زبان دین، به جای سخن گفتن، ما را به شهود حقایق می رساند

پژوهشگر فلسفه دین دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات اصفهان، با طرح بحث زبان استعاره در حوزه زبان دین گفت: زبان دین با تاثیری که القاء می کند، ما را به شهود حقایق می رساند.

به گزارش خبرنگار شبستان، در ادامه سخنرانی های دومین روز از همایش ملی معرفت دینی، دکتر نواب مقربی، پژوهشگر فلسفه دین در دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات اصفهان، با موضوع "زبان دین، زبان استعاره" به ایراد سخنانی پرداخت.

 

وی با اشاره به اینکه به دنبال بررسی معناداری گزاره های دینی و طرح نظریه ای در این باره در سنت فلسفه تحلیل است، اظهار داشت: فیلسوفان از دیرباز به مسئله معنا پرداخته اند ولی نخستین فیلسوفانی که مسئله معنا را به صورت جدی مطرح کردند، پوزیتویستان منطقی بودند.

 

دکتر مقربی با تاکید بر وجود انتقادهایی که بر دیدگاه های فیلسوفان تحلیلی وارد است، گفت: با وجود همه این انتقادها، آنها معیاری مشخص برای جدا کردن گزاره های معنادار و بی معنا به دست دادند.

 

این پژوهشگر حوزه فلسفه دین، در تعریف گزاره های معنادار و بی معنا از دیدگاه فیلسوفان پوزیتویستی گفت: گزاره های معنادار گزاره های تحقیق پذیرند و همه گزاره های دیگر (از جمله گزاره های دینی) بی معنی اند. ولی خطایی که آنان مرتکب شدند این بود که مسئله صدق و معناداری گزاره ها را به هم آمیختند و بدین راه خود را در معرض انتقادهای فراوان قرار دادند.

 

وی با اشاره به تنوع در نظریه معنا در دیدگاه این فیلسوفان، ادامه داد: مسئله معنا در دست منتقدان پوزیتیویسم منطقی که پاره ای از آنها چون راسل و ویتگنشتاین الهام بخش این مکتب نیز بودند صورت های گوناگونی پیدا کرد. فرگه معنا و مصداق را از یکدیگر جدا کرد و با انتقاد از تجربه گروی کلاسیک انگلیسی به این نتیجه رسید که معنا نه ذهنی بلکه عینی و درهم ذهنی یا بین الاذهانی است.

 

دکتر مقربی به نظریه زبان دردیدگاه ویتگنشتاین دوم اشاره کرد و گفت: ویتگنشتاین نظریه تازه ای پی افکند و بر این باور بود که معنا همان کاربرد واژه در بازی زبانی است و هر واژه یا جمله معنای خود را در گوره اجتماعی ای که آن واژه را به کار می برند به دست می آورد.

 

وی در ادامه، رابطه بین معنا و زبان را در بین این فیلسوفان گوشزد کرد و گفت: فیلسوفان تحلیلی مسئله معنا را به مسئله زبان فروکاستنند و در دوره اخیر، فیلسوفان زبان توجهی خاص به استعاره کرده اند. در این میان نظریه دیوید سون به دلیل تازگی آن بیش از همه جلب نظر می کند.

 

دکتر مقربی با هدف تبیین معنای استعاری در دیدگاه سون اظهار داشت: به نظر دیوید سون چیزی به نام معنای استعاری، بیرون از کلمه هایی که استعاره با آنها بیان شده، وجود ندارد. معنای استعاره همان معنای کلمه هایی است که برای بیان آن به کار رفته، آن هم در تحت لفظی ترین معنای کلمه ها.

 

این پژوهشگر فلسفه معتقد است که عمل استعاره همانند قرصی روان گردان است، و در این زمینه افزود: استعاره تاثیری روان شناختی دارد. این تاثیر بیرون از حوزه زبان و معناست و به همین دلیل نیز نظریه دیوید سون نظریه علی نامیده شده است. هر چند ممکن است عجیب به نظر رسد ولی زبان دین نیز بر حسب این تعریف، زبان استعاره است.

 

وی درباره وجه تفاوت گزاره های دینی و علمی ادامه داد: از همین رو گزاره های دینی با گزاره های علمی فرق دارند. آنها درباره جهان واقع سخن نمی گویند، خبری از چیزی نمی دهند بلکه تنها چیزی را القا می کنند و تاثیری بر جا می نهند. گزاره های دینی همان تاثیری را بر ذهن می نهند که تابلوی نقاشی یا موسیقی یا شعر.

 

دکتر مقربی با طرح این اشکال مقدر که آیا این امر موجب کاهش ارزش در گزاره های دینی می شود، یا خیر، گفت: این امر به هیچ روی از ارزش گزاره های دینی نمی کاهد بلکه بر عکس نشان می دهد که این گزاره ها از مرز معانی عادی متعارف در می گذرند و ما را با تاثیری که القا می کنند به ساحت های تازه ای از تجربه و شهود در می افکنند. به سخن دیگر، دین تنها با نشان دادن است که چیزی می گوید.

 

پایان پیام/

کد خبر 19205

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha