از اوسیراک تا خارطوم

حمله چندی پیش اسرائیل به کارخانه ساخت تسلیحات سودان، اتفاقی بود که تحلیلگران بسیاری در سطح جهان بدان پرداختند. اما شاید بیان پیشینه چنین حملاتی توسط اسرائیل و نیز تعیین ابعاد گوناگون آن، قابل توجه باشد.

خبرگزاری شبستان: چندی پیش رژیم صهیونیستی طبق عادت معمول و شیوه مألوف خود به سودان حمله کرد و چند نقطه را در خاک این کشور هدف قرار داد. مناطقی که مدتی بعد مشخص شد ظاهرا کارخانه‌ ساخت تسلیحات بوده است و به همین دلیل مورد حمله جنگنده‌های اسرائیلی قرار گرفته است.


این دست حملات هرچند نقض آشکار قوانین بین‌المللی است اما از آنجا که هیچگونه واکنشی را برای رژیم صهیونیستی به دنبال ندارد و سازمان‌های بین‌المللی تمام قد از این رژیم نامشورع حمایت می‌کنند، عملا هیچگونه هزینه‌ای بر رژیم عبری بار نمی‌کنند. در زمان صدام، دیکتاتور معدوم عراق اسرائیل نیروگاه اتمی اوسیراک این کشور را هدف حمله خود قرار داد. حدود 2 سال قبل هم در سکوت محض مجامع جهانی نیروگاه اتمی برق سوریه را مورد هجوم قرار داد و این بار نوبت سودان بود که هدف حمله پیش دستانه این رژیم قرار گیرد. در این میان دلایل متعددی برای حملات اسرائیل می‌توان ذکر کرد. شاید یکی از این دلایل به حکومت عمر البشیر در این کشور باز گردد. عمر البشیر حاکمی ضد ایالات متحده و اسرائیل محسوب می‌شود و تاکنون تلاش‌های بسیاری برای مقابله با وی انجام شده و حتی در سطوح بین‌المللی بسیار بالا تلاش شده است از سفرهای خارجی وی ممانعت به عمل آید. اما عمرالبشیر کماکان در سودان حاکمی محبوب محسوب می‌شود که منافع اسرائیل را به خطر می‌اندازد. پس از تجزیه سودان و جدا شدن سودان جنوبی، سودان جنوبی مناسباتی بسیار نزدیک با رژیم صهیونیستی برقرار کرد. لذا در حال حاضر سودان جنوبی از متحدان رژیم صهیونیستی در منطقه محسوب می‌شود. با این نگاه با توجه به تنش‌های موجود میان سودان و سودان جنوبی، رژیم صهیونیستی تلاش کرده است تا از متحد تازه تأسیس خود در آفریقا حمایت کند. حمایتی که از طریق نقض آشکار قوانین پذیرفته شده بین المللی صورت گرفته است.


افزون بر این سیاست رژیم صهیونیستی در خصوص تأیید تلویحی این حمله نشان دهنده این است که صهیونست‌ها می‌کوشند از این طریق برای دیگر کشورها و به صورت اخص جمهوری اسلامی هم خط و نشان بکشند و پیام ارسال کنند. هرچند که بعید است آنها تا به این حد دچار اشتباه محاسباتی شوند و مختصات حمله به سودان را با حمله به جمهوری اسلامی یکسان فرض کنند. اساسا قدرت نظامی ایران و سودان قابل قیاس نیست و ایران به راحتی می‌تواند موجودیت اسرائیل را در صورت هرگونه حمله‌ به صورتی جدی به چالش بکشد. به این خاطر بود که برخی از رسانه‌های نزدیک به رژیم صهیونیستی پس از این حمله از آن به مانور و تمرین آموزشی اسرائیل برای حمله احتمالی به ایران تعبیر کردند. افزون بر این سیستم موشکی ضدهوایی ایران، بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که در سودان وجود دارد. علاوه بر این، در مورد اینکه اسرائیلی ها بتوانند بدون همراهی یا پشتیبانی آمریکا کاری علیه ایران کنند، تردیدهای زیادی وجود دارد.


افزون بر این اسرائیل اخیرا ضربه‌ای سنگین از حزب الله و ایران پذیرفته بود. پرواز پهباد ایرانی ایوب بر فراز سرزمین‌های اشغالی و نزدیک شدن آن به دیمونا و تلاویو ضربه سنگینی برای امنیت رژیم صهیونیستی تلقی می‌شد. خصوصا که تصاویر مخابره شده این پهباد اکنون در اختیار ایران قرار دارد و عملا بسیاری از نقاط حساس رژیم صهیونیستی شناسایی شده است و می‌تواند هدفی ایده‌آل برای موشک‌های ایرانی باشد. لذا اسرائیل تلاش کرد از طریق عملیات سودان و پرواز 2400 کیلومتری جنگنده‌های خود هم به زعم خود خط و نشانی برای ایران بکشد و هم حیثیت اطلاعاتی و نظامی از دست رفته خود را تا حدودی اعاده کند. هرچند که این عملیات نتوانست ضعف رژیم صهیونیستی را در تقابل با پهباد ایوب مخفی کند.


افزون یر این در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده رژیم صهیونیستی تلاش کرد پیامی‌ هم به دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه داشته باشد. تلاویو به واقع قصد داشت که به کاخ سفید بفهماند که باید موضوع امنیت اسرائیل در منطقه جدی گرفته شود و الا این رژیم با توجه به انفعال تاریخی سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی هیچ ابایی از نقض قوانین حاکم بر نظام بین‌الملل و حریم زمینی و هوایی کشورهای عضو سازمان ملل نخواهد داشت.
به واقع انفعال سازمان ملل و نهادهای دیگر بین المللی در خصوص این حمله بار دیگر دوگانه بودن معیارهای این سازمان‌ها را به وضوح آشکار کرد و نشان داد که سازمان‌های بین‌المللی تنها ابزار فشاری در دست قدرت‌های بزرگ جهانی محسوب می‌شوند و عملا فاقد هر کارویژه دیگری هستند.
پایان پیام/
 

کد خبر 192060

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha