به گزارش خبرنگار شبستان، با توجه شرایط به وجود آمده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و دشمنی آشکار ابرقدرت های نابکار با کشورمان به دلیل اسلام گرایی و اسلام خواهی حکومت ایران این روزها درس های بزرگ عاشورا می تواند در ارایه راهکارهای روشن به مسئولین جمهوری اسلامی ایران کمک شایانی کند.
در همین زمینه می توان به ابعادی از عاشورای حسینی پرداخت با سیاست خارجی امروز کشورمان مناسبت دارد. حجت الاسلام قرائتی به عنوان یکی از بزرگان تفسیر اسلام و وقایع اسلامی در زمینه درس های مرتبط عاشورا با سیاست خارجی این چنین سخن می گوید:
صلابت و قاطعیت در برابر دشمن
یکی از مسائل عاشورا گریه همراه با قدرت است. زینب کبری گریه کرد، امام حسین گریه کرد. اما گریه ضعف نبود. به دلیل اینکه به یزید گفت: «انی لاستصغرک» خیلی تو را کوچک می دانم. یعنی خیلی آدم پستی هستی. اینطور نبود که آی ننه غریبم! آی ننه اسیرم! رحمم کنید! آی وای! بیداد! بیداد! نه، اشک میریخت اما...
یک لنگه کفش آن خبرنگار در صورت بوش زد. همهی دنیا او را تحسین کردند. جانم به این جگر! لنگه کفشش را پرت کرد به صورت رییس جمهور آمریکا.
زینب کبری چند ساعت به صورت یزید لنگه کفش پرت کرد. سخنرانی نبود، نارنجک بود.
این کلمهی «انی لاستصغرک» را یکبار دیگر معنا کنم.
«انی» به درستی که من زینب،
«لاستصغر»، صغیر، صغیر یعنی کوچک. من خیلی تو را کوچک میدانم. تو آدم نیستی که با تو حرف بزنم. خیلی پست هستی.
میخواست دل زینب را بسوزاند گفت: وضع چطور است؟ گفت: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا» (بحارالانوار/ج45/ص115) هرچه از خداست زیباست. فکر نکن اگر ما را کشتی، کشتنها برای ما تلخ نیست. افتخار میکنیم به این شهادتها.
افشاگری امام سجاد(ع) در مسجد شام
در مسجد شام وقتی امام سجاد روی منبر آبروی یزید را برد، یزید دید الآن مسجد منفجر میشود، ممکن است بریزند سر یزید و در همان محراب او را بکشند. به مؤذن گفت: اذان بگو. تا مؤذن اذان گفت، امام سجاد تهدید را تبدیل به فرصت کرد. گفت: مؤذن بایست. این الله اکبر است من هم شهادت میدهم. بعد گفت: «اشهد ان محمداً رسول الله» (صلوات حضار) این محمد جدّ من است یا جدّ تو؟! یعنی با هر اهرمی خواستند امام سجاد را ساکت کنند، نشد. اینها دینامیت بودند. قرآن میگوید: من دینامیت هستم. یعنی مواد منفجره هستم.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل» (حشر/21) اگر قرآن بر کوه نازل شود، کوه تکه تکه میشود یعنی چه؟ یعنی من دینامیت هستم. از عایشه میپرسند: پیغمبر چطور بود؟ میگوید: پیغمبر قرآن بود. مؤمن باید هرجا باشد پیدا باشد مؤمن است. نباید وا برود. ما سه رقم آدم داریم:
آدمهایی که در جامعه فاسد آب میشوند. یعنی مثل هوا شل هستند. مثل آب شل هستند. آب و هوا چون شل است، در هر ظرفی شکل همان ظرف درمیآید.
آدمهایی هستند در جامعه هضم نمیشوند. مثل اصحاب کهف، رفتند در غار زندگی کردند ولی نگذاشتند فکرشان از بین برود. آدمهایی هستند حتی جامعه را عوض میکنند. مثل ابراهیم. «فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهیمُ» (انبیاء/60)
پس سه رقم جوان داریم. جوانی که در جامعه هضم میشود. جوانی که در جامعهی فاسد هضم نمیشود. کسانی که اصلاً جامعه را عوض میکنند. ما باید خودمان را نشان بدهیم. از کدام دسته هستیم.
خیلی از آداب و رسومها را باید عوض کنیم.
این یک مدیریتی است ببینید. خط اسلام این بود. پیغمبر دهم هجری از دنیا رفت. راه کج شد. تا شصتم هجری که یزید روی کار آمد. 50 سال انحراف. امام حسین میخواهد این انحراف را برگرداند در جادهی صحیح. میخواهد 50 سال انحراف را عوض کند. باید ببیند چطوری؟ این فرمول دارد. از نظر علمی، روانشناسیاش، جامعهشناسیاش، تبلیغاتش، مدیریتش فرمول دارد. کسی خواسته باشد یک رژیمی را عوض کند به همین خاطر امام حسین با خودش خبرنگار به کربلا برد. که این وقایع همه ثبت شود. یک خبرنگار مرد برد، امام زینالعابدین. یک خبرنگاز زن برد... هرچه ضبط صوت داشت برد. بچههای کوچولو ضبط صوت بودند. آمدند با چشمهایشان فیلمبرداری کردند، حرفها را شنیدند، هر بچهای هرجا میگفتند: تو هم کربلا بودی. میگفت: بله بودم. آنوقت تاریخ میگفت. آنروز که صدا و سیما نبود. قدم به قدم، بچه و بزرگ، زن و مرد از حماسهی کربلا استفاده کردند. تغییر یک رژیم بنی امیه و انحراف 50 ساله را دنبال کردن این مهم است.
پایان پیام/
نظر شما