خبرگزاری شبستان، ساموئل پی هانتینگتون "سومین موج" براندازی فاشیسم را در سال 1970 در یونان،اسپانیا و پرتقال با جایگزینی دموکراسی پارلمانی سبب شد.
این موج در قدم بعد وارد آمریکای لاتین و برخی از کشورهای آسیای مرکزی شد. از سال 1989 وقتی که دیوار برلین فرو ریخت چهارمین موج اروپای شرقی را در بر گرفت و وارد صحرای آفریقای شد.
حالا سئوال این است که موج پنجم وارد کشورهای عربی و آن هم به دست مردم مسلمان شده است.
و تحلیلگران سیاسی مسائل خاورمیانه این سئوال را در سر می پرورانند که آیا کشور افغانستان از این موج بهره ای خواهد برد؟
از زمان آغاز انقلاب مصر بسیاری از مفسران و تحلیلگران مسائل افغانستان میز گردهای بیشماری را در خصوص تکرار این حادثه در افغانستان بررسی کردند.
اینکه آیا مردم خسته از جنگی بی هدف در مقابل دولت کرزای که تمام مرزها را به روی نظامیان خارجی باز گذاشته است خواهند ایستاد؟
سکوت حامد کرزای در قبال انقلاب مصر ثبات این باور را تقویت می کند،سکوت مبهم کرزای در مقابل انقلاب مردمی و افشای جنایات دولت مبارک و همکاری آمریکا و رژیم صهیونیستی با این دولت دیکتاتور عواقب ناخوشایندی را برای کرزای به دنبال خواهد داشت.
دکتر عبدالله و امید از مفسران اوضاع افغانستان برآورد کردند: چیزی شبیه تونس و مصر در افغانستان رخ خواهد داد.
در حالیکه طالبان پیش از این متعهد شدند که مانع رسیدن کرزای به دور بعدی انتخابات شوند.
فشارهای وارده بر مردم افغانستان از طرف نیروهای خارجی و حمایت علنی دولت از ناتو باعث شده است تا مردم در اکثر موارد رای خود را به افراط گراهای بومی بدهند تا اینکه پیرو اشغالگران باشند.
ترس تحلیلگران سیاسی از همین است که پیوستن طالبان به صف مردم مخالف دولت، کار را برای کشورهای اشغالگر خارجی صد چندان سخت کند.
بسیاری از خبرگزاری ها رسیدن این انقلاب را خیلی زود تر از آنچه که پیش بینی می شود بر شمردند.
براساس نتیجه ای که در بلاگ آ ان ان منتشر شده است، رسانه های بین المللی برآورد کرده اند که انتخابات آینده ریاست جمهوری افغانستان را انقلابی بزرگ و مردمی به پیشواز خواهد رفت.
در حال حاضر حامد کرزای تمام تلاش خود را معطوف متقاعد کردن پارلمان افغانستان کرده تا استقرار نیروهای خارجی را توجیه کند.
از سوی دیگر فشار مخافان مردمی بر پارلمان هروز در حال افزایش است و پارلمان این کشور از اتخاذ تصمیمی قاطع مستاصل کرده است.
تاریخ نشان داده است که حضور بیگانگان در کشورها بعد از مدتی ملت ها را در برابر دولت ها قرار می دهد و وعده های دروغین اشغالگران به دولت ها نه تنها آنها را در برابر مردم ناکام و تنها می گذارد بلکه در روزهای سقوط این دولت ها خود را تنها و به دور از حمایت متجاوزان می بینند.
به گزارش فارین پالیسی، هم اکنون هشتاد نماینده برابر با یک سوم از شمار کل نمایندگان پارلمان افغانستان به خاطر فساد مالی و دست داشتن در قاچاق مواد مخدر استیضاح و بدنام شده اند و این درست زمانی است که ملت افغان اعتماد خود را نسبت به مجلس از دست می دهد.
دست داشتن پلیس و مقامات عالی رتبه افغانستان در قاچاق و تسهیل تولید مواد مخدر دلیل دیگری است که حساب مردم را از دولت جدا می کند.
اگر کرزای و پارلمان به همین شیوه ادامه دهند پیش بینی می شود که حاکمان مناطق مختلف افغانستان با استقلال و نفوذی که در میان مردم دارند بتوانند مردم را علیه دولت بشورانند.
حس انتقام برخی کاندیداهای شکست خورده در انتخابات پارلمانی این موج را تقویت می کند.
اما مسئله ای که احتمال انقلابی یک دست را تضعیف می کند اختلافات سیاسی میان گروههای مختلف افغانستان است که از سرعت رسیدن به این انقلاب می کاهد.
براساس نظرسنجی های انجام شده اکثر افغان ها پشتیبان نماینده های ناکام مانده در انتخابات پارلمانی هستند و تحقق خواسته های خود را با دستان آنها عملی می بینند.
دکستر فیلکینس در سایت نیوکر برآورد کرد: افغانستان فاصله زیادی با مصر داشته و شرایط متفاوتی با آن دارد اما درسی که میدان التحریر به دنیا داد بر افغانستانی که خود را درگیر حضور آمریکایی ها در یافته تاثیر بیشتری می گذارد.
کرزای با انتخابات دموکراتیکی بالا آمد که تقلب در آن بعد از انتخابات فاش و از سوی آمریکا حمایت شد و همدستی کرزای با کاخ سفید در تاراج خانه های مردم افغان از او چهره ای غیر مردمی ساخته که فقط در ظاهر پیرو دموکراسی است.
انتخاب سیاست های مبارک از سوی کرزای که همگی مشق هایی از جنس آمریکاست به سقوط کرزای کمک می کند.
گزینش راهی یکطرفه در مقابل مردم ، سیاست دیرینه آمریکا در کشورهای جهان سوم یا ثروتمند رام شده به فرمان های آمریکایی است که به انقلاب های مردمی ختم می شود و سقوط خفت بار دولت های متکی به واشنگتن را همراه با کوله باری از ناکامی کاخ سفید در تاریخ ثبت می کند.
نظر شما