به گزارش خبرنگار شبستان، نشست "نقش وحدت حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی" صبح روز چهارشنبه 29، آذر محل پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
بنابراین گزارش، حجتالاسلام اکبری جدی، عضو کمیسیون علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی در این نشست ضمن ارایه تعریف از وحدت حوزه و دانشگاه اظهار کرد: معتقدم وحدت میان این دو نهاد به این معنا نیست که دانشگاه و حوزه یکی شوند یا اینکه بیاییم و از سوی دیگر هر دو را حذف کنیم چرا که اساسا امکان این مسئله وجود ندارد و اصلا صحیح نیست.
وی گفت: بحث وحدت حوزه و دانشگاه به معنای منازعه نیست بلکه به این مفهوم است که این دو نهاد در راستای یک هدف مشترک که هر دو قبول دارند حرکت کنند و با یک همکاری و مشارکت حداکثری فعالیت داشته باشند، و این امر مؤلفهای است که از صحبتهای امام راحل نیز به دست میآید.
حجت الاسلام اکبری جدی ادامه داد: اهداف مشترک میان حوزه و دانشگاه فراوان است، ضمن آنکه در دوره های گذشته و پیش از وقوع انقلاب دانشگاه مظهر تجدد بود و حوزه نیز با مسایل متعددی در این راستا درگیر شد، اما بعد از انقلاب اسلامی این دو به هم نزدیک شدند و با فعالیت نظام شاهنشاهی هر دوی این نهاد در راه رسیدن به نظام مبتنی بر مردمسالاری و جمهوریت که خاص هر دوی نهادهای یادشده بود، حرکت کردند.
جمهوریت محور وحدت حوزه و دانشگاه در دوران انقلاب
عضو کمیسیون علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: مسئله جمهوریت از مواردی بود که محور وحدت در دوران انقلاب محسوب میشد و همچنین ساختن نظام جدید که این مسئله میان حوزه و دانشگاه به عنوان هدفی واحد به شمار می رفت.
وی عنوان کرد: پیوند و وحدت میان حوزویان و دانشگاهیان بعدها و در زمان جنگ به نحوی دیگر بروز یافت، به شکلی که روحانیون برای دفاع از حریم وطن و جمهوری اسلامی و همچنین دانشگاهیان برای حفظ کیان کشور وارد میدان شدند و همین مسئله نیز عاملی دیگر برای پیوند میان دو قشر به شمار میآمد.
حجتالاسلام اکبری جدی ابراز کرد: اما مشکلی که اکنون در وحدت حوزه و دانشگاه وجود دارد مسئله هماهنگشدن این دو نهاد برای همگامی حداکثری بیشتر به صورت یک پروسه جلو رفته است چراکه به صورت یک پروژه یعنی این هدفگذاری مشترک و اتحاد استراتژیک میان این دو مجموعه چندان مطرح نشده است.
علوم انسانی غایب مشترک حوزه و دانشگاه
این استاد دانشگاه افزود: ما به یک مانیفست برای وحدت حوزه و دانشگاه نیاز داریم تا مبدأ و مستند وحدت این دو نهاد قرار گیرد.
به نظرم از مواردی که میتواند به عنوان هدف مشترک میان این دو مطرح شود مبحث علوم انسانی است که میتواند غایب مشترکی برای حوزه و دانشگاه باشد.
وی ادامه داد: امروز در حوزهها نسبت به علوم تجربی، ریاضی و فنی مهندسی حساسیتی که در گذشته نسبت به کل دانشگاه و این علوم بود، وجود ندارد؛ ضمن آنکه در حوزه نیز اساتیدی از قدیم در رابطه با علوم یادشده تخصص داشتهاند.
حجت الاسلام اکبری جدی با بیان این مطلب که علوم انسانی مقولهای با مسایل موجود در حوزه مرتبط بوده و ارتباطی تنگاتنگ دارد، گفت: مثلا در مباحث روانشناسی موضوعاتی وجود دارد که با مبانی دینی ما سازگاری ندارد و حتی روشهایی که در رشتههای مشاورهای به کار میرود نیز با مبانی دینی ما همخوانی ندارند، بنابراین نیاز به تحول وجود دارد.
عضو کمیسیون علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: برای مثال آنچه که امروز در علم اقتصاد مطرح است، مبتنی بر مکتب سرمایهداری بوده و اصلا در آموزههای دینی قابل پذیرش نیست.
اومانیسم، شاکله علوم انسانی غربی
وی تصریح کرد: البته برخی مبانی موجود در علوم انسانی برخاسته از غرب به ویژه در بحثهای سیاسی و فلسفی نیز با مبانی اسلامی ما تعارض دارد، بنابراین تحول و حرکت به سوی اسلامیسازی علوم انسانی نیاز است چرا که این علوم در غرب بر اساس اصالت انسان بنا شده است و به بیان دیگر اومانیسم شاکله اصلی این دانشها است و مسئله مشروعیت الهی در این میان حذف شده است.
حجت الاسلام اکبری جدی تاکید کرد: محوریت خدا در حاکمیت و مسایل دینی ما در علوم انسانی فعلی مطرح نشده است و این امر را هم حوزه و هم دانشگاه درک میکند.
وی اظهار کرد: بعد از تمام موارد مطروحه در طی سالیان در رابطه با وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین تأکیدات مقام معظم رهبری و در نظر داشتن نقشه جامع علمی کشور به نظر میرسد همه دغدغهمندان اسلام، ایران و انقلاب این تأکید را دارند که علوم انسانی مبتنی بر آموزههای دینی و فرهنگی تبیین شود و این هدفی است که میتواند به وحدت حوزه و دانشگاه کمک کند.
وی با تأکید بر ضرورت تحول علوم انسانی گفت: میزان پایبندی و تدین در رشتههای دانشگاهی نشان میدهد که رشتههای علوم انسانی در این راستا به نسبت باقی رشتهها از سطح پایینتری برخوردار است، از این نظر باید حوزه و دانشگاه دست به دست هم دهند و تعارضها را مرتفع کرده و دانشی را مشترکا ساخته و تولید کنند.
حجت الاسلام اکبری جدی خاطرنشان کرد: مثلا شهید صدر در برابر جریان اقتصاد مارکسیستی مکتب اقتصاد اسلامی را تولید کرد که قبلا نبود، بنابراین ارزشها، حاکمیت و استمرار حاکمیت الهی، ولایت پیامبر و تداوم آن در امامت پیشرفتهایی است که باید در جریان علوم انسانی ما جاری باشد؛ شهید صدر چرخه تولید پاسخ را ایجاد کرد و این یعنی اجتهاد.
پایان پیام/
نظر شما