باراک، قربانی جنگ یا مغضوب بنیادگرایان؟

خبر استعفای باراک، اگر جه برای برخی تحلیلگران عجول، امری ساده و به دور از پیچیدگی می نماید، اما واقعیت این است که خداحافظی از سیاست برای استراتژیست بزرگ سیاسی و نظامی چون باراک، حقایق دیگری را در پشت پرده دارد

خبرگزاری شبستان: انتشار خبر استعفاء ایهود باراک وزیر جنگ دولت نتانیاهو، سبب ساز بازتاب و تحلیل هایی گسترده و فراگیر شده است، به نحوی که بسیاری بر این باورند استعفاء یکی از استراتژیست های بزرگ اسراییل پردامنه ترین تحلیل ها را به سمت اوضاع کنونی اسراییل کشانده است. تمامی رسانه های دنیا به نحوی این خبر را بازتاب داده و بسیاری از مراجع تحلیلی و سیاسی هرکدام به شیوه خاص خود بدان پرداخته اند، در ماه اخیر این دومین خبر استعفا یکی از مقامات پرنفوذ عالی رتبه بین المللی است که اذهان وافکار رابه خود مشغول کرده است. چندی پیش نیز پس از پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری امریکا خبر استعفا پترائوس رییس سازمان سیا جنجال آفرین شد و تحلیل های شبکه ای وگسترده ای را به خود اختصاص داد.البته در آن جریان موضوع رسوایی اخلاقی و ارتباط نامشروع توجیه و خوراک چرایی وبازخوران افکار عمومی داخلی و خارجی شد ولیکن در این ماجرا اولین دلیل و کدگشایی ای که به ذهن تحلیل گر و مخاطب خطور می کند ارتباط این موضوع با جنگ هشت روزه غزه و ناکامی دفاعی و نظامی اسراییل در آن است.
در نگاه به ارزیابی مواد و داده های منتشر شده در رسانه ها و اساسا جهت گیری ها وجهت دهی های آن ها چندین رویکرد متفاوت ابراز شده است. برخی با توجه به سلطه ونفوذ فرهنگ ورسانه ها در انقلاب دوم ارتباطی در افکار عمومی و جهان، به کلی کارکرد رسانه را فنکسیونال یا کارکردی می انگارند و بر این باورند که رسانه مانند عضوی ارگانیک در نظام جهانی شده عمل می کند. پس نتیجه ای که حاصل می آید اعتماد و اطمینان به رسانه های معتبر است زیرا بازخوران صحت وسقم اخبار با ارزیابی مخاطبان جهت دهی و پیگیری می شود. عده ای نیز به صورت پراگماتیک یا عمل گرا رسانه را به چشم ابرازی می انگارند که در جهت بسط هویت وانگاره های خاص عمل می کند وبه همین دلیل زیاد نمی توان بدان رویه صحت را اطلاق کرد؛ موضوع این دو استعفاء نیز خالی از مقدمات بالا نیست، بسیاری بر این باورند استعفاء پترائوس در اساس امری استراتژیک است که با ابزار رسانه های غالب با امری اخلاقی و هنجاری بدان پرداخته شده است و اساسا چنین جهت دهی فکری به اذهان عمومی دنیا وبه خصوص اذهان عمومی داخلی کشور آمریکا کارکرد ابزاری چونان رسانه است.
در ماجرای استعفاء ایهود باراک نیز دلایلی اقامه شده است که هرکدام به نحوی بخشی از واقعیت را به نمایش می گزارند و مخاطب را در دالانی قرار می دهند که سامان و چسباندن تکه های واقعیت برای آن سخت باشد. در اینجا نیز برای نگارنده وبسیاری از تحلیل گران سیاسی و بین المللی پرده برداری از این امر سیاسی دامنه دار بسیار مشکل است ولیکن برای تحلیل گران عجول و ساده انگار این موضوع بسیار سهل و ممکن است! چگونه می توان متصور شد مغز جنگ روانی اسراییل، استراتژیست وطراح برنامه بلند مدت نبرد های هسته ای وطراح سامانه دفاعی گنبد آهنین، رایزن استراتژیست امریکا در پلان هدفمند 10 ساله خاورمیانه به یکباره می خواهد از منصب قدرت فرود آید و عقل معاش و بطل عشیره و خانواده کند؟
در تنظیم تحلیل های مربوط به این واقعه می توان دو رویکرد داشت: نخست اولین جرقه ذهنی و تبادرات عینی را در نتیجه تحلیل گنجاند و در پاسخ به سوالات مربوط به این تحلیل گفت، به دلیل ضعف اسراییل در جنگ هشت روزه و ناکامی سامانه دفاعی گنبد آهنین مقبولیت این شخص به کلی فراموش شده و این شخص ناگوار وناکام به دلایل مربوط به این شکست استعفاء داده است. در همین راستا این تحلیل و حاشیه های آن بی مربوط با جریان واقع نیستند. زیرا همانطور که در یادداشت مربوط به تحلیل جنگ غزه گفته شد، اسراییل رویکرد ریالیستی از نوع تدافعی و حفظ وضع موجود در منطقه دارد وبه دنبال آن است به جای افزایش قدرت،بقا و امنیت خود را افزایش دهد وبه همین دلیل است که ناکامی اسراییل در این موضع موجب استعفاء مغز متفکر نبرد امنیتی ودفاعی شده است. واین به معنای توفق و پیروزی جبهه 8روزه جنگ در غزه می باشد.
در رویکرد دوم این تحلیل حاشیه های داخلی و خارجی تاثیر وتاثر آن به چنین اقدامی بیشتر لحاظ می شود. در این رویکرد باراک که به دلیل برخی مخالفت ها با نتانیاهو و همچنین عدم صراحت وپیگیری جنگ هشت روزه متهم است، در اساس به عنوان شخصی در کابینه نتانیاهو تلقی می شود که عواقب سهل انگاری های خود در جنگ هشت روزه را باید به عهده گیرد و به تبع آن به دلیل این شکست از آمادگی و استقبال در انتخابات آتی پارلمان صهیونیستی خودداری کند .بنابراین این شخص به دلیل عدم اجماع در کابینه و همچنین متاثر از مخالفت های فراوانی که با نتانیاهو بر سر اتخاذ سیاست های جنگ طلبانه با ایران داشته است از طرف گروه بنیاد گرایی سیاسی و دینی حاکم طرد شده است. در کنار چنین اخباری سوگ نامه سیاسی این شخص نیز سروده می شود و سرایندگان آن بر این باورند که به دلیل ناممکن بودن مقبولیت مجدد باراک و ناتوان بودن وی در انتخابات آتی، خود او به چنین نتیجه ای رسیده است و دیگر مطلع غزل سرایی سیاست را بدرود گفته است.البته باید توجه داشت چنین اشخاصی در پشت پرده به فعالیت ها ومشارکت های خود ادامه خواهند داد.
پایان پیام/

کد خبر 199689

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha