خبرگزاری شبستان: یکی از رویدادهای بسیار مهمی که روز گذشته واقع شد عضویت آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل بود .
همانطور که از نام این نهاد پیداست وظیفه اصلی آن تحت نظارت قرار دادن حقوق بشر و جلوگیری از مواردی است که این حقوق را نقض کرده و به خطر میاندازد.
اما آنچه جالب به نظر میرسد این است که یکی از اعضای جدید کمیته حقوق بشر ،دولت آمریکا است که سابقه بسیار تاریکی در زمینه نقض حقوق بشر دارد.
یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر اعمال شکنجه بر روی زندانیان است و دست بر قضا آمریکا یکی از مهمترین کشورهایی است که ید طولایی در شکنجه افراد در زندانهای داخلی و خارجی داشته است.
جلادان آمریکایی آنقدر در شکنجهگری خبره هستند که فنونی ویژه تحت عنوان «تکنیکهای شکنجه آمریکایی» برای خود دارند.
این شکنجهها برای اولین بار در زندانهای آمریکا اجرا شد و کمکم با گذشت زمان به زندانهای دیگر در سراسر کشورهای جهان سرایت پیدا کرد به طوری که اکنون در بسیاری از کشورها این تکنیکها مورد استفاده قرار میگیرد.
به طور کلی دولت آمریکا متهم به استفاده از شکنجههایی است که در عین سادگی بیشترین فشار روانی را بر روی زندانیان دارد اما این به چه معناست؟ برای پاسخ به این سؤال در اینجا به مهمترین تکنیکهای شکنجهگری آمریکایی اشاره میکنیم:
شکنجه روانی:
معیار شماره1شکنجه آمریکایی این است که این شکنجه نباید نشانههای فیزیکی به همراه داشته باشد بلکه بیشترین فشار باید فشار روانی باشد که فرد مورد بازجویی را تا مرز جنون پیش ببرد تا فرد مورد شکنجه حاضر به انجام هرگونه اقدام و یا هر اعترافی باشد.
بازجوییهای آمریکایی فرد زندانی را تهدید به کشتن و یا اعدام اعضای خانوادهاش میکنند و یا به دروغ ادعا میکنند که رهبر گروه تروریستی آنها مرده است، شاید تصورش سخت باشد ولی این نوع شکنجه است بسیار مؤثرتر از تهدیدهای فیزیکی است.
محرومیت حسی:
وقتی شما در یک سلول زندانی هستید، گمکردن زمان برایتان بسیار آسان است و شکنجهگران آمریکایی کاری میکنند که این اتفاق چند برابر نیز برای شما روی دهد تا جایی که دیگر هیچ درکی از زمانی که در آن هستید، نداشته باشید.
آنها همه منابع نور و صدا را حذف میکنند و همانطور که در مورد زندانیان گوانتانامو مورد استفاده قرار گرفته با بستن چشمها و گوشهای یک زندانی او را در یک ناهوشیاری و فراموشی موقت فرو میبرند تا جایی که زندگی برای آنها وحشتناک و نفرتانگیز میشود و زوال عقل را تجربه میکنند.
وقتی زندانیها در معرض محرومیت حسی بلندمدت قرار میگیرند میتوانند از واقعیت یک داستان بسازند، داستانی که شکنجهگران میخواهند از زبان آنها بازگو شود.
غرق مصنوعی:
شکنجه با آب یکی از قدیمیترین و معمولترین شکلهای شکنجه است که توسط اولین مهاجران به ایالات متحده آورده شد و از آن به بعد به دفعات به اجرا درآمد. آخرین نمونه شکنجه با آب شیوهای به نام «غرق مصنوعی» است که در آن زندانی محکم به یک تخت بسته شده و زیر آب فرو برده میشود تا وقتی که به غرقشدن نزدیک شود و در این لحظه زندانی به بالا برگردانده میشود. بازجو این پروسه را چندین بار تکرار میکند تا به نتیجه مطلوب که میخواهد برسد.
سر پا ایستادن اجباری:
دونالد رامسفلد،وزیر دفاع سابق آمریکا در یادداشتهای مربوط به بازجویی در سال 2002 میلادی مینویسد: من در روز 8 تا 10 ساعت روی پا میایستم پس چرا باید ایستادن زندانیها به 4 ساعت در روز محدود شود؟
البته اگر رامسفلد مجبور بود در یک جای ثابت به مدت 8 تا 10 ساعت بایستد احساسی متفاوت از این داشت.
شکنجهگران آمریکایی زندانیان را به مدت طولانی روی پا نگه میدارند که این موجب مردم، کبودشدگی و درد جانکاه در قوزک پا میشود.
اعدام فلسطینی (مشهور به تصلیب فلسطینی):
این نوع شکنجه به اعدام فلسطینی مشهور است زیرا یکی از شکنجههای متداول زندانیان فلسطینی به دست صهیونیستها است که در آن دستهای زندانی به پشت او بسته میشود.
پس از اینکه ضعف غالب میشود، زندانی ناخودآگاه به طرف جلو روی زمین میافتد و تمام وزن او روی شانههایش میآید و نفسکشیدن برایش سخت میشود.
اگر دستهای زندانی باز نشود، تصلیب منجر به مرگ میشود .این نوع مرگ، سرنوشت یکی از زندانیان آمریکایی به نام مانادل الجمادی در سال 2003 میلادی بود.
جعبهعرق:
در این شکل از شکنجه که به آن جعبه داغ هم میگویند زندانی در یک اتاق بسیار کوچک و داغ حبس میشود که لزوما مثل یک اجاق عمل میکند. زمانی که زندانی همکاری خود را با بازجوها را اعلام کند در نهایت آزاد میشود. این نوع شکنجه که مدتهای بسیار طولانی است در آمریکا به کار برده میشود در حال حاضر یکی از شیوههای متداول شکنجه در برخی کشورهای خاورمیانه که زندانهایی زیر نظر آمریکا دارد نیز به کار برده میشود.
حملات و تحقیرهای جنسی:
اسناد و مدارک فراوان در مورد شکلهای مختلف آزارها و تحقیرهای جنسی در زندانهای آمریکا وجود دارد که از آن جمله میتوان به برهنگی اجباری و انجام همجنسگرایی اجباری در سلولها اشاره کرد.
محرومیت از خواب:
مطالعات نشان میدهد که از دست دادن یک شب خواب به طور موقت بهره هوشی فرد را 10 مرتبه کمتر میکند. محرومیت از خواب مداوم با حملات مکرر و در معرض چراغهای روشن و صداهای بلند بسیار بلند قرار دادن زندانی آسیبهای بسیار جدی به مغز فرد زندانی وارد میکند.
اینها نمونههایی از شیوههای وحشیانه شکنجه در زندانهای آمریکایی هستند. در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا کشوری با چنین سابقه شکنجهگری شایسته ریاست بر کمیته بینالمللی حقوق بشر هست یا نه و اینکه اساسا دولت آمریکا با چنین پیشینهای چگونه به خود جرأت داده تا کاندیدای این پست بسیار حساس که یکی از بندهای اصلی آن مبارزه با شکنجهگری است، بشود؟
پایان پیام/
نظر شما