خبرگزاری شبستان-قم: هفته پژوهش امسال هم با تمام فراز و فرودها و آمارهای حیرت آورش به پایان رسید. هفته ای که قرار است، تلنگری باشد تا هر سال بیشتر مقایسه کنیم و ببینیم تاچه میزان علم در کشور تولید کرده ایم، دانشی که اگر کاربردی شود برای کشور تولید ثروت می کند.
روزی نیست که خبری از برتر شناخته شدن تحقیقات و دستآودرهای پژوهشگران کشورمان از رسانه های داخلی و برون مرزی نشنویم، شنیده هایی که باعث غرور و احساس باور ملی می شود و در جای خود جای مباهات دارد. این بعد اول قضیه است ولی در بعد دیگر با یک سبک سنگین مختصر به این نتیجه می رسیم که پس با وجود این همه تحقیق و پژوهش علمی و کسب رتبه های بالای بین المللی چرا هنوز کشورمان علاجی برای بیماری اقتصادی خود نیافته است. اخیرا عنوان شده که نام کشور ایران در کتاب گینس(کتاب ثبت رکوردهای جهان) به عنوان کشوری که در کمترین زمان ممکن بیشترین پیشرفت را داشته به ثبت رسیده است ولی خب سوال اصلی اینجاست که با این همه رشد چرا هنوز هم شاهد تاثیر این تولیدات علمی در داخل کشورمان نیستیم. مشکل کجاست؟
ما در کشور در هر رشته ای پژوهشگران و دانشمندان فراوانی داریم، علوم پزشکی، علوم هسته ای، علوم هوافضا، مهندسی برق، ساختمان و غیره که آوازه بلند بالایی دارند که بیشتر از داخل در خارج از مرزهای کشورمان شناخته شده هستند و اتفاقا آنها بهتر می دانند که چه ذهن هایی از جانب خداوند در نزد ایرانیان به ودیعه گذاشته شده است.
برای مثال در حوزه مهندسی برق و الکترونیک محققان ایرانی پژهش هایی با درجه علمی مطلوب دارند که منبع تغذیه مناسبی برای رشد و ارتقاء سیستم های الکترونیکی می باشد ولی با این وجود ما هنوز در مواردی بسیار تحت فشار هستیم. از جمله این موارد که اخیرا در نشستی توسط یکی از مسئولان پارک علم و فناوری قم مطرح شد، دکل های مخابراتی (بی تی اس) می باشد که ایران این دکل ها را از کشورهایی همچون چین خریداری می کند و از جمله موارد تاسف بار در این خریدها عدم اجازه مهندسان ایرانی برای تعمیر این دکل ها در صورت خرابی آنها است. در چنین مواردی ما باید صبر کنیم تا شرکت مورد نظر مهندسان خود را به ایران بفرستد و اگر هم این اتفاق نیفتاد تنها می توانیم آن دکل را دور انداخته و نمونه ای جدید بخریم!
این همه تفاوت تنها از آنجایی حاصل می شود که کشورهای مذکور در بسیاری از موارد این چنینی صاحب آن دانش بوده و منبع ثروت جدیدی از این طریق برای خود تعریف کرده اند. این وسط فقط می ماند، آثار پژوهشگرانی که از کشورهایی همچون ایران نتایج علمی جدید خود را برای کشورهای برگزار کننده جشنواره های علمی ارسال کرده و از آن تنها به نام و جایزه ای بسنده می کنند در اصل حاصل فکر خود را به کسانی می دهند که این افکار را تبدیل به دانش فناوری کرده و برای کشور و ملت خود با فکر دانشمندان دیگر کشورها ثروت می آفرینند. این اتفاق تلخ داستانی است که در بسیاری از شاخه های علمی پیش روی کشورمان است.
برای درک علت های این اتفاق باید به 2 مفهوم اساسی توجه کنیم. مرز دانش و مرز فناوری. ایران امروز در مرز اول قرار دارد که آمار بالای پژوهش های محققان کشورمان مبین آن است. می ماند، مرز فناوری. محدوده مهمی که ما هنوز به آن نرسیده ایم. مرزی که امروز کشورهای (در تعریف جهانی) پیشرفته از آن سود می برند. فاصله بین این دو مرز به حدی تاثیرگذار است که می تواند کشورهای صاحب بزرگترین ذخایر نفت، گاز و دیگر منابع زیرزمینی همچون انواع سنگ های قیمتی و دیگر موارد را نسبت به کشورهایی که حتی زمین کافی برای کشاورزی و تامین مواد خوراکی مردم کشور خود را ندارند در سطح قابل توجهی از توسعه نیافتگی قرار دهد. پس این فاصله فضایی بسیار مهم است که باید برای تبدیل هرچه زودتر آن به مرز فناوری تلاش کرد. اروپا و آمریکا امروز این فاصله را اتفاقا با تولید دانش محققان کشورهای به اصطلاح جهان سومی رد کرده اند و با به انحصار درآوردن علوم در شاخه های مختلف منابع تولید ثروت فراوانی برای کشورهای خود تعریف کرده اند که از جمله موارد نام آشنای آن می توان به انواع داروها، انواع مواد و ماشین آلات مورد نیاز در کارخانجات، صنعت هواپیما و یا کشتی سازی اشاره کرد.
اصل مسئله این است که ما در این زمینه با مشکل جدی مواجه هستیم. نبود اقتصادی که دانش و فناوری همزمان در آن تزریق شود در نهایت اوضاع را به نفع کشورهای دیگر تمام می کند و ما تنها در حد محقق باقی می مانیم به جای اینکه صاحب علمی باشیم...
اینجاست که باید گفت مشکل ما نداشتن اقتصاد دانش بنیان است، مسئله ای که به وفور مورد انتقاد متفکران در این عرصه قرار گرفته و متاسفانه در موارد فراوانی ما را به خام فروشی مجبور می کند.
مشکلی که در ادامه باعث می شود تا فرصت تبدیل این پژوهش ها به فضای کار و ایجاد اشتغال برای هموطنان مان و در نهایت ایجاد ثروت و افزایش رفاه عمومی در کشور را از ما بگیرد. مشکلی که باعث می شود تا به اعتراف صاحب نظران وطنی خودمان ما طی 20 تا 30 سال گذشته به بردگان علمی غرب تبدیل شویم. بردگانی که با کمترین توقع، تولید حاصل از فکر خود را در اختیار این کشورها قرا می دهند و از کل این فرآیند تنها به گرفتن جایزه، لوح و یا درج نام در برخی مقالات و کتاب ها بسنده می شود.
در پایان سخن تاکید می شود؛ این مهم است که ما پس از چند سال گرامیداشت هفته پژوهش به این جنبه از ماجرا هم توجه کنیم و برای برداشتن این فاصله و سرعت بخشیدن به روند تبدیل ایده ها به فناوری برنامه ای مدون داشته باشیم.
به امید سربلندی هر چه بیشتر ایران عزیزمان...
پایان پیام/
نظر شما