از "کرخه کور تا کرخه نور" به بازار آمد

خاطرات نماینده شهرستان های کهگیلویه، بهمئی و چرام در مجلس شورای اسلامی با عنوان "از کرخه کور تا کرخه نور" متتشر و به بازار آمده است .

به گزارش خبرگزاری شبستان از یاسوج، این خاطرات با عنوان " از کرخه نور تا کرخه کور"به خاطرات و فراز و فرودهای زندگی سید "علی محمد بزرگواری"می پردازد.
 

بزرگواری خود نگارنده خاطراتش بوده و در پیش گفتار این کتاب آورده است:
از آنجایی که خاطرات می‌ تواند از منابع مهم مطالعات تاریخی به حساب آید، خداوند را سپاسگزار و شکرگزارم که توفیق نگارش خاطراتی هر چند ساده و مختصر را به این بنده حقیرش ارزانی داشته است که با نعمت‌ های اهدایی او از قبیل چشم و گوش و دست و زبان تا گوهر گرانبهای ذهن و حافظه توانسته ‌ام اولین اثر خود را به ‌نام «اوج افتخار» از خاطرات دوران دفاع مقدس و از رشادتهای رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد به رشته تحریر درآورم و پس از چند اثر دیگر این مجموعه را به نام «خاطرات» به روایت یادداشت و تصویر به ‌عنوان یادگاری از یک طلبه عشایری از خود برجای بگذارم که ان‌ شاء الله زمینه ‌ای باشد برای کسانی که خاطراتی با ارزش ‌تر و قلمی رساتر دارند تا همت کنند و نگذارند گنجینه‌ های فکری آنان به باد فراموشی سپرده شود.

 

توصیه می‌ کنم به شکرانه همه نعمت ‌هایی که خداوند به شما ارزانی داشته در این زمینه استفاده کنید. از کسانی که اشکالات نگارشی و ادبیاتی این مجموعه مختصر را به بنده یادآوری نمایند، کمال تشکر را به‌ عمل می ‌آورم.
 

بنابراین گزارش؛ این کتاب توسط موسسه فرهنگی زیتون سبز در تهران منتشر خواهد شد.


علاقمندان برای تهیه این کتاب می توانند با شماره تلفن 21-02188948820 و شماره همراه 09199304250 آقای عبدی مدیر توزیع موسسه فرهنگی هنری زیتون سبز (ناشر این کتاب ) تماس بگیرند و یا به شهر کتاب یاسوج مراجعه کنند.


این کتاب در 148 صفحه و به مبلغ 6 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

 

بخشی از خاطرات نماینده شهرستان های کهگیلویه، بهمئی و چرام که در این کتاب آمده است:


بازداشت چند ساعته
دی ماه سال 1357 با تعداد زیادی از جوانان یک تجمع خودجوش را با وجود حکومت نظامی و برخورد شدید ارتشیان با مردم جلو حرم شاهچراغ به وجود آورده بودیم ، ما چند روحانی بودیم که جلو صف جوانان حرکت می کردیم و شعار می دادیم ، نیروهای ساواکی و ارتشی ما را زیر نظر داشتند.


وقتی که به صحن حیاط بین شاهچراغ (ع)و سید میرمحمد(ع)رسیدیم و نیروهای ارتشی که از هر طرف هجوم آوردند تا جمعیت را متفرق کنند و مخصوصا راه مسجد عتیق را بسته بودند که کسی وارد نشود چون مرکز بیشترین تجمعات مسجد عتیق بود .


هنگامی که بنده و سید حسنعلی علیزاده و سید نورالدین علیزاده به خاطر نوارهایی که از امام در اختیار داشتیم برای نجات از دست ارتشی ها به سمت بازار حرکت کردیم ولی آنها که ما را زیر نظر داشتند و به عنوان عوامل اغتشاش می شناختندعده زیادی سرباز را دنبال ما روانه کردند تا ما را دستگیر کنند.


وقتی که سربازان به ما نزدیک شدند نوارها را از زیر عبا بر زمین ریختیم که به دست آنها نیفتد . سربازان هم متوجه کار ما نشدند و ما را دستگیر کردند و به محل استقرار فرماندهان خود بردند اما پس از چند ساعت بازجویی و به دست نیاوردن مدرکی ما را رها کردند.

 

پایان پیام/

کد خبر 202366

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha