوق کشاورزان سیاه شونی-روستای زادگاه حاجی-، به یکباره فرو می ریزد: "اعتباری که با سر سوزن به دست اورده بودم رو یه دفعه ریختی". اما پریشانی حاج حیدر تنها به آبرویش بازنمی گردد: "یه عمر نتونستم به این پسر بفهمونم دست توی سفره مردم نکنه".
حاج حیدر که یک عمر، نان را موقع فروش به مردم وزن کرده: "فرهنگ من نون رو می کشه. گندم رو دونه ای نمی خریم که نون رو دونه ای بفروشیم"، تا از تعادل ترازوی نانوایی، استحکام خانواده رقم بخورد، حالا با بحرانی در خانواده ش روبروست که نمی داند از گجا سردرآورده: "خدا روی ش را از من برگردونده"
«یه تیکه زمین» سریال مناسبتی این شب های شبکه دو و کارگردانی مهدی کرم پور، سازنده "چه کسی امیر را کشت" و "پل چوبی"، داستان زندگی خانواده حاج حیدر سیاوشان(داریوش ارجمند)، نانوای قدیمی و معتمد محل است که به خاطر تعطیل کردن نانوایی التفات(آتیلا پسیانی)، با مشکلاتی روبرو می شوند و ...
حرکت از عدالت فردی به عدالت اجتماعی
ماجرای ساخت «یه تیکه زمین» از آن جا کلید خورد که محمدعلی اسلامی، تهیه کننده آثاری چون "رعنا" و "زیر تیغ"، فیلمنامه علی اکبر محلوجیان که واجد محورهای اخلاقی و دینی بود را برای ساخت سریالی عاشورایی به کرم پور پیشنهاد کرد.
کرم پور درباره ویژگی های فیلمنامه می گوید: " میزان داشتن، سر اصول ایستادن و کم فروشی نکردن، به لقمه حرام و حلال توجه کردن، مسائلی است که دارد کم کم از جامعه ما پاک میشود. بحث عدالت اجتماعی که میتواند از یک عدالت فردی شروع شود و گسترش پیدا کند. این روزها حرفهای بزرگ زیاد می زنیم اما از خودمان شروع نمی کنیم.
دلم میخواست درباره شخصیتی فیلم بسازم که نانش را وزن کند و میزان داشته باشد. در پس این کار پیام عاشورا، آموزههای دینی ما و پیام نهجالبلاغه است. در کنار اینها عیاری و پهلوانی ایرانی هم هست. من بعداً تاکید بیشتر کردم و قسمتی از وجود حاج حیدر اینگونه شکل گرفت. یک موقعی در این شهر نان وزن میشد ولی الآن فراموش شده است. فکر میکنم مفاهیم و واژه ها از مفهوم خودش خارج شده و آنقدر دستمالی شده که امروز از مفهوم اصلی تهی شده است."
مردم قهرمان می خواهند
آن ها که در روزهای گذشته به تماشای «تیکه زمین» نشسته اند، بر تکراری بودن قصه تأکید دارند که شاید این نکته به انتظار مخاطب برای تماشای داستان های مدر تر با شخصیت های تازه تر بازگردد. اما در این میان کرم پور نظر دیگری دارد: "همه قصههای دنیا قبلاً دیده شدند. ما 36 موقعیت نمایشی داریم که از خیلی از آنها نمیتوانیم استفاده کنیم. به دلیل بیماری شبه روشنفکری که تمام این سالها گرفتارش شدیم به قصه های خاکستری روی آوردیم اما فراموش کردیم که مردم به قهرمانها و ضد قهرمانهای قوی احتیاج دارند. در بحث خدا و شیطان میبینیم وقتی شیطان از درگاه خداوند رانده میشود تصمیم میگیرد، بنده مقرب او یعنی آدم را گمراه کند. این بحث هیچ وقت قدیمی نمیشود. روز و شب و تغییر فصلها هم تکراری نمیشوند و مهم این است که قصه خودمان را درست تعریف کنیم این چیزی است که فراموش کردهایم. امروز دیگر قهرمانهای بچه ها پدرانشان نیستند. من دوست داشتم یک پدر بسازم، یک پهلوان محل بسازم. یک آدمی را نشان بدهم که متر و معیار باشد . امروز چنین آدمهایی کم هستند."
کنسرتی با سازهای هارمونیک
هماهنگی اجزای یک اثر هنری، از جمله مهمترین مولفه ها در همراهی مخاطب با اثر است. «یه تیکه زمین» کرم پور با همه ضعف هایی که می توان بر آن وارد دانست، همچون کنسرتی با سازهای هارمونیک کار می کند؛ کنسرتی که همه اجزای آن –از شعر و موسیقی تیتراژ تا طراحی صحنه و جزئیات رفتار کارکترهای یک خانواده- از ایده ساختار فیلمسازی کلاسیک تبعیت می کند. به عنوان مثال، جزئیات پرداخت شخصیت مادر(شراره دولت آبادی) از قابل تامل سریال است.
کرم پور در این زمینه به نکته جالبی اشاره می کند: "بعضی اوقات لابه لای کارهای تجربی می توانید بی دانشی خود را پنهان کنید اما در قصه کلاسیک نمی توانید این کار را کنید چون باید قصه را بی کم و کاست تعریف کنید."
جای تلویزیون و سینما عوض شده
کار در مدیوم تلویزیون و توجه به اقتضائات آن موضوع دیگری است که گاهی از سوی فیلم سازان سینمایی مورد غفلت می شود؛ نکته ای که این بار، همان گونه که رویا تیموریان - بازیگر نقش خاتون- نیز می گوید، نقطه قوت «یه تیکه زمین» شده است: کرمپور به عنوان یک فیلمساز برای من مهم بود. به هر حال ایشان یک فیلمساز هستند که تجارب سینماییاش را به تلویزیون آورده است، پس قطعاً کیفیتی فراتر از مدیوم تلویزیون را انتظار داشتم و همین برای من دلخوشی بود."
در این مورد نیز، شیوه تصویربرداری فیلم جالب توجه است؛ دوربین که در تمامی مدت سریال و طبق ساختار کلاسیک خود، روی سه پایه است، در لحظه مواجهه پرالتهاب حاج حیدر با پسرش حامد، دوربین روی دست قرار می گیرد تا در مخاطب آمادگی دعوا را ایجاد کند.
کرم پور خود به این نکته واقف است: "امروز متاسفانه جای تلویزیون و سینما عوض شده است. در سینما قصه های تلویزیونی و در تلویزیون قصه های سینمایی روایت می شود. باید این تفاوت مدیوم را رعایت کرد.شما نمی توانید با تماشاچی سینما همان طوری برخورد کنید که با تماشاچی تلویزیون. در تلویزیون باید قصه ادامه دار تعریف کنید ولی در سینما اینگونه نیست. من در بیش از یک سال اخیر دارم سریال نگاه می کنم که بتوانم سریالم را بسازم."
محمد پورعلم
پایان پیام/
نظر شما